ماده ۴۶۱ قانون آیین دادرسی کیفری

در مواردی که رأی دادگاه تجدیدنظر استان بر محکومیت متهم باشد و متهم یا وکیل او در هیچ‌یک از مراحل دادرسی نخستین و تجدیدنظر حاضر نبوده و لایحه دفاعیه یا اعتراضیه هم نداده باشد، رأی دادگاه تجدیدنظر استان ظرف بیست روز پس از ابلاغ واقعی به متهم یا وکیل او، قابل واخواهی و رسیدگی در همان دادگاه است. رأیی که در این مرحله صادر می‌شود، قطعی است.

نکات توضیحی تفسیری دکترین

این ماده امکان صدور حکم غیابی در مرحله تجدید نظر را پیش‌بینی کرده‌است. صدور حک غیابی در این مرحله منوط به عدم حضور متهم یا وکیل او در هیچ‌یک از جلسات دادرسی نخستین و تجدید نظر و نیز ندادن لایحه دفاعیه یا اعتراضیه.[۱] مهلت واخواهی از احکام غیابی در مرحله تجدید نظر بیست روز است.[۲]

انتقادات

عده ای عدم اشاره به «جرایم مربوط به حق الناس و نظم عمومی که جنبه حق اللهی ندارند» به عنوان جرایمی که احکام صادره در خصوص آن‌ها قابل رسیدگی واخواهی می‌باشد در ماده فوق را قابل انتقاد دانسته‌اند.[۳]

رویه‌های قضایی

بر اساس رأی صادره از شعبه ۵۷ دادگاه تجدید نظر استان تهران مورخ ۱۳۹۱/۱۱/۱۷، اگر متهم در مرحله بدوی حضور داشته و برائت حاصل کند و لایحه تجدید نظر خواهی ندهد، و طرفین هم به جلسه دادرسی تجدید نظر دعوت نشوند، رأی دادگاه تجدید نظر نسبت به او غیابی است.[۴]

منابع

  1. علی خالقی. نکته‌ها در قانون آیین دادرسی کیفری. چاپ 1. موسسه مطالعات و پژوهش‌های حقوقی شهر دانش، 1393.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4717088
  2. علی مهاجری. دادرسی و حکم غیابی در حقوق ایران. چاپ 1. فکرسازان، 1391.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2641676
  3. بهروز ابوالحسنی. نقش دادستان در تجدیدنظرخواهی از آرای کیفری. چاپ 2. جنگل، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2002420
  4. مجموعه آرای قضایی دادگاه‌های تجدیدنظر استان تهران (کیفری) بهمن 1391. چاپ 1. مرکز مطبوعات و انتشارات قوه قضائیه، 1393.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5336192