ماده ۷۲۶ قانون مدنی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(+گلوله ای)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:


== توضیح واژگان ==
== توضیح واژگان ==
حواله : در لغت به معنی آنچه به کسی واگذارد شود یا به عهده کسی محول گردد و در اصطلاح حقوقی حواله عبارت است از عقدی که با انعقاد آن شخصی که مدیون است ، طلبی را که بر ذمه خودش است به ذمه ثالثی منتقل می کند و در واقع ثالث را با طلبکار طرف می کند.223614/
حواله : در لغت به معنی آنچه به کسی واگذارد شود یا به عهده کسی محول گردد و در اصطلاح حقوقی حواله عبارت است از عقدی که با انعقاد آن شخصی که مدیون است ، طلبی را که بر ذمه خودش است به ذمه ثالثی منتقل می کند و در واقع ثالث را با طلبکار طرف می کند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد هفتم) (عقود معین اذنی و وثیقه ای)|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=894512|صفحه=|نام۱=محمدمجتبی|نام خانوادگی۱=رودیجانی|چاپ=1}}</ref>


== نکات توضیحی و تفسیری دکترین ==
== نکات توضیحی و تفسیری دکترین ==
مطابق این ماده دین محیل باید در ذمه او به وجود آمده باشد ( ولو به طور متزلزل ) تا احکام حواله بر آن بار شود .428796/ عده ای معتقدند حواله عقدی است تبعی چرا که تابع مدیون بودن محیل می باشد که در این صورت از اثار تبعی بودن حواله این است که چنانچه عقد منشاء باطل باشد حواله نیز باطل خواهد بود .669076/در فرضی که محیل مدیون محتال نباشد از نظر حقوقی ماهیت عمل انجام شده عقد بخصوصی نبوده و در قالب ماده 10 قانون مدنی صحیح می باشد.398620/
مطابق این ماده دین محیل باید در ذمه او به وجود آمده باشد ( ولو به طور متزلزل ) تا احکام حواله بر آن بار شود .<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه محشای قانون مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1715240|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=3}}</ref> عده ای معتقدند حواله عقدی است تبعی چرا که تابع مدیون بودن محیل می باشد که در این صورت از اثار تبعی بودن حواله این است که چنانچه عقد منشاء باطل باشد حواله نیز باطل خواهد بود .<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=نقد رویه قضایی در امور مدنی (مجموعه مقالات)|ترجمه=|جلد=|سال=139|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2676360|صفحه=|نام۱=ناصر (زیر نظر)|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=1}}</ref>در فرضی که محیل مدیون محتال نباشد از نظر حقوقی ماهیت عمل انجام شده عقد بخصوصی نبوده و در قالب ماده 10 قانون مدنی صحیح می باشد<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد دوم) (در اجاره، مساقات، مضاربه، جعاله، شرکت، ودیعه، عاریه، قرض، قمار،وکالت ...)|ترجمه=|جلد=|سال=1375|ناشر=اسلامیه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1594536|صفحه=|نام۱=سیدحسن|نام خانوادگی۱=امامی|چاپ=12}}</ref>


== سوابق و مستندات فقهی ==
== سوابق و مستندات فقهی ==
«مشهور فقها اینگونه عقیده دارند که باید ذمه محیل مشغول به محتال باشد و دین در ذمه محیل مستقر باشد.»51052/888606/ و به محض تحقق حواله طلب محتال از ذمه محیل به ذمه محال علیه منتقل می شود و محیل نسبت به محتال بری شده و محال علیه مدیون می شود.269143/
«مشهور فقها اینگونه عقیده دارند که باید ذمه محیل مشغول به محتال باشد و دین در ذمه محیل مستقر باشد.»<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مدنی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=204264|صفحه=|نام۱=سیدعلی|نام خانوادگی۱=حائری شاه باغ|چاپ=3}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فرهنگ فقه (جلد سوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3554480|صفحه=|نام۱=آیت اله سیدمحمود|نام خانوادگی۱=هاشمی شاهرودی|چاپ=1}}</ref> و به محض تحقق حواله طلب محتال از ذمه محیل به ذمه محال علیه منتقل می شود و محیل نسبت به محتال بری شده و محال علیه مدیون می شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد هفتم) (عقود معین-بخش دوم) (عقود مشارکتی، توثیقی و غیر لازم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1076628|صفحه=|نام۱=علیرضا|نام خانوادگی۱=باریکلو|چاپ=1}}</ref>


== رویه قضایی ==
== رویه قضایی ==
مطابق حکم شماره 45 – مورخ 22/1/1330 شعبه 4 دیوان کشور « حواله به تنهایی حکایت از دین نمی کند ، مگر اینکه اوضاع و احوال و یا دلیل دیگری بر مدیون بودن محیل وجود داشته باشد.»290961/
مطابق حکم شماره 45 – مورخ 22/1/1330 شعبه 4 دیوان کشور « حواله به تنهایی حکایت از دین نمی کند ، مگر اینکه اوضاع و احوال و یا دلیل دیگری بر مدیون بودن محیل وجود داشته باشد.»<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=توجیه و نقد رویه قضایی|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1163900|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=3}}</ref>


مطابق رای شماره 6332 مورخ 23/9/1330 دیوان عالی تمییز ( دیوان عالی کشور ) « حواله صرفا کاشف قطعی بودن از مدیون بودن محیل به محتال نبوده و نمی توان آن را دلیل اشتغال ذمه حواله دهنده قرارداد.»223636/
مطابق رای شماره 6332 مورخ 23/9/1330 دیوان عالی تمییز ( دیوان عالی کشور ) « حواله صرفا کاشف قطعی بودن از مدیون بودن محیل به محتال نبوده و نمی توان آن را دلیل اشتغال ذمه حواله دهنده قرارداد.»<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد هفتم) (عقود معین اذنی و وثیقه ای)|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=894600|صفحه=|نام۱=محمدمجتبی|نام خانوادگی۱=رودیجانی|چاپ=1}}</ref>


در رای شماره 290 سال 1318 دیوان عالی تمیز آمده : حواله قانونی وقتی محقق می شود که محیل مدیون محتال باشد تا به موجب حواله دین مذکور از ذمه محیل به ذمه محال علیه منتقل شود و با عدم اشتغال ذمه محیل ، محتال در اخذ وجه عنوان وکالت را جایز خواهد بود.223638/
در رای شماره 290 سال 1318 دیوان عالی تمیز آمده : حواله قانونی وقتی محقق می شود که محیل مدیون محتال باشد تا به موجب حواله دین مذکور از ذمه محیل به ذمه محال علیه منتقل شود و با عدم اشتغال ذمه محیل ، محتال در اخذ وجه عنوان وکالت را جایز خواهد بود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد هفتم) (عقود معین اذنی و وثیقه ای)|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=894608|صفحه=|نام۱=محمدمجتبی|نام خانوادگی۱=رودیجانی|چاپ=1}}</ref>


== انتقادات ==
== انتقادات ==
«اختلاف و ابهامی که در نوشته های حقوقی دیده می شود در رویه قضایی نیز وجود دارد . هنوز دادگاه های ما به طور قاطع تضمیم نگرفته اند که آیا صدور حواله را باید دلیل بر اشتغال ذمه محیل دانست و از او خواست که به عنوان مدعی جهت صدور حواله را معین کند ، یا به استناد اصل برائت محتال باید وجود چنین دینی را به اثبات برساند»290957/
«اختلاف و ابهامی که در نوشته های حقوقی دیده می شود در رویه قضایی نیز وجود دارد . هنوز دادگاه های ما به طور قاطع تضمیم نگرفته اند که آیا صدور حواله را باید دلیل بر اشتغال ذمه محیل دانست و از او خواست که به عنوان مدعی جهت صدور حواله را معین کند ، یا به استناد اصل برائت محتال باید وجود چنین دینی را به اثبات برساند»<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=توجیه و نقد رویه قضایی|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1163884|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=3}}</ref>


== مصادیق و نمونه ها ==
== مصادیق و نمونه ها ==


* حواله حق الوکاله و حواله مال الاجاره قبل از انجام عمل باطل است زیرا قبل از اتمام عمل دینی محقق نشده است.51038/
* حواله حق الوکاله و حواله مال الاجاره قبل از انجام عمل باطل است زیرا قبل از اتمام عمل دینی محقق نشده است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مدنی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=204208|صفحه=|نام۱=سیدعلی|نام خانوادگی۱=حائری شاه باغ|چاپ=3}}</ref>


* اگر محتال از محیل جو طلب داشته باشد ولی محیل که از محال علیه ، گندم طلب دارد حواله گندم به نفع محتال صادر کند و محتال هم راضی به این امر باشد در واقع تعهد محیل به دادن جو ، مبدل به دادن گندم شده است .28130/
* اگر محتال از محیل جو طلب داشته باشد ولی محیل که از محال علیه ، گندم طلب دارد حواله گندم به نفع محتال صادر کند و محتال هم راضی به این امر باشد در واقع تعهد محیل به دادن جو ، مبدل به دادن گندم شده است .<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=112576|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=4}}</ref>
 
== منابع ==
{{پانویس}}

نسخهٔ ‏۱۵ اکتبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۳۲

اگر در مورد حواله، محیل مدیون محتال نباشد احکام حواله در آن جاری نخواهد بود.

توضیح واژگان

حواله : در لغت به معنی آنچه به کسی واگذارد شود یا به عهده کسی محول گردد و در اصطلاح حقوقی حواله عبارت است از عقدی که با انعقاد آن شخصی که مدیون است ، طلبی را که بر ذمه خودش است به ذمه ثالثی منتقل می کند و در واقع ثالث را با طلبکار طرف می کند.[۱]

نکات توضیحی و تفسیری دکترین

مطابق این ماده دین محیل باید در ذمه او به وجود آمده باشد ( ولو به طور متزلزل ) تا احکام حواله بر آن بار شود .[۲] عده ای معتقدند حواله عقدی است تبعی چرا که تابع مدیون بودن محیل می باشد که در این صورت از اثار تبعی بودن حواله این است که چنانچه عقد منشاء باطل باشد حواله نیز باطل خواهد بود .[۳]در فرضی که محیل مدیون محتال نباشد از نظر حقوقی ماهیت عمل انجام شده عقد بخصوصی نبوده و در قالب ماده 10 قانون مدنی صحیح می باشد[۴]

سوابق و مستندات فقهی

«مشهور فقها اینگونه عقیده دارند که باید ذمه محیل مشغول به محتال باشد و دین در ذمه محیل مستقر باشد.»[۵][۶] و به محض تحقق حواله طلب محتال از ذمه محیل به ذمه محال علیه منتقل می شود و محیل نسبت به محتال بری شده و محال علیه مدیون می شود.[۷]

رویه قضایی

مطابق حکم شماره 45 – مورخ 22/1/1330 شعبه 4 دیوان کشور « حواله به تنهایی حکایت از دین نمی کند ، مگر اینکه اوضاع و احوال و یا دلیل دیگری بر مدیون بودن محیل وجود داشته باشد.»[۸]

مطابق رای شماره 6332 مورخ 23/9/1330 دیوان عالی تمییز ( دیوان عالی کشور ) « حواله صرفا کاشف قطعی بودن از مدیون بودن محیل به محتال نبوده و نمی توان آن را دلیل اشتغال ذمه حواله دهنده قرارداد.»[۹]

در رای شماره 290 سال 1318 دیوان عالی تمیز آمده : حواله قانونی وقتی محقق می شود که محیل مدیون محتال باشد تا به موجب حواله دین مذکور از ذمه محیل به ذمه محال علیه منتقل شود و با عدم اشتغال ذمه محیل ، محتال در اخذ وجه عنوان وکالت را جایز خواهد بود.[۱۰]

انتقادات

«اختلاف و ابهامی که در نوشته های حقوقی دیده می شود در رویه قضایی نیز وجود دارد . هنوز دادگاه های ما به طور قاطع تضمیم نگرفته اند که آیا صدور حواله را باید دلیل بر اشتغال ذمه محیل دانست و از او خواست که به عنوان مدعی جهت صدور حواله را معین کند ، یا به استناد اصل برائت محتال باید وجود چنین دینی را به اثبات برساند»[۱۱]

مصادیق و نمونه ها

  • حواله حق الوکاله و حواله مال الاجاره قبل از انجام عمل باطل است زیرا قبل از اتمام عمل دینی محقق نشده است.[۱۲]
  • اگر محتال از محیل جو طلب داشته باشد ولی محیل که از محال علیه ، گندم طلب دارد حواله گندم به نفع محتال صادر کند و محتال هم راضی به این امر باشد در واقع تعهد محیل به دادن جو ، مبدل به دادن گندم شده است .[۱۳]

منابع

  1. محمدمجتبی رودیجانی. حقوق مدنی (جلد هفتم) (عقود معین اذنی و وثیقه ای). چاپ 1. جنگل، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 894512
  2. محمدجعفر جعفری لنگرودی. مجموعه محشای قانون مدنی. چاپ 3. گنج دانش، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1715240
  3. ناصر (زیر نظر) کاتوزیان. نقد رویه قضایی در امور مدنی (مجموعه مقالات). چاپ 1. جنگل، 139.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2676360
  4. سیدحسن امامی. حقوق مدنی (جلد دوم) (در اجاره، مساقات، مضاربه، جعاله، شرکت، ودیعه، عاریه، قرض، قمار،وکالت ...). چاپ 12. اسلامیه، 1375.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1594536
  5. سیدعلی حائری شاه باغ. شرح قانون مدنی (جلد دوم). چاپ 3. گنج دانش، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 204264
  6. آیت اله سیدمحمود هاشمی شاهرودی. فرهنگ فقه (جلد سوم). چاپ 1. مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3554480
  7. علیرضا باریکلو. حقوق مدنی (جلد هفتم) (عقود معین-بخش دوم) (عقود مشارکتی، توثیقی و غیر لازم). چاپ 1. مجد، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1076628
  8. ناصر کاتوزیان. توجیه و نقد رویه قضایی. چاپ 3. میزان، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1163900
  9. محمدمجتبی رودیجانی. حقوق مدنی (جلد هفتم) (عقود معین اذنی و وثیقه ای). چاپ 1. جنگل، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 894600
  10. محمدمجتبی رودیجانی. حقوق مدنی (جلد هفتم) (عقود معین اذنی و وثیقه ای). چاپ 1. جنگل، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 894608
  11. ناصر کاتوزیان. توجیه و نقد رویه قضایی. چاپ 3. میزان، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1163884
  12. سیدعلی حائری شاه باغ. شرح قانون مدنی (جلد دوم). چاپ 3. گنج دانش، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 204208
  13. محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد دوم). چاپ 4. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 112576