پول
پول ـ به سبب نقش مهم خود در جوامع انسانی ـ موضوع تحقیقات بیشماری در عرصۀ علوم اجتماعی و اقتصادی قرار گرفته است و پژوهشگران این علوم دربارۀ ماهیت آن به تفصیل سخن گفتهاند. اما آن چه که ایشان عرضه داشتهاند، نه تنها برای حقوق دان کافی نیست بلکه چه بسا اسباب گمراهی او را نیز فراهم کند. حقوقدان ـ در بهترین حالت ـ میتواند نتایج این علوم را به عنوان مقدمه در تحقیقات خود برای رسیدن به مفهوم حقوقی پول به کار بندد.[۱]
مفهوم پول در حقوق
مفهوم پول در حقوق هم بسیار پیچیده و دقیق است. اما یکی از دقیقترین تعاریفی که حقوق دانان از پول به عمل آوردهاند چنین است: «پول ... عبارت است از ارزش اقتصادی که بهوسیلۀ واحدی نظیر دلار و سندی مانند اسکناس معرفی میشود و با انتقالآن میتوان کالا یا خدماتیرا تحصیل کرد.»[۲]
از دقت در این تعریف، روشن میشود که پول همان اسکناس نیست بلکه اسکناس، سندی است که پول را نمایندگی میکند. همچنین واحد مشخصی از پول ـ برای مثال صد هزار تومان یا صد دلار ـ فینفسه ارزشی ندارد بلکه آن چه ارزشمند است، ارزش اقتصادی این واحد است که به وسیله آن میتوان چیزی را با آن پول خرید. به بیان دیگر، پول ـ بر خلاف اموال دیگر ـ خود فایدهای مستقل ندارد و به استقلال، هیچ نیازی از انسان را برطرف نمیکند؛ پول را نمیتوان چون پایپوش به پا و یا چون تنپوش به تن کرد؛ نمیتوان مانند خوراک آن را خورد و یا چون مسکن در آن منزل کرد. با این همه، به سبب ارزش اقتصادی پول، میتوان آن را به دیگری منتقل کرد و از او کالا یا خدمتی گرفت و با آن کالا یا خدمت، نیاز خویش را برطرف ساخت. برای همین، گفته شد که حتی عدد و شمارۀ پول نیز سازندۀ ماهیت پول نیست بلکه آن چه اهمیت دارد، ارزش مبادلهای (ارزش اقتصادی) پول است. پنجاه سال پیش ممکن بود با صد هزار تومان، خانهای خرید اما امروزه در برابر این مبلغ، حتی یک متر از همان خانه را هم نمیفروشند و فردا ممکن است تومان منسوخ شود و پول دیگری جایگزین آن شود، همانطور که تومان نیز جایگزین پول دیگری شد. پس عددی که با آن، مبلغِ پول نشان داده می شودـ در مثال مذکور صد هزار تومان ـ نشانگر ارزش واقعی پول نیست بلکه ارزش واقعی پول، ارزش مبادلهای آن است یعنی اموال یا خدماتی که در برابر این مبلغ پول میتوان به دست آورد.[۱]
ماهیت پول و کارکردهای آن در حقوق
البته میان ماهیت پول و کارکردهای آن در حقوق تفاوت وجود دارد.ماهیت پول یعنی «ارزش مبادلهای» یا به عبارت سادهتر، آن چه که میتوان در مقابل پول به دست آورد، اما پول در حقوق کارکردهای گوناگونی دارد و حتی آن را برای فهم یا توصیف پدیدههای متفاوتی به کار میگیرند. برای مثال «دارایی» را در حقوق با ترازوی پول میسنجند و آن چه را که قابل سنجش به پول است جزیی از دارایی میشمرند. حتی مفهوم مال را هم به پول گره زدهاند و اشیایی را مال میشمارند که دیگری حاضر باشد در برابر آن پول بپردازد.[۱]
منابع
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ جوادی, مهدی (1402). "تحلیل و نقد رأی وحدت رویۀ هیأت عمومی دیوان عالی کشور پیرامون مسؤولیت فروشنده در ضمان درک". دو فصلنامه نقد و تحلیل آراء قضایی. 2 (3). doi:10.22034/analysis.2023.1971204.1009. ISSN 2821-1790.
- ↑ شهیدی، مهدی، نظریههای حقوقی و لوایح، به کوشش ایراندخت نظری، ص. 88.