ماده ۴۹۹ قانون مدنی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:




*{{زیتونی|مشاهده ماده قبلی}}
*{{زیتونی|[[ماده ۴۹۸ قانون مدنی|مشاهده ماده قبلی]]}}
*{{زیتونی|مشاهده ماده بعدی}}
*{{زیتونی|[[ماده ۵۰۰ قانون مدنی|مشاهده ماده بعدی]]}}
== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
در وقف، حق انتفاع از منافع موقوفه، به صورت موقت و غیردائمی، به موقوفٌ علیه منتقل گردیده‌است. و وی نمی‌تواند به میزان بیش از عمر خویش، مال موقوفه را اجاره دهد. درحالیکه مالک عین، باتوجه به حقوقی که نسبت به عین و منافع مال خود دارد؛ می‌تواند مال خویش را، حتی برای مدتی فراتر از حیات خود نیز، اجاره دهد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد دوم) (در اجاره، مساقات، مضاربه، جعاله، شرکت، ودیعه، عاریه، قرض، قمار،وکالت ...)|ترجمه=|جلد=|سال=1375|ناشر=اسلامیه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=305564|صفحه=|نام۱=سیدحسن|نام خانوادگی۱=امامی|چاپ=12}}</ref> و اگر موقوفٌ علیهم، مال موقوفه را، برای مدتی معین اجاره دهند؛ و سپس، قبل از انقضای مدت مزبور، آن طبقه از موقوفٌ علیهم از بین بروند؛ اجاره نسبت به بقیه مدت، فضولی و غیرنافذ است؛ زیرا درواقع هر طبقه، سهم خود از منافع موقوفه را، از واقف دریافت نموده؛ و هیچ طبقه ای، قائم مقام طبقات پیش از خود نیست؛ تا بتوان افراد آن را، ملزم به رعایت تصمیمات طبقه پیشین دانست. پس طبقه نخست، نمی‌تواند برای منافع طبقه بعدی، تعیین تکلیف نماید. اگر طبقه بعد، اجاره را رد نمایند؛ آن عقد نسبت به دوره طبقه قبلی، نافذ محسوب می‌گردد. مستأجر می‌تواند جبران خسارات وارد شده به خویش را، از ورثه طبقه قبل مطالبه نماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دایره المعارف حقوق مدنی و تجارت (جلد اول) (حقوق تعهدات عقود و ایقاعات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4213372|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=1}}</ref>
در وقف، حق انتفاع از منافع موقوفه، به صورت موقت و غیردائمی، به موقوفٌ علیه منتقل گردیده‌است. و وی نمی‌تواند به میزان بیش از عمر خویش، مال موقوفه را اجاره دهد. درحالیکه مالک عین، باتوجه به حقوقی که نسبت به عین و منافع مال خود دارد؛ می‌تواند مال خویش را، حتی برای مدتی فراتر از حیات خود نیز، اجاره دهد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد دوم) (در اجاره، مساقات، مضاربه، جعاله، شرکت، ودیعه، عاریه، قرض، قمار،وکالت ...)|ترجمه=|جلد=|سال=1375|ناشر=اسلامیه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=305564|صفحه=|نام۱=سیدحسن|نام خانوادگی۱=امامی|چاپ=12}}</ref> و اگر موقوفٌ علیهم، مال موقوفه را، برای مدتی معین اجاره دهند؛ و سپس، قبل از انقضای مدت مزبور، آن طبقه از موقوفٌ علیهم از بین بروند؛ اجاره نسبت به بقیه مدت، فضولی و غیرنافذ است؛ زیرا درواقع هر طبقه، سهم خود از منافع موقوفه را، از واقف دریافت نموده؛ و هیچ طبقه ای، قائم مقام طبقات پیش از خود نیست؛ تا بتوان افراد آن را، ملزم به رعایت تصمیمات طبقه پیشین دانست. پس طبقه نخست، نمی‌تواند برای منافع طبقه بعدی، تعیین تکلیف نماید. اگر طبقه بعد، اجاره را رد نمایند؛ آن عقد نسبت به دوره طبقه قبلی، نافذ محسوب می‌گردد. مستأجر می‌تواند جبران خسارات وارد شده به خویش را، از ورثه طبقه قبل مطالبه نماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دایره المعارف حقوق مدنی و تجارت (جلد اول) (حقوق تعهدات عقود و ایقاعات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4213372|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=1}}</ref>
۱۵٬۶۷۷

ویرایش