۲۱٬۱۱۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۴: | خط ۴: | ||
کتاب '''حدود تمیز اشخاص'''، تألیف ابوذر قبادی، در ۲ فصل تدوین گردیدهاست. | کتاب '''حدود تمیز اشخاص'''، تألیف ابوذر قبادی، در ۲ فصل تدوین گردیدهاست. | ||
نویسنده در فصل اول به بیان کلیات پیرامون موضوع پرداخته و در فصل دوم، تحول تاریخی تمیز و نقش آن در اعمال و وقایع حقوقی را مورد بررسی قرار میدهند. | نویسنده در فصل اول به بیان کلیات پیرامون موضوع پرداخته و در فصل دوم، تحول تاریخی تمیز و نقش آن در اعمال و وقایع حقوقی را مورد بررسی قرار میدهند.<ref name=":0">{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حدود تمیز اشخاص|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=فکرسازان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6651312|صفحه=|نام۱=ابوذر|نام خانوادگی۱=قبادی|چاپ=1}}</ref> | ||
== بخشی از کتاب == | == بخشی از کتاب == | ||
نویسنده در بخشی از کتاب مذکور چنین آورده است:<blockquote>اشخاص جمع مکسر شخص است و شخص از لحاظ حقوقی فقط به کسی اطلاق میشود که بتوانند صاحب یا طرف [[حق]] واقع گردد و شخص یا [[شخص حقیقی|حقیقی]] (طبیعی) است یا [[شخص حقوقی|حقوقی]]. منظور از شخص حقیقی، همان فرد انسانی است، که به خاطر طبع اجتماعی داشتن مجبور به مساعی و اشتراک با همنوعان خود است؛ لذا برای تحقق این امر، گاهی برای دست یافتن به مقاصد سیاسی و اجتماعی (مانند قوای سهگانه کشور) یا امور منفعتی (مانند [[شرکت تجاری|شرکتهای تجارتی]]) یا برای رسیدن به اهداف غیرانتفاعی (مانند انجمنهای علمی و ادبی) گروههایی تشکیل میدهند و گاه نیز سرمایه خود را در آن متمرکز میکنند که قانونگذار به حکم [[ضرورت]] و اقتضای زندگی امروزی برای این گونه تشکلها، شخصیتی به نام شخص حقوقی قائل است. با این وجود، شخص برای این که بتواند، اعمال و امور حقوقی خود را اعمال و اجرا کند. باید دارای قدرت تصمیمگیری و تمیز باشد، در غیر این صورت تمامی اعمال و معاملات او غیرنافذ یا باطل خواهد بود. هر جند کلمه «تمیز» دارای معنای متعددی است؛ اما آنجه در این تحقیق مورد نظر است و به آن توجه دارد، تمیز به معنای قدرت تشخیص است که به تبع آن، اشخاص یا کلاً فاقد تمیزند، مانند [[صغیر غیر ممیز]] و [[مجنون]] یا در تمیز آن نقض است که از آن به عنوان تمیز نسبی نام برده خواهد شد. مانند صغیر ممیز و [[سفیه]] یا دارای تمیز کامل هستند، مانند [[صغیر ممیز|شخص ممیز]] (که دارای تمیز کامل است)</blockquote> | نویسنده در بخشی از کتاب مذکور چنین آورده است:<blockquote>اشخاص جمع مکسر شخص است و شخص از لحاظ حقوقی فقط به کسی اطلاق میشود که بتوانند صاحب یا طرف [[حق]] واقع گردد و شخص یا [[شخص حقیقی|حقیقی]] (طبیعی) است یا [[شخص حقوقی|حقوقی]]. منظور از شخص حقیقی، همان فرد انسانی است، که به خاطر طبع اجتماعی داشتن مجبور به مساعی و اشتراک با همنوعان خود است؛ لذا برای تحقق این امر، گاهی برای دست یافتن به مقاصد سیاسی و اجتماعی (مانند قوای سهگانه کشور) یا امور منفعتی (مانند [[شرکت تجاری|شرکتهای تجارتی]]) یا برای رسیدن به اهداف غیرانتفاعی (مانند انجمنهای علمی و ادبی) گروههایی تشکیل میدهند و گاه نیز سرمایه خود را در آن متمرکز میکنند که قانونگذار به حکم [[ضرورت]] و اقتضای زندگی امروزی برای این گونه تشکلها، شخصیتی به نام شخص حقوقی قائل است. با این وجود، شخص برای این که بتواند، اعمال و امور حقوقی خود را اعمال و اجرا کند. باید دارای قدرت تصمیمگیری و تمیز باشد، در غیر این صورت تمامی اعمال و معاملات او غیرنافذ یا باطل خواهد بود. هر جند کلمه «تمیز» دارای معنای متعددی است؛ اما آنجه در این تحقیق مورد نظر است و به آن توجه دارد، تمیز به معنای قدرت تشخیص است که به تبع آن، اشخاص یا کلاً فاقد تمیزند، مانند [[صغیر غیر ممیز]] و [[مجنون]] یا در تمیز آن نقض است که از آن به عنوان تمیز نسبی نام برده خواهد شد. مانند صغیر ممیز و [[سفیه]] یا دارای تمیز کامل هستند، مانند [[صغیر ممیز|شخص ممیز]] (که دارای تمیز کامل است)<ref name=":0" /></blockquote> | ||
== منابع == | == منابع == |