دیالکتیک صلح و بربریت: مطالعه و نقد نظریۀ لیبرالی حقوق بینالملل
دیالکتیک صلح و بربریت: مطالعه و نقد نظریۀ لیبرالی حقوق بینالملل نام مقاله ای است از علیرضا ابراهیم گل و سیامک کریمی که در شماره یک دوره چهل و هفت (فروردین 1396) فصلنامه مطالعات حقوق عمومی دانشگاه تهران منتشر شده است.
چکیده
«نظریۀ حقوق بینالملل» در پی بررسی خاستگاه قواعد، نهادها و رویههایی است که حقوق بینالملل بر مبنای آنها ایجاد میشود. به همین دلیل است که «نظریه» در حقوق میتواند دستکم به برخی از رویهها و قواعد مشروعیت بدهد و موارد دیگر را بدون مشروعیت باقی گذارد. از این منظر، «نظریۀ لیبرالی حقوق بینالملل» در حقوق بینالملل جایگاهی مهم دارد. به گواهی مطالعات گوناگون، این نظریه در برآمدن رویکرد «صلحآمیز» در حقوق بینالملل و کنارزدن رهیافتهای کلاسیک در این حوزه نقش بهسزایی داشته است که عمدتاً سخنی جز «مشروعیت جنگ» نمیشناختند. با وجود این، دقت در مؤلفههای ساختاری این نظریه، بهخوبی این حقیقت را فاش میکند که نظریۀ لیبرالی حقوق بینالملل در همان حالی که به تحقق رویکرد «صلحآمیز» در حقوق بینالملل کمک کرده است، بسترهای قابل اعتنایی را بهمنظور توجیه بهکارگیری «زور» یا به عبارت دیگر تساهل نسبت به «جنگ» فراهم میکند. این مقاله تلاش میکند تا این دوگانگیها یا تناقضها را در نظریۀ لیبرالی حقوق بینالملل بررسی کند.
کلیدواژه ها
- برابری حاکمیت ها
- توسل به زور
- دولت لیبرال دموکرات
- صلح
- نظریه لیبرالی حقوق بین الملل