ماده ۸۴۷ قانون مدنی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «اگر موصی به کلی باشد تعیین فرد با ورثه است مگر این که در وصیت طور دیگر مقرر شد...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:


== توضیح واژگان ==
== توضیح واژگان ==
وصیت کلی، یعنی موصی به از نظر علم منطق، کلی باشد.(86386)
وصیت کلی، یعنی موصی به از نظر علم منطق، کلی باشد. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد پنجم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=345600|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=4}}</ref>


== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
اگر موصی ثلث اموال خود را، به نفع کسی وصیت نماید؛ و قصد او شراکت موصی له با ورثه در تمام ترکه، به نحو اشاعه نباشد؛ بلکه منظورش این بوده که ورثه، با جدانمودن سهم موصی له از کل یا بعض ارقام ماترک، به سلیقه خویش، به وصیت متوفی عمل نموده باشند؛ دراینصورت وصیت کلی محقق شده است.(74147) و ممکن است موصی در وصیت کلی، اختیار تعیین موصی به را به شخص ثالث یا خود موصی له، اعطا نموده باشد.(695207) (24910) و چنانچه وراث موصی، در تعیین سهم موصی له، با هم به توافق نرسند؛ نظر هریک از آنان، نسبت به حصه خویش مؤثر است؛ مگراینکه چنین تصمیمی، با هدف موصی از وصیت، سازگار نباشد که در اینصورت، باید به قرعه تمسک جست.(24912)  و در وصیت به کلی در معین نیز، تعیین موصی به، توسط ورثه صورت می گیرد؛ مگراینکه موصی این حق را، به شخص دیگری واگذار نموده باشد. مانند تعیین یک اتومبیل از میان خودروهای متعدد متوفی.(4288) و چنانچه موصی، با به کاربردن برخی کلمات مبهم نظیر جزء، چیز، سهم و ...؛ باعث ایجاد ابهام در موضوع وصیت شده باشد؛ و نتوان مصداق موصی به را، از میان ماترک متوفی تعیین نمود؛ چنین وصیتی را، نمی توان در زمره وصیت کلی به شمار آورد.(891305) (50351) و رفع ابهام از موصی به نیز؛ با استناد به عرف صورت خواهد پذیرفت.(891305) و در تعیین موصی به توسط ورثه، فرد موردنظر آنان، نه باید از سطح متوسط پایین تر باشد و نه بالاتر، درصورت حصول اختلاف، نظر دادگاه معتبر است.(74536) و درصورت حجر یکی از وراث، نماینده او در تعیین فرد موصی به، تصمیم گیری خواهدنمود.(91427)
اگر موصی ثلث اموال خود را، به نفع کسی وصیت نماید؛ و قصد او شراکت موصی له با ورثه در تمام ترکه، به نحو اشاعه نباشد؛ بلکه منظورش این بوده که ورثه، با جدانمودن سهم موصی له از کل یا بعض ارقام ماترک، به سلیقه خویش، به وصیت متوفی عمل نموده باشند؛ دراینصورت وصیت کلی محقق شده است<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=296644|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=2}}</ref>ممکن است موصی در وصیت کلی، اختیار تعیین موصی به را به شخص ثالث یا خود موصی له، اعطا نموده باشد. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (دوره عقود معین، قسمت سوم) (عطایا، هبه، وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2780884|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=7}}</ref> <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=99696|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=26}}</ref>
 
چنانچه وراث موصی، در تعیین سهم موصی له، با هم به توافق نرسند؛ نظر هریک از آنان، نسبت به حصه خویش مؤثر است؛ مگراینکه چنین تصمیمی، با هدف موصی از وصیت، سازگار نباشد که در اینصورت، باید به قرعه تمسک جست. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=99704|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=26}}</ref>
 
در وصیت به کلی در معین نیز، تعیین موصی به، توسط ورثه صورت می گیرد؛ مگراینکه موصی این حق را، به شخص دیگری واگذار نموده باشد. مانند تعیین یک اتومبیل از میان خودروهای متعدد متوفی. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد سوم) (در شفعه، وصایا، ارث) (با تجدیدنظر، تصحیح کامل اضافات)|ترجمه=|جلد=|سال=1376|ناشر=اسلامیه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=17208|صفحه=|نام۱=سیدحسن|نام خانوادگی۱=امامی|چاپ=13}}</ref>
 
چنانچه موصی، با به کاربردن برخی کلمات مبهم نظیر جزء، چیز، سهم و ...؛ باعث ایجاد ابهام در موضوع وصیت شده باشد؛ و نتوان مصداق موصی به را، از میان ماترک متوفی تعیین نمود؛ چنین وصیتی را، نمی توان در زمره وصیت کلی به شمار آورد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=متون فقه (جلد سوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1385|ناشر=خط سوم|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3565276|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|نام۲=حمید|نام خانوادگی۲=مسجدسرایی|چاپ=2}}</ref> <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بررسی فقهی و حقوقی وصیت مواد 825-860 قانون مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=مرکز نشر علوم اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=201460|صفحه=|نام۱=سیدمصطفی|نام خانوادگی۱=محقق داماد|چاپ=4}}</ref>   و رفع ابهام از موصی به نیز؛ با استناد به عرف صورت خواهد پذیرفت. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=متون فقه (جلد سوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1385|ناشر=خط سوم|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3565276|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|نام۲=حمید|نام خانوادگی۲=مسجدسرایی|چاپ=2}}</ref>
 
در تعیین موصی به توسط ورثه، فرد موردنظر آنان، نه باید از سطح متوسط پایین تر باشد و نه بالاتر، درصورت حصول اختلاف، نظر دادگاه معتبر است. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=298200|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=2}}</ref>
 
درصورت حجر یکی از وراث، نماینده او در تعیین فرد موصی به، تصمیم گیری خواهدنمود. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=تفسیر قانون مدنی اسناد آرا و اندیشه های حقوقی (با تجدیدنظر و اضافات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=365764|صفحه=|نام۱=سیدمرتضی|نام خانوادگی۱=قاسم زاده|نام۲=حسن|نام خانوادگی۲=ره پیک|نام۳=عبداله|نام خانوادگی۳=کیایی|چاپ=3}}</ref>


== مصادیق و نمونه ها ==
== مصادیق و نمونه ها ==
وصیت به صد عدل پنبه، از میان هزار عدل موجود در انبار، وصیت به کلی در معین است. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=298212|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=2}}</ref>


* وصیت به صد عدل پنبه، از میان هزار عدل موجود در انبار، وصیت به کلی در معین است.(74539)
اگر موصی به چند تن برنج باشد؛ ورثه، نه مکلف هستند از برنج درجه 1 موجود در انبار، به موصی له تحویل دهند و نه حق دارند از پست ترین نوع برنج، به او بدهند؛ بلکه باید از نوع متعارف و متوسط، به وی تسلیم نمایند. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد هشتم) (ارث، وصیت، اخذ به شفعه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=748636|صفحه=|نام۱=پرویز|نام خانوادگی۱=نوین|نام۲=عباس|نام خانوادگی۲=خواجه پیری|چاپ=3}}</ref>


* اگر موصی به چند تن برنج باشد؛ ورثه، نه مکلف هستند از برنج درجه 1 موجود در انبار، به موصی له تحویل دهند و نه حق دارند از پست ترین نوع برنج، به او بدهند؛ بلکه باید از نوع متعارف و متوسط، به وی تسلیم نمایند.(187145)
اگر موصی از رمه خود، دویست رأس گوسفند را وصیت نماید؛ در وصیت تملیکی، تعیین فرد موضوع وصیت، با ورثه بوده؛ و در وصیت عهدی، وصی باید گوسفندان را انتخاب کند. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=الفارق (دایرةالمعارف عمومی حقوقی) (جلد پنجم) (مصحف-هبه)|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4431276|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=1}}</ref>


* اگر موصی از رمه خود، دویست رأس گوسفند را وصیت نماید؛ در وصیت تملیکی، تعیین فرد موضوع وصیت، با ورثه بوده؛ و در وصیت عهدی، وصی باید گوسفندان را انتخاب کند.(1107805)
اگر موصی، دارای چند دستگاه اتومبیل بوده باشد؛ و وصیت کند که یکی از آنها، به کارگرش تعلق دارد؛ تعیین فرد موصی به، به عهده ورثه است؛ مگراینکه موصی شخص دیگری را، برای این کار معین نموده باشد. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد سوم) (در شفعه، وصایا، ارث) (با تجدیدنظر، تصحیح کامل اضافات)|ترجمه=|جلد=|سال=1376|ناشر=اسلامیه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=17208|صفحه=|نام۱=سیدحسن|نام خانوادگی۱=امامی|چاپ=13}}</ref>


* اگر موصی، دارای چند دستگاه اتومبیل بوده باشد؛ و وصیت کند که یکی از آنها، به کارگرش تعلق دارد؛ تعیین فرد موصی به، به عهده ورثه است؛ مگراینکه موصی شخص دیگری را، برای این کار معین نموده باشد.(4288)
== منابع ==
{{پانویس}}
*

نسخهٔ ‏۱۰ اکتبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۴۱

اگر موصی به کلی باشد تعیین فرد با ورثه است مگر این که در وصیت طور دیگر مقرر شده باشد.

توضیح واژگان

وصیت کلی، یعنی موصی به از نظر علم منطق، کلی باشد. [۱]

نکات توضیحی تفسیری دکترین

اگر موصی ثلث اموال خود را، به نفع کسی وصیت نماید؛ و قصد او شراکت موصی له با ورثه در تمام ترکه، به نحو اشاعه نباشد؛ بلکه منظورش این بوده که ورثه، با جدانمودن سهم موصی له از کل یا بعض ارقام ماترک، به سلیقه خویش، به وصیت متوفی عمل نموده باشند؛ دراینصورت وصیت کلی محقق شده است[۲]ممکن است موصی در وصیت کلی، اختیار تعیین موصی به را به شخص ثالث یا خود موصی له، اعطا نموده باشد. [۳] [۴]

چنانچه وراث موصی، در تعیین سهم موصی له، با هم به توافق نرسند؛ نظر هریک از آنان، نسبت به حصه خویش مؤثر است؛ مگراینکه چنین تصمیمی، با هدف موصی از وصیت، سازگار نباشد که در اینصورت، باید به قرعه تمسک جست. [۵]

در وصیت به کلی در معین نیز، تعیین موصی به، توسط ورثه صورت می گیرد؛ مگراینکه موصی این حق را، به شخص دیگری واگذار نموده باشد. مانند تعیین یک اتومبیل از میان خودروهای متعدد متوفی. [۶]

چنانچه موصی، با به کاربردن برخی کلمات مبهم نظیر جزء، چیز، سهم و ...؛ باعث ایجاد ابهام در موضوع وصیت شده باشد؛ و نتوان مصداق موصی به را، از میان ماترک متوفی تعیین نمود؛ چنین وصیتی را، نمی توان در زمره وصیت کلی به شمار آورد.[۷] [۸]   و رفع ابهام از موصی به نیز؛ با استناد به عرف صورت خواهد پذیرفت. [۹]

در تعیین موصی به توسط ورثه، فرد موردنظر آنان، نه باید از سطح متوسط پایین تر باشد و نه بالاتر، درصورت حصول اختلاف، نظر دادگاه معتبر است. [۱۰]

درصورت حجر یکی از وراث، نماینده او در تعیین فرد موصی به، تصمیم گیری خواهدنمود. [۱۱]

مصادیق و نمونه ها

وصیت به صد عدل پنبه، از میان هزار عدل موجود در انبار، وصیت به کلی در معین است. [۱۲]

اگر موصی به چند تن برنج باشد؛ ورثه، نه مکلف هستند از برنج درجه 1 موجود در انبار، به موصی له تحویل دهند و نه حق دارند از پست ترین نوع برنج، به او بدهند؛ بلکه باید از نوع متعارف و متوسط، به وی تسلیم نمایند. [۱۳]

اگر موصی از رمه خود، دویست رأس گوسفند را وصیت نماید؛ در وصیت تملیکی، تعیین فرد موضوع وصیت، با ورثه بوده؛ و در وصیت عهدی، وصی باید گوسفندان را انتخاب کند. [۱۴]

اگر موصی، دارای چند دستگاه اتومبیل بوده باشد؛ و وصیت کند که یکی از آنها، به کارگرش تعلق دارد؛ تعیین فرد موصی به، به عهده ورثه است؛ مگراینکه موصی شخص دیگری را، برای این کار معین نموده باشد. [۱۵]

منابع

  1. محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد پنجم). چاپ 4. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 345600
  2. محمدجعفر جعفری لنگرودی. حقوق مدنی (وصیت). چاپ 2. گنج دانش، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 296644
  3. ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی (دوره عقود معین، قسمت سوم) (عطایا، هبه، وصیت). چاپ 7. گنج دانش، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2780884
  4. ناصر کاتوزیان. قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 26. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 99696
  5. ناصر کاتوزیان. قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 26. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 99704
  6. سیدحسن امامی. حقوق مدنی (جلد سوم) (در شفعه، وصایا، ارث) (با تجدیدنظر، تصحیح کامل اضافات). چاپ 13. اسلامیه، 1376.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 17208
  7. عباس زراعت و حمید مسجدسرایی. متون فقه (جلد سوم). چاپ 2. خط سوم، 1385.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3565276
  8. سیدمصطفی محقق داماد. بررسی فقهی و حقوقی وصیت مواد 825-860 قانون مدنی. چاپ 4. مرکز نشر علوم اسلامی، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 201460
  9. عباس زراعت و حمید مسجدسرایی. متون فقه (جلد سوم). چاپ 2. خط سوم، 1385.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3565276
  10. محمدجعفر جعفری لنگرودی. حقوق مدنی (وصیت). چاپ 2. گنج دانش، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 298200
  11. سیدمرتضی قاسم زاده، حسن ره پیک و عبداله کیایی. تفسیر قانون مدنی اسناد آرا و اندیشه های حقوقی (با تجدیدنظر و اضافات). چاپ 3. سمت، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 365764
  12. محمدجعفر جعفری لنگرودی. حقوق مدنی (وصیت). چاپ 2. گنج دانش، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 298212
  13. پرویز نوین و عباس خواجه پیری. حقوق مدنی (جلد هشتم) (ارث، وصیت، اخذ به شفعه). چاپ 3. گنج دانش، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 748636
  14. محمدجعفر جعفری لنگرودی. الفارق (دایرةالمعارف عمومی حقوقی) (جلد پنجم) (مصحف-هبه). چاپ 1. گنج دانش، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4431276
  15. سیدحسن امامی. حقوق مدنی (جلد سوم) (در شفعه، وصایا، ارث) (با تجدیدنظر، تصحیح کامل اضافات). چاپ 13. اسلامیه، 1376.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 17208