ماده ۳۹۰ قانون مدنی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (Nasim صفحهٔ ماده 390 قانون مدنی را به ماده ۳۹۰ قانون مدنی منتقل کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۰:۲۹
اگر بعد از قبض ثمن، مبیع کلاً یا جزئاً مستحق للغیر در آید بایع ضامن است اگر چه تصریح به ضمان نشده باشد.
توضیح واژگان
درک، در لغت یعنی بدل، و فساد.[۱] و درک مبیع، یعنی اینکه اگر مبیع، متعلق حق غیر باشد؛ فروشنده باید بدل آن را تسلیم نماید.[۲] و مستحقٌ للغیر را، درک نامند.[۳]
پیشینه
به موجب ماده 443 قانون مدنی مصر، در فرض مستحقٌ للغیر در آمدن مال مبیع، مشتری می تواند قیمت مبیع در زمان مستحقٌ للغیر شدن، به همراه بهره قانونی از همان موقع را، از فروشنده مطالبه نماید.[۴]
به موجب مواد 41 و 42 کنوانسیون بیع بین المللی کالا، مبیع نباید متعلق حق غیر، و یا حتی مورد ادعای وی، اعم از مالکیت فکری و مادی باشد. که در حقوق ایران، با عنوان "ضمان درک" مطرح است.[۵]
کلیات توضیحی تفسیری دکترین
یکی از آثار معاوضی بودن بیع، این است که اگر تملیک به یکی از عوضین، باطل باشد؛ تعهد در برابر تسلیم عوض دیگر نیز، از بین می رود. به عنوان مثال، اگر معلوم گردد که مبیع، متعلق به غیر بوده؛ و بایع، حق فروش آن را نداشته است؛ دراینصورت تعهد مشتری نسبت به تأدیه ثمن نیز، از بین می رود.[۶]
ضمان درک، در رابطه با بیع کلی جاری نیست.[۷]
یکی از مواردی که به ضمان مربوط به قرارداد را، نسبت به تعهدات ناشی از عقد جاری می داند؛ ضمان بایع نسبت به درک مبیع است.[۸]
ضمان درک، موجب مسئولیت فروشنده و خریدار در برابر مالک می گردد؛ زیرا چنین بیعی باطل بوده؛ و هر دوی آنان ضامن ید محسوب می شوند.[۹]
رویه های قضایی
به موجب نظر کمیسیون نشست های قضایی، به مناسبت نشست قضات دادگستری یزد، درصورت مستحقٌ للغیر درآمدن مبیع، خریدار جهت بازپس گرفتن ثمن خویش، باید دادخواست بطلان معامله و استرداد ثمن را، به دادگاه تسلیم نماید. و در فرض عدم اطلاع وی نسبت به فساد بیع، زیان های وارد شده به خویش را نیز، می تواند از فروشنده مطالبه نماید.[۱۰]
به موجب نظر کمیسیون نشست های قضایی، به مناسبت نشست قضات دادگستری یزد، اگر قسمتی از مبیع، متعلق حق غیر باشد؛ معامله تنها نسبت به آن قسمت باطل بوده؛ و درصورت عدم اطلاع خریدار از فساد عقد در آن قسمت، از باب خیار تبعض صفقه، می تواند به طور کلی بیع را فسخ نماید؛ مگراینکه مالک مبیع، قرارداد را تنفیذ نماید.[۱۱]
انتقادات
ضمان درک، از آثار بیع صحیح نبوده؛ و نتیجه حکم قانون، و بیانگر نوعی ضمان قهری است.[۱۲]
منابع
- ↑ منصور عدل. حقوق مدنی. چاپ 1. خرسندی، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1060904
- ↑ منصور عدل. حقوق مدنی. چاپ 1. خرسندی، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1060904
- ↑ فقه و حقوق تطبیقی (مجموعه مقاله). چاپ 2. سمت، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1155220
- ↑ محمدعلی نوری. قانون مدنی مصر. چاپ 2. گنج دانش، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5326176
- ↑ گزیده ای از پایان نامه های علمی در زمینه حقوق مدنی (جلد چهارم). چاپ 1. جنگل، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3812740
- ↑ ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی عقود معین (قسمت اول) (معاملات معوض، عقود تملیکی، بیع، معاوضه، اجاره، قرض). چاپ 6. مدرس، 1374. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3643776
- ↑ ناصر کاتوزیان. دوره مقدماتی حقوق مدنی (جلد اول) (درس هایی از عقود معین) (بیع، اجاره، قرض، جعاله، شرکت، صلح). چاپ 13. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2878276
- ↑ سیدمحمود کاشانی. حقوق مدنی قراردادهای ویژه (اشاعه، شرکت مدنی، تقسیم مال مشترک، ودیعه، وکالت، ضمان). چاپ 1. میزان، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 519548
- ↑ حسن ره پیک. حقوق مدنی (جلد ششم) عقود معین (بخش اول) (بیع، معاوضه، اجاره، قرض، جعاله و صلح). چاپ 1. خرسندی، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4752152
- ↑ مجموعه نشست های قضایی مسائل قانون مدنی. چاپ 1. جنگل، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5654296
- ↑ مجموعه نشست های قضایی مسائل قانون مدنی. چاپ 1. جنگل، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5654296
- ↑ ناصر کاتوزیان. دوره مقدماتی حقوق مدنی (جلد اول) (درس هایی از عقود معین) (بیع، اجاره، قرض، جعاله، شرکت، صلح). چاپ 13. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2878300