ماده ۴۶۲ قانون مدنی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «اگر مبیع به شرط، به واسطه‌ی فوت مشتری به ورثه‌ی او منتقل شود حق فسخ بیع در مق...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:


== توضیح واژگان ==
== توضیح واژگان ==
به چیزی که فروخته می شود؛ مبیع گویند.(905824)
به چیزی که فروخته می شود؛ مبیع گویند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد ششم) عقود معین|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=انتشار|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3623352|صفحه=|نام۱=مرتضی|نام خانوادگی۱=یوسف زاده|چاپ=1}}</ref>


== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
برابر با مواد 33 و 34 قانون ثبت اسناد و املاک کشور، اصولاً مشتری مالک مبیع نمی گردد؛ تا با فوت وی، مبیع به همراه حق فسخ، به ورثه او منتقل گردد. زیرا حق موجود برای دهنده پول، نسبت به استیفای مطالبات او، درمورد وثیقه مانند هر حق مالی دیگر، به ورثه او منتقل خواهد شد.(63764)
برابر با مواد 33 و 34 قانون ثبت اسناد و املاک کشور، اصولاً مشتری مالک مبیع نمی گردد؛ تا با فوت وی، مبیع به همراه حق فسخ، به ورثه او منتقل گردد. زیرا حق موجود برای دهنده پول، نسبت به استیفای مطالبات او، درمورد وثیقه مانند هر حق مالی دیگر، به ورثه او منتقل خواهد شد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد ششم) عقود معین (1) (بیع، معاوضه، اجاره، جعاله، قرض، صلح)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=255112|صفحه=|نام۱=مهدی|نام خانوادگی۱=شهیدی|چاپ=3}}</ref>


اگر خریدار فوت نماید؛ و بایع دارای حق خیار باشد؛ وی نمی تواند قائل به تبعیض گردیده؛ و نسبت به برخی ورثه مشتری، عقد را فسخ کرده؛ و نسبت به برخی دیگر، آن را  نگاهدارد.(132520)
اگر خریدار فوت نماید؛ و بایع دارای حق خیار باشد؛ وی نمی تواند قائل به تبعیض گردیده؛ و نسبت به برخی ورثه مشتری، عقد را فسخ کرده؛ و نسبت به برخی دیگر، آن را  نگاهدارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد اول) (در اموال، مالکیت، حق انتفاع، حق ارتفاق، تعهدات بطور کلی، بیع و معاوضه)|ترجمه=|جلد=|سال=1375|ناشر=اسلامیه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=530136|صفحه=|نام۱=سیدحسن|نام خانوادگی۱=امامی|چاپ=17}}</ref>


== مصادیق و نمونه ها ==
== مصادیق و نمونه ها ==


* اگر شخصی خانه خود را، به بیع شرط فروخته؛ و قبل از انقضای مدت خیار، خریدار فوت نموده؛ و وراث وی، منحصر به یک دختر و یک پسر باشند؛ دراینصورت بایع نمی تواند بیع را، نسبت به یکی از آنان فسخ نموده؛ و نسبت به دیگری نگاهدارد. بلکه یا باید عقد را به طور کلی فسخ نماید؛ و یا اینکه با عدم فسخ آن در مدت خیار، موجب قطعی شدن معامله، استقرار مالکیت ورثه نسبت به آن ملک گردد.(132659)
* اگر شخصی خانه خود را، به بیع شرط فروخته؛ و قبل از انقضای مدت خیار، خریدار فوت نموده؛ و وراث وی، منحصر به یک دختر و یک پسر باشند؛ دراینصورت بایع نمی تواند بیع را، نسبت به یکی از آنان فسخ نموده؛ و نسبت به دیگری نگاهدارد. بلکه یا باید عقد را به طور کلی فسخ نماید؛ و یا اینکه با عدم فسخ آن در مدت خیار، موجب قطعی شدن معامله، استقرار مالکیت ورثه نسبت به آن ملک گردد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد اول) (در اموال، مالکیت، حق انتفاع، حق ارتفاق، تعهدات بطور کلی، بیع و معاوضه)|ترجمه=|جلد=|سال=1375|ناشر=اسلامیه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=530692|صفحه=|نام۱=سیدحسن|نام خانوادگی۱=امامی|چاپ=17}}</ref>
 
== منابع ==
*{{پانویس}}

نسخهٔ ‏۲۸ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۵۰

اگر مبیع به شرط، به واسطه‌ی فوت مشتری به ورثه‌ی او منتقل شود حق فسخ بیع در مقابل ورثه به همان ترتیبی که بوده است باقی خواهد بود.

توضیح واژگان

به چیزی که فروخته می شود؛ مبیع گویند.[۱]

نکات توضیحی تفسیری دکترین

برابر با مواد 33 و 34 قانون ثبت اسناد و املاک کشور، اصولاً مشتری مالک مبیع نمی گردد؛ تا با فوت وی، مبیع به همراه حق فسخ، به ورثه او منتقل گردد. زیرا حق موجود برای دهنده پول، نسبت به استیفای مطالبات او، درمورد وثیقه مانند هر حق مالی دیگر، به ورثه او منتقل خواهد شد.[۲]

اگر خریدار فوت نماید؛ و بایع دارای حق خیار باشد؛ وی نمی تواند قائل به تبعیض گردیده؛ و نسبت به برخی ورثه مشتری، عقد را فسخ کرده؛ و نسبت به برخی دیگر، آن را  نگاهدارد.[۳]

مصادیق و نمونه ها

  • اگر شخصی خانه خود را، به بیع شرط فروخته؛ و قبل از انقضای مدت خیار، خریدار فوت نموده؛ و وراث وی، منحصر به یک دختر و یک پسر باشند؛ دراینصورت بایع نمی تواند بیع را، نسبت به یکی از آنان فسخ نموده؛ و نسبت به دیگری نگاهدارد. بلکه یا باید عقد را به طور کلی فسخ نماید؛ و یا اینکه با عدم فسخ آن در مدت خیار، موجب قطعی شدن معامله، استقرار مالکیت ورثه نسبت به آن ملک گردد.[۴]

منابع

  1. مرتضی یوسف زاده. حقوق مدنی (جلد ششم) عقود معین. چاپ 1. انتشار، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3623352
  2. مهدی شهیدی. حقوق مدنی (جلد ششم) عقود معین (1) (بیع، معاوضه، اجاره، جعاله، قرض، صلح). چاپ 3. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 255112
  3. سیدحسن امامی. حقوق مدنی (جلد اول) (در اموال، مالکیت، حق انتفاع، حق ارتفاق، تعهدات بطور کلی، بیع و معاوضه). چاپ 17. اسلامیه، 1375.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 530136
  4. سیدحسن امامی. حقوق مدنی (جلد اول) (در اموال، مالکیت، حق انتفاع، حق ارتفاق، تعهدات بطور کلی، بیع و معاوضه). چاپ 17. اسلامیه، 1375.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 530692