رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره نحوه تعیین مجازات در نزاع منتهی به جرح عمدی و قتل

رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره نحوه تعیین مجازات در نزاع منتهی به جرح عمدی و قتل: در بزه نزاع منتهی به جرح عمدی و قتل، تعیین مجازات جداگانه برای بزه جرح عمدی، فاقد وجاهت قانونی است.

رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور شماره ۹۵۰۹۹۷۰۹۱۰۵۰۰۳۴۹
شماره دادنامه۹۵۰۹۹۷۰۹۱۰۵۰۰۳۴۹
تاریخ دادنامه۱۳۹۵/۰۶/۰۱
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهشعبه ۳۲ دیوانعالی کشور
گروه رأیرای کیفری
موضوعنحوه تعیین مجازات در نزاع منتهی به جرح عمدی و قتل
قاضیعبدالحمیدمرتضوی بریجانی
حمید رضامحمد باقری
رضافرج الهی

رأی خلاصه جریان پرونده

آقایان: ۱- ع.ق.ش. به اتهام قتل عمدی برادرش ع. و ایراد جرح با چاقو نسبت به ع. و شرکت در نزاع دسته جمعی ۲- ع.ق.ش. به اتهام ایراد ضرب و جرح عمدی نسبت به ع.ق. و شرکت در نزاع دسته جمعی منتهی به قتل، حسب شکایت اولیه اولیاء دم مرحوم ع. تحت تعقیب واقع شده اند. بدین شرح که مأمورین انتظامی در تاریخ ۹۴/۹/۵ از وقوع یک فقره درگیری اطلاع یافته اند که در این درگیری ع.ق. مجروح و به بیمارستان اعزام شده و (ص ۲) و فوت نموده است. همکاران قضائی دادگستری گ. از جسد در بیمارستان معاینه به عمل آورده و وجود سه عدد جراحت بر ران متوفی را صورتجلسه نموده اند. (ص ۹) پزشکی قانونی پس از معاینه و تشریح جسد متوفی، علت فوت را شوک خونریزی دهنده خارجی به دنبال پارگی عروق حیاتی ران چپ در اثر اصابت جسم نوک تیز و برنده اعلام نموده است. (ص ۱۳۱) و ورود صدمه به متهمان را نیز گواهی نموده است.(ص ۵۷،۱۲۰) اولیاء دم متوفی بدوا اعلام شکایت نموده، اما در ادامه گذشت کرده اند.(ص ۱۶،۱۷، ۲۳، ۲۴،۱۹۶) صحنه بزه بازسازی شده است .(ص ۱۲۶) از متهمان تحقیق شده که متهم ع.ق.ش. در مرجع انتظامی اظهار نموده است بعد از ظهر دیروز به شهرستان گ. آمدم که همسرم تلفنی گفت به دادم برس خانواده ات دارند مرا می کشند که خانه آمدم و دیدم برادرم ع. شیشه درب ورودی منزل را شکسته و وارد اتاق شده و همسرم را کتک می زد که رفتم چوب گرفتم و او رفت کارد آورد و با چوب زدم چاقو از دستش افتاد من چاقو را گرفتم وچندضربه زدم راست دست هستم و چاقو دست راستم بود. برای دفاع از جان خودم و همسرم مجبور به این کار شدم .(ص ۱۵) در دادسرا گفته است برادرانم از همسرم خوششان نمی آمد و در حال ضرب وشتم همسرم بودند و دیدم حجاب را از سر وی گرفته و داشتند لباسش را در می آوردند. من جهت دفاع از ناموسم رفتم زمانی که مرا دیدند ع. (مقتول) به سمت آشپزخانه رفت و چاقو گرفت و به من حمله ور شد و یک ضربه به کمرم زد با چوب زدم چاقو را انداختم و م. با دسته بیل به گردنم زد و افتادم در حالیکه نقش بر زمین بودم می زدند و من چاقویی که افتاده بود را گرفتم و در حالیکه کتک می خوردم به سمت بالا چندین بار اشاره کردم جهت دفاع می زدم و ح. مرا در اثر ضربه چاقو رها کرد و م. هم چنان مرا می زد که فرار کردم. همسرم چاقو به من نداد فقط با کفش پاشنه دار مقتول را می زد که مرا رها کند ( ص۲۸) خانم ل.ف. همسر وی گفته است در خانه بودم که ح. برادر شوهرم شیشه منزل را شکست و با لگد درب را باز کرد و به سمت من حمله ور شد و شلوار مرا پائین کشید. گفتم تو خجالت نمی کشی که ع. از بیرون آمد و با برادرش درگیر شد. ح. و م. باهم روی او افتادند و شروع به کتک زدن وی کردند و چاقو از دست ح. افتاد و شوهرم چاقو را برداشت و تکان داد به پای ح. ضربه خورده است. ح. می گفت می خواهم به تو تجاوز کنم شلوارم را داشت می کشید پائین و من جیغ زدم و پسر من نیز گریه کرد که شوهرم رسید. (ص ۳۰) شاکی ط..ق. اظهار نموده من و پسرانم ع.الف. و ع. به سمت خانه خودمان می رفتیم که ع. و همسرش جلوی ما را گرفتند و درگیری پیش آمد و بعد گفته من و همسرم و پسرم ع. بودیم که ع. الف. نیز هنگام درگیری به ما ملحق شد و بعد ل. چاقو آورد و به ع. داد وگفت بزن و وی در حال ایستادن به ع.الف. و م. چاقو را هنگامی که درگیر بودند وارد نموده (ص ۴۷) خانم ه.ب. که مادر متوفی نیز تقریبا اظهارات شوهرش ط. را تکرار کرده نموده است .(ص ۴۸) متهم ع. در ادامه تحقیقات گفته است نه نشسته بودم و نه ایستاده و کمی کمرم خم بود و عمدا چاقو را به پای وی زدم که زخمی شود و مرا رها کنند. قصد کشتن نداشتم من چاقو را از روی اپن آشپزخانه برداشتم و در تحقیقات قبلی از ترس گفتم چاقو را روی زمین گرفتم ولی من چاقو را از آشپزخانه برداشتم و در تحقیقات قبلی از ترس گفتم چاقو را روی زمین گرفتم ولی من چاقو رااز آشپزخانه گرفتم .(ص ۴۹) پزشکی قانونی اعلام کرده است جراحات می تواند در حالت نشسته ایجاد شده باشد.(ص ۷۶) متهم ع.ق. در دادسرا گفته است گاه به پدر و مادرم سر می زنم این بار که رسیدم دیدم درگیرند میخواستم فیصله دهم که ع. من و ع.الف. راباچاقو زد و دعوا داخل کوچه اتفاق افتاد وقتی رسیدم در [دو] برادرم در حال دعوا بودند رفتم سوا کنم ع. چاقویی که داشت متوفی و مرا مورد اصابت قرار داد از وی شاکی هستم .(ص ۹۲) من نخواسته وارد درگیری شدم و چاقو را از داخل خانه اش گرفت (ص۱۴۵). پرونده با صدور قرار جلب به دادرسی ( ص۱۵۵) و کیفرخواست (ص ۱۵۸) به دادگاه ارسال شده است . شعبه اول دادگاه کیفری یک استان گلستان پس از جری تشریفات دادرسی از جمله اعطاء مهلت جهت طرح ایراد و اعتراض ( ص۱۷۵) ، تهیه گزارش (ص ۱۷۶) تشکیل جلسه مقدماتی اداری (ص ۱۷۹) در وقت مقرر تشکیل جلسه داده است. اولیاء دم متوفی پدر اصالتا و ولایتا از ناحیه فرزند صغیر متوفی و مادر متوفی اظهار داشته اند از فرزندم شاکی هستم ولی قصاص نمی خواهیم .(ص ۱۹۶) دیه نیز نمی خواهیم .(ص ۱۹۶) متهم ع.الف. در دفاع اظهار داشته است قصد درگیری نداشتیم و متهم ع. ضمن شرح ما وقع گفته است رفتم سمت آشپزخانه کارد را گرفتم و برادر کوچکم را زدم و برادر بزرگم رسید به ایشان هم زدم. قبول دارم برادر بزرگم با بیل مرا زد و من شاکی هستم .(ص ۱۹۹) وکیل وی نیز اظهار داشته است موکل در دفاع از همسرش که در داخل منزل بوده اند دفاع مشروع بوده و والدین نیز حق قصاص را ساقط کردند برائت موکل را تقاضا دارم . سپس دادگاه با اخذ آخرین دفاع از متهم و اعلام ختم دادرسی مبادرت به انشاء رأی نموده است . در خصوص اتهام متهمان باتوجه به شکایت شکات، گواهی های پزشکی قانونی و اقرار متهم، با احراز اتهام به استناد مواد ۱۳ قانون آئین دادرسی کیفری و ۳۴۷ قانون مجازات اسلامی ضمن صدور قرار موقوفی تعقیب متهم ع.ق. از حیث جنبه خصوصی قتل عمدی، ازحیث جنبه عمومی جرم به استناد مواد ۶۱۲، ۶۱۴، ۶۱۵ قانون مجازات اسلامی ( تعزیرات ) و رعایت ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی حکم به محکومیت وی به تحمل ۶/۵ سال حبس و از حیث جرح عمدی با چاقو نسبت به برادرش ع.الف. به یک سال حبس تعزیری و پرداخت دیه و از حیث شرکت در نزاع نزی به سه سال حبس صادر نموده است. در خصوص متهم ع.ق. نیز ضمن محکومیت وی به پرداخت دیه در حق ع. از جهت شرکت درنزاع با اعمال تخفیف وی را به ۴ ماه حبس محکوم نموده است که پس از ابلاغ رأی وکیل محکوم علیه ع. و محکوم علیه ع. به آن اعتراض و پرونده پس از ارسال به دیوان عالی کشور به این شعبه ارجاع شده است .هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید . پس از قرائت گزارش آقای مرتضوی عضو ممیز وملاحظه اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای حمیدرضا م. باقری دادیار دیوان عالی کشور اجمالا مبنی بر نظر به محتویات پرونده از جمله شکایت اولیاء دم و نظریه پزشکی قانونی و اقاریر متهم لذا در اجرای ماده ۴۶۹ قانون آئین دادرسی کیفری عقیده به ابرام دادنامه دارم در خصوص دادنامه شماره ۰۰۳۸ فرجام خواسته مشاوره نموده چنین رأی می دهد :

رأی شعبه دیوان عالی کشور

از ناحیه فرجام خواهان اعتراض مؤثری که موجبات نقض دادنامه فرجام خواسته را از حیث عدم رعایت اصول و تشریفات دادرسی فراهم سازد به عمل نیامده و رأی دادگاه وفق مستندات و ادله موجود در پرونده اصدار یافته است. اما نظر به اینکه مجموع اقدامات متهم ع.ق. شرکت درمنازعه منتهی به قتل و جرح منطبق بامواد ۶۱۲ و ۶۱۵ قانون مجازات اسلامی مصوب ۷۵ بوده که در خصوص جنبه عمومی قتل و نیز مشارکت در نزاع، تعیین مجازات شده و تعیین مجازات به اتهام جرح عمدی باچاقو به نحو جداگانه، باتوجه به اینکه عمل واحد دارای عناوین متعدد بوده و مجازات اشد اعمال شده است به استناد ماده ۶۱۴ قانون مجازات اسلامی موجه نبوده بدین لحاظ به استناد مواد ۴۵۷ و ۴۶۹ قانون آئین دادرسی کیفری ضمن نقض بلاارجاع در خصوص مجازات حبس جنبه عمومی اتهام جرح عمدی با چاقو، در سایر موارد دادنامه فرجام خواسته را ابرام می نماید .

رئیس شعبه سی و دوم دیوان عالی کشور - رئیس و عضو معاون

رضا فرج اللهی - عبدالحمید مرتضوی