رای دادگاه درباره شهادت بر امر عدمی (دادنامه شماره ۹۳۰۹۹۷۰۲۲۱۵۰۰۳۹۲)

چکیده دادنامه و رای دادگاه درباره شهادت بر امر عدمی: شهادت بر امر عدمی، فاقد ارزش قانونی است.

رای دادگاه تجدیدنظر شماره
شماره دادنامه۹۳۰۹۹۷۰۲۲۱۵۰۰۳۹۲
تاریخ دادنامه۱۳۹۳/۰۴/۰۸
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعدادگاه تجدیدنظر استان
گروه رأیرای حقوقی
موضوعشهادت بر امر عدمی
قاضیغلامعلی راستیان نیا
محمد عشقعلی
اسماعیلی

رأی دادگاه بدوی

در خصوص دعوی خواهان آقای م.ب. با وکالت خانم پ.م. به طرفیت خواندگان ۱- ک.س. با وکالت آقای ع.ب. و م.غ. ۲- ب.م. به خواسته مطالبه وجه به شرح مندرج در دادخواست. خوانده ردیف اول خانم ب.م. به موجب لایحه تقدیمی دعوی خواهان را پذیرفته و تأیید نموده لکن وکیل خوانده ردیف دوم منکر دین مورث موکل خود گردیده و تقاضای ردّ دعوی خواهان را نموده. نظر به محتویات پرونده ازجمله اظهارات خانم ب.م. که مبین صحت ادعای خواهان بوده و همچنین اظهارات شهود معرفی شده از سوی خواهان به شرح صورت جلسه مورخ ۱۷/۹/۹۲ که جملگی مؤید صحت ادعای خواهان می باشد و اظهارات شهود معرفی شده از سوی وکیل خوانده ردیف دوم به لحاظ آنکه شهادت بر امر عدمی بوده و فاقد ارزش قانونی است و قابلیت تعارض با اظهارات شهود خواهان را ندارد و دلیلی بر ردّ ترکه نیز از سوی خواندگان ارائه نشده است بنابراین دادگاه دعوی خواهان را وارد دانسته و مستند به مواد ۱۹۸ و ۵۱۵ و ۵۱۹ قانون آیین دادرسی مدنی حکم بر محکومیت خوانده به نسبت سهم الارث خود به پرداخت پانصد میلیون ریال بابت اصل خواسته و نیز پرداخت مبلغ ۰۰۰/۱۲۳/۱۰ ریال بابت هزینه دادرسی و پرداخت حق الوکاله وکیل طبق تعرفه قانونی مربوط به مرحله بدوی در حق خواهان صادر و اعلام می نماید. رأی صادره حضوری و ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل اعتراض در محاکم تجدیدنظر استان تهران می باشد.

رییس شعبه ۱۰۹ دادگاه عمومی حقوقی تهران راستیان نیا

رأی دادگاه تجدیدنظر استان

تجدیدنظرخواهی آقای ک.س. با وکالت آقای ع.ب. و خانم م.غ. به طرفیت آقای م.ب. با وکالت خانم پ.م. نسبت به دادنامه شماره ۱۰۴۰-۲۵/۹/۹۲ شعبه ۱۰۹ دادگاه عمومی تهران که به موجب آن دعوی تجدیدنظر خوانده به خواسته مطالبه وجه که به لحاظ دین مورث تجدیدنظرخواهان مرحوم ر.س. به وی داشته مورد اجابت دادگاه قرارگرفته صورت پذیرفته است رأی دادگاه نخستین به اتکا شهادت شهود و اظهارات احد از وراث مرحوم ر.س.، خانم ب.م. صادر گردیده، ولی وکلای تجدیدنظرخواهان با این ادعا که چون مورث تجدیدنظرخواهان به لحاظ مالی متمول بوده و نیازی به قرض نداشته و حتی برای بعد از فوت خود و انجام هزینه های مربوط به میت وجوهی را نیز در نظر گرفته بوده لزومی به استقراض نداشته و اقرار خانم ب.م. به مدیونیت مورث خود را نسبت به خود وی کارساز داشته و آن را قابل تسری به تجدیدنظرخواهان ندانسته اند، به نظر این دادگاه، اعتراض وجهی نداشته و از مبانی استدلالی به دور می باشد زیرا برخلاف اظهارات وکلای تجدیدنظرخواهان اقرار خانم ب.م. به ضرر خود نیست بلکه دین متوجه شخص وی نیست اگر اظهارات مشارالیها در خصوص دین مورث می باشد اگرچه به عنوان احد از وراث قائم مقام مورث است علاوه بر آن شهادت شهود به عنوان یکی از ادله اثبات دعوی در قانون ذکر گردیده و در جایگاه خود قابل استناد می باشد و می توان با توجه به ملائت شخص متوفی، این گونه تفسیر نمود که وی هر کس به کسی مدیون نبوده زیرا بنا به شرایط زمانی و مکانی ممکن است چنین افرادی نیز مجبور به استقراض گردند بنا به مراتب با توجه به اینکه معترض دلیل موجهی که نقض دادنامه را ایجاب نماید ارائه نداده با ردّ تجدیدنظرخواهی مستند به ماده ۳۵۸ قانون آیین دادرسی مدنی دادنامه تجدیدنظر خواسته را تأیید می نماید. این رأی قطعی است.

رییس شعبه ۱۵ دادگاه تجدیدنظر استان تهران مستشار دادگاه

عشقعلی اسماعیلی