رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره رای تکراری (دادنامه شماره ۹۴۰۹۹۷۰۹۲۵۷۰۰۰۰۷)

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور شماره ۹۴۰۹۹۷۰۹۲۵۷۰۰۰۰۷
شماره دادنامه۹۴۰۹۹۷۰۹۲۵۷۰۰۰۰۷
تاریخ دادنامه۱۳۹۴/۰۱/۲۹
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهشعبه ۴۲ دیوان عالی کشور
گروه رأیرای حقوقی
موضوعرای تکراری
قاضیحمید رضامحمد باقری
یداله علیزاده
غلامحسین ذات عجم

رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره رای تکراری: هرچند که قرار رد دادخواست صادره از دادگاه بدوی یا تجدیدنظر، قابل فرجام خواهی دردیوان عالی کشور است اما درصورتی که این قرار، به جهت خارج از مهلت بودن تجدیدنظرخواهی، از دادگاه بدوی صادر و در دادگاه تجدیدنظر تأیید شود، قطعی بوده و قابل فرجام خواهی نیست.

رأی خلاصه جریان پرونده

در تاریخ ۱۳۹۰/۶/۱۳ خانم ن. س. دادخواستی به طرفیت همسرش آقای م. خ. تقدیم وتوضیح می دهد:در تاریخ ۱۳۸۳/۱۱/۲۵ با نامبرده ازدواج نموده ام،به دلیل مشکلات فراوان بارها علیه نامبرده شکایت نمودم،اکنون با خانم دیگری به نام س.ل ازدواج نموده که بدین ترتیب ادامه زندگی میسر نمی باشد،تقاضای صدور گواهی عدم امکان سازش به منظور اجرای صیغه طلاق به دلیل ازدواج مجدد زوج و عسروحرج و مطالبه مهریه به میزان ۱۴ عدد سکه بهار آزادی و سفر زیارتی حج ، کربلا و سوریه و حضانت اطفال خود به نامهای ف. ، ز.مورد استدعاست.دادخواست جهت رسیدگی به شعبه دوم دادگاه حقوقی الف. ارجاع می گردد.وقت رسیدگی ۱۳۹۰/۷/۲۶ تعیین می گردد.در وقت مقرر جلسه دادگاه با حضور وکیل خواهان و نیز خوانده دعوی تشکیل می گردد.وکیل خواهان خواسته زوجه را صدور گواهی عدم امکان سازش جهت اجرای صیغه طلاق به دلیل سوء رفتار و سوء معاشرت زوج و ازدواج مجدد با در نظر گرفتن تمامی حقوق مالی زوجه و حضانت فرزندان مشترک را می نماید.خوانده پاسخ می دهد: ادعای ضرب و شتم دروغ است،طبق درخواست همسرم زن دوم را طلاق داده ام،ایشان محکوم به تمکین نیز شده است.وکیل خواهان می گوید:دلیل سوء رفتار گواهی پزشکی قانونی است و موکله حاضر به اتیان سوگند است . در تاریخ ۱۳۹۰/۹/۵ جلسه دیگر تشکیل و طرفین حاضر می شوند.وکیل خواهان مطالب وخواسته زوجه را تکرار می نماید.خوانده پاسخ می دهد:چون قصد سازش با خواهان را دارم لایحه خود را بعدا تقدیم می نمایم.دادگاه قرار ارجاع امر به کارشناسی صادر می نماید تا کارشناس منتخب نفقه معوقه خواهان و نیز زمان عده و نحله و اجرت المثل را تعیین نماید . کارشناس منتخب طی نظریه مورخه ۱۳۹۰/۱۱/۱۸ جمع حقوق مالی زوجه را سیزده میلیون و چهارصد و شصت و پنج هزار تومان برآورد و به دادگاه اعلام می نماید . سپس دادگاه قرار ارجاع امر به داوری صادر می نماید.داور زوجه نظریه خود را تسلیم دادگاه می نماید.زوج ادعا می نماید که زوجه به زندگی مشترک بازگشته است.دادگاه طرفین و داوران آنان را جهت رسیدگی به موضوع ادعایی دعوت می نماید.در تاریخ ۱۳۹۱/۵/۱۷ طرفین در جلسه مقرر دادگاه حاضر می شوند.زوجه اظهار می دارد حاضر به سازش نیست.وکیل خواهان نیز بیان می دارد: با توجه به گواهی های پزشکی و ازدواج مجدد خوانده بدون اذن موکله،تخلف زوج از شروط ضمن عقد محرز است و با توجه به عسروحرج زوجه،ضمن تقاضای تمامی حقوق مالی و غیر مالی زوجه،صدور گواهی عدم امکان سازش مورد تقاضاست . دادگاه زوجه را به پزشکی قانونی معرفی می نماید.نظریه داور زوج نیز داخل می شود . دادگاه بدوی طی دادنامه شماره ۴۷۶ مورخه ۱۳۹۱/۷/۳ پس از شرح مفصل وقایع،با توجه به دادنامه شماره ۶۲ مورخه ۱۳۹۱/۱/۳۱ شعبه ۱۰۱ دادگاه جزایی الف. دائر بر محکومیت زوج به دلیل ایراد صدمه بدنی عمدی نسبت به زوجه و ازدواج مجدد خوانده با همسر دوم و مفارقت عملی زوجه و زوج و صدوردادنامه های متعدد،همگی حکایت ازوقوع زوجه درعسروحرج دارد،مستندابه مواد۱۱۳۰ ، ۱۱۴۳ ، ۱۱۴۸ ، ۱۱۴۹ ، ۱۱۵۰ و ۱۱۵۱ قانون مدنی و ماده یک آیین نامه اجرایی تبصره یک ماده واحده قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق با شرایط ذیل گواهی عدم امکان سازش صادر می نماید .۱- پرداخت مهریه مذکور در سند ازدواج به مقدار ۱۴ سکه.۲- نحله به مبلغ پانصد هزار تومان. ۳- زوجه استحقاق اجرت المثل کارهای منزل در ایام زندگی مشترک و نیز نفقه معوقه و زمان عده طلاق و نیز تنصیف دارایی را ندارد . ۴- حضانت فرزندان مشترک با زوجه است . ۵- زوج حق ملاقات فرزندان مشترک را دارد . ۶- زوج باید جهیزیه زوجه را مسترد نماید. این رأی مورد اعتراض آقای م. خ. ( زوج ) قرار می گیرد.دادگاه بدوی طی دادنامه شماره ۶۲۲ مورخه ۱۳۹۳/۷/۱۵ تجدیدنظر خواهی را خارج از مهلت مقرر قانونی دانسته،به استناد ماده ۳۳۹ قانون آیین دادرسی مدنی قرار رد دادخواست تجدیدنظر خواهی را صادر می نماید.این رأی نیز مورد اعتراض آقای م. خ. قرار می گیرد . شعبه پنجم دادگاه تجدیدنظر استان لرستان طی دادنامه شماره ۷۰۱ مورخه ۱۳۹۳/۸/۲۱ با رد اعتراض،به استناد ماده ۳۵۳ قانون آیین دادرسی مدنی،دادنامه معترض عنه را تأیید نموده است.از این رأی آقای م. خ. فرجام خواهی نموده است.اجمال درخواست نامبرده این است که با توجه به رضایت محضری ..... مورخه ۱۳۹۱/۷/۱۱ به دادگاه بدوی و به استناد مواد۱۸۱،۱۰۷ و ۱۸۴ قانون آیین دادرسی مدنی،درخواست اصلاح دادنامه و قرار سقوط دعوی و صدور سازش نامه را دارم.حضانت اطفال در سال ۱۳۹۳ به اینجانب واگذار و خواهان کلیه مهریه مندرج در نکاحیه را گرفته است.پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و جهت رسیدگی به این شعبه ارجاع گردیده است.اینک گزارش آن به استحضار می رسد . هیأت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید . پس از قرائت گزارش آقای غلامحسین ذات عجم عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای حمیدرضا محمدباقری دادیار دیوان عالی کشور اجمالا مبنی بر : تقاضای صدوررأی شایسته موافق موازین قانونی را دارم .در خصوص دادنامه شماره ۷۰۱ مورخ ۱۳۹۳/۸/۲۱ فرجام خواسته،مشاوره نموده و چنین رأی می دهد:

رأی شعبه دیوان عالی کشور

فرجام خواهی آقای م. خ. نسبت به رأی شماره ۷۰۱ مورخ ۱۳۹۳/۸/۲۱ شعبه پنجم دادگاه تجدیدنظر استان لرستان،قابلیت طرح در دیوان عالی کشور را ندارد،زیرا حسب تبصره ۲ ماده ۳۳۹ قانون آیین دادرسی مدنی،رأی دادگاه تجدیدنظر دائر بر تأیید قرار رد دادخواست تجدیدنظرخواهی صادره از دادگاه بدوی در مورد دادخواست خارج از مهلت تجدیدنظر خواهی قطعی بوده و مشمول مقررات شق یک بند ب ماده ۳۶۸ قانون آیین دادرسی مدنی در مورد قرارهای قابل فرجام خواهی نمی باشد،لهذا فرجام خواهی مردود اعلام می گردد و مقرر می شود پرونده به مرجع قضایی مربوط اعاده گردد.

شعبه ۴۲ دیوان عالی کشور- رئیس و عضومعاون

دکتر علیزاده - غلامحسین ذات عجم