رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره درخواست فسخ نکاح به دلیل عدم بکارت

رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره درخواست فسخ نکاح به دلیل عدم بکارت: مجرد باکره نبودن مجوز فسخ نکاح نیست بلکه در صورتی می تواند موجب فسخ باشد که در ضمن عقد نکاح، لفظا باکره بودن شرط شده باشد و بعد معلوم شود باکره نبوده یا عقد نکاح مبنیا بر باکره بودن جاری شود.

رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور شماره ۹۲۰۹۹۷۰۹۰۹۹۰۰۳۴۱
شماره دادنامه۹۲۰۹۹۷۰۹۰۹۹۰۰۳۴۱
تاریخ دادنامه۱۳۹۲/۱۰/۱۵
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهشعبه ۲۶ دیوانعالی کشور
گروه رأیرای حقوقی
موضوعدرخواست فسخ نکاح به دلیل عدم بکارت
قاضیانصاری
محمد ربانی نژاد

رأی خلاصه جریان پرونده

در این پرونده آقای ج.م. فرزند ح. به طرفیت خانم الف.ح. فرزند ع. تقاضای فسخ نکاح به علت باکره نبودن زوجه خود از دادگاه شعبه ۲ عمومی حقوقی زرند نموده است و در شرح دادخواست تقدیمی بیان داشته در تاریخ ۲۵/۵/۹۰ با خوانده ازدواج نموده ایم که مطابق سند ازدواج به شماره ۵۳۵۰ در دفترخانه شماره ... به عقد دائم درآمده ایم اکنون به مدت ۹ ماه می گذرد از آغاز تاریخ عقد دائم که بدون انجام مواقعه آگاه شده ایم که زوجه مبتلابه مشکل می باشد که خود و بستگانش عامدا این امر را از اینجانب و خانواده ام پوشیده داشته اند توضیحات بیشتر را در جلسه رسیدگی بیان می دارم ح.پ. به وکالت از سوی ج.م. در جلسه اول رسیدگی دادگاه حاضر و چنین بیان داشته که موکل بعد از یک ماه از عقد بستگی متوجه می گردد که خوانده باکره نمی باشد و اقدام به طرح دعوی می نماید که در شعبه سوم حقوقی به کلاسه ۹۰۰۵۴۶ ثبت می گردد و خوانده به پزشکی قانونی معرفی می گردد که گواهی پزشکی قانونی در پرونده موجود این مطلب است که زوجه ازاله بکارت گردیده که با صحبت های رئیس شعبه سوم مبنی بر اینکه طرفین به صورت توافقی طلاق بگیرند پرونده مختومه گردید با توجه به اینکه اساس عقد بر سلامت زوجه می باشد لذا به علت عدم سلامت زوجه تقاضای صدور حکم بر فسخ نکاح مورد استدعاست خوانده اظهار داشته که هیچ گونه رابطه ای با کسی نداشته ام و چندین بار با شوهرم ( خواهان) نزدیکی نموده و ازاله بکارت بنده توسط همین خواهان بوده و نامبرده با من از جلو بارها نزدیکی نموده و کرارا ما باهم نزدیکی نموده ایم و ازاله بکارت من توسط خود ایشان بوده است و خوانده طی لایحه ای به رئیس شعبه دوم دادگاه حقوقی دادگستری زرند اظهار داشته پس از گذشت مدتی متوجه شدم که وضعیت روحی مناسبی ندارد و به مواد مخدر اعتیاد دارد که آزمایشات قبل از ازدواجمان هم به تکرار سه مرتبه مثبت شد که با دروغ و نیرنگ از گفتن حقیقت خودداری کرد او در جواب سؤالاتم مرا قانع می کرد که داروی مسکن مصرف می کند که دادگاه طی دادنامه ۲۰۰۳۸۶ ۲۱/۶/۹۱ مبادرت به صدور رأی نموده و بیان داشته نظر به اینکه موضوع مورد ادعای خواهان (فسخ نکاح) نیاز به ادله اثباتی داشته که با توجه به فقد ادله موصوف و عدم احراز موارد خواسته مطروحه خواهان حکم بر بی حقی وی صادر می گردد آقای م. ( خواهان) از رأی صادره تقاضای تجدیدنظرخواهی نموده و اظهار داشته نسبت به دادنامه صادره شماره ۲۰۰۳۸۶ ۲۱/۶/۹۱ از دادگاه شعبه دوم حقوقی زرند که در تاریخ ۲۷/۷/۹۱ ابلاغ شده است درخواست رسیدگی مجدد می نمایم و لایحه اعتراضیه و سایر مدارک پیوست می باشد که در لایحه اعتراضیه همان مطالب وکیل خویش را تکرار نموده است و بیان داشته تجدیدنظر خوانده (زوجه) قبل از ازدواج با اینجانب ازاله بکارت گردیده در نظریه پزشکی قانونی اعلام شده که ازاله بکارت نامبرده بیش از ۳ ماه می باشد یعنی ازاله بکارت همسرم قبل از ازدواج با اینجانب بوده است زیرا در زمان عقد هیچ گونه رابطه جنسی با تجدیدنظر خوانده نداشته ام (البته دادگاه شعبه ۲ پرونده را از شعبه ۳ حقوقی اخذ نموده ولی مطلعین راجع به گواهی پزشکی قانونی که زوجه از ازاله بکارتش ۳ ماه می گذرد را متذکر نشده است) و اضافه می نماید که تجدیدنظر خوانده دارای سوء رفتار و سوء اخلاق نیز می باشد به طوری که دارای پرونده های کیفری متعدد می باشد ازجمله پرونده ای در شعبه ۳ بازپرسی کرمان به کلاسه ۰۰۳۲۰ تحت عنوان رابطه نامشروع و مورد دیگر پرونده ای به شماره ۰۰۴۲۲ دادیاری شعبه اول زرند و ۰۰۳۵۳ اجرای احکام کیفری کهنوج می باشد و تجدیدنظر خوانده اقدام به فریب و تدلیس اینجانب در ازدواج نموده است درحالی که باکره نبوده خود را دوشیزه معرفی نموده است و تجدیدنظر خوانده (زوجه) در تاریخ ۹/۹/۹۱ لایحه ای را تقدیم دادگاه نموده است و اظهار داشته که از تاریخی که به ازدواج ایشان درآمدم دست از کار کشید و تمامی اوقاتش را با من سپری می کرد یک شب او در خانه خواهرم با من نزدیکی داشت پس از دیدن چند قطره خون احساس کردم که برایم مشکل به وجود آورده است که فردا شبش حدود ساعت ۷ به اتفاق او به ساختمان پزشکان رفتیم که نوبت دهی شدیم برای ساعت ۹ بعد با او تماس گرفتم که بیا دنبالم اما او قبول نکرد و با خونسردی بهم گفت چرا ناراحتی کار خودم و هیچ دلیلی برای رفتن به دکتر نیست زمانی که وی از من شکایت کرد دو سه روز قبلش ما در خانه خواهر بزرگش در ارجمندیه با وی نزدیکی داشتم هیچ گونه پرونده نامشروعی ندارم حال او خانواده اش با بردن آبروی من جلوی دوست و آشنا زندگی کردن را برایم سخت و دشوار کرده اند آن ها به من تهمت ناروا می زنند لذا از شما تقاضای رسیدگی دارم دادگاه تجدیدنظر شعبه ۶ کرمان پس از جری تشریفات قانونی با بررسی اوراق و محتویات پرونده نسبت به درخواست تجدیدنظرخواه آقای ج.م. فرزند ح. رسیدگی و بیان داشته دعوی مشارالیه مبنی بر فسخ نکاح رد گردیده وارد به نظر نمی رسد زیرا تجدیدنظرخواه در این مرحله از دادرسی دفاع مؤثری و دلایل موجه ای که نقض دادنامه تجدیدنظر خواسته را ایجاب نماید ابراز نداشته و رأی صادره با توجه به محتویات پرونده و دلایل منعکس در آن صحیح و مطابق شرع و قانون اصدار یافته و در نحوه رسیدگی و رعایت اصول دادرسی نیز ایرادی مشاهده نگردید ضمن رد تجدیدنظرخواهی معترض دادنامه تجدیدنظر خواسته را عینا تأیید می نماید که از رأی صادره آقای م. تقاضای فرجام خواهی نموده و بیان داشته نسبت به دادنامه ۰۱۴۶۰ که در تاریخ ۹/۱۰/۹۱ به اینجانب ابلاغ گردیده معترض می باشم و طی لایحه پیوستی بیان داشته با توجه به اینکه دادگاه تجدیدنظر بدون توجه به دفاعیات اینجانب به محض وصول پرونده اقدام به تأیید دادنامه بدوی نموده است و در پرونده کلاسه ۹۰۰۵۴۶ ش ۳ حقوقی که در آن نظریه پزشکی قانونی هست و بیان شده که ازاله بکارت نامبرده به بیش از سه ماه قبل می باشد و با توجه به اینکه از زمان ازدواج اینجانب تا تاریخ نامه پزشکی قانونی ۴ ماه گذشته بوده لذا ازاله بکارت نامبرده قبل از ازدواج با من بوده و در زمان عقد هیچ گونه نزدیکی با نامبرده نداشته ام و در مورد پرونده های کیفری (زوجه) و فرجام خوانده که در شعبه سوم بازپرسی کرمان و پرونده کیفری دادیاری زرند و اجرای احکام کهنوج که آن را در لایحه تجدیدنظرخواهی اعلام و تقاضای استعلام از وضعیت پرونده های مذکور داشتم اقدامی نشده است پرونده طی نامه شماره ۰۵۸۲۰ دفتر شعبه ۶ دادگاه تجدیدنظر کرمان به دبیرخانه دیوان عالی کشور ارسال و توسط معاون محترم قضایی به این شعبه (۲۶) دیوان عالی کشور ارجاع گردیده است.

رأی شعبه دیوان عالی کشور

در خصوص اعتراض و فرجام خواهی آقای ج.م. فرزند ح. به طرفیت خانم الف.ح. نسبت به دادنامه فرجام خواسته به شماره فوق که در تأیید دادنامه شماره ۲۰۰۳۸۶ ۲۱/۶/۹۱ صادره از شعبه دوم حقوقی زرند می باشد با توجه به محتویات پرونده اولا زوج نه فقط مدرک کافی برای اثبات ادعای خود مبنی بر اینکه زوجه اش قبل از عقد و ازدواج با وی بکارتش ازاله شده ارائه نکرده است بلکه همین استدلالش که می گوید پزشک قانونی گفته ازاله بکارت نامبرده بیش از سه ماه قبل می باشد و با توجه به اینکه از زمان ازدواج اینجانب تا تاریخ نامه پزشکی قانونی ۴ ماه گذشته بوده ازاله بکارت وی قبل از ازدواج بوده استدلالی است غلط و مبنی بر اشتباه و مقتضای آن است که ازاله بکارت بعد از گذشت یک ماه از عقد بوده است و ثانیا برفرض که ازاله بکارت وی قبل از عقد ازدواج بوده (که نیست) مجرد آن مجوز فسخ نکاح نمی باشد بلکه در صورتی می تواند فسخ کند که در ضمن عقد نکاح لفظا شرط کرده باشد باکره بودن را و بعد معلوم شود باکره نبوده یا عقد نکاح مبنیا بر باکره بودن جاری شود که هیچ یک صورت نگرفته است لذا فرجام خواهی وارد نیست و ضمن ابرام دادنامه فرجام خواسته پرونده طبق ماده ۳۹۶ ق.آ.د.م. جهت اقدام مقتضی به دادگاه صادرکننده رأی عودت داده می شود.

رئیس شعبه ۲۶ دیوان عالی کشور عضو معاون

انصاری ربانی نژاد