ماده ۸۲۳ قانون مدنی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «حق شفعه بعد از موت شفیع به وارث یا وراث او منتقل می‌شود. == توضیح واژگان == اخذ...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:


== توضیح واژگان ==
== توضیح واژگان ==
اخذ به شفعه: اخذ به شفعه، یعنی گرفتن به استناد شفعه، که ماهیت آن، یک عمل حقوقی است.(16013)
اخذ به شفعه: اخذ به شفعه، یعنی گرفتن به استناد شفعه، که ماهیت آن، یک عمل حقوقی است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ایقاع  (اخذ به شفعه)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=مرکز نشر علوم اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=64108|صفحه=|نام۱=سیدمصطفی|نام خانوادگی۱=محقق داماد|چاپ=1}}</ref>


== توضیحی تفسیری دکترین ==
== توضیحی تفسیری دکترین ==
باتوجه به انتقال قهری حقوق متوفی به وراث خویش، باید ورثه را، درحکم قائم مقام قانونی مورث خود محسوب نموده؛ و حق شفعه را به آنان قابل انتقال دانست.(330201)
باتوجه به انتقال قهری حقوق متوفی به وراث خویش، باید ورثه را، درحکم قائم مقام قانونی مورث خود محسوب نموده؛ و حق شفعه را به آنان قابل انتقال دانست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فصلنامه حق دفتر هشتم دی و اسفند 1365|ترجمه=|جلد=|سال=1365|ناشر=شرکت سهامی روزنامه رسمی ایران|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1320860|صفحه=|نام۱=دادگستری جمهوری اسلامی ایران|نام خانوادگی۱=|چاپ=}}</ref>


حق شفعه، به زوجه متوفی نیز، به ارث می رسد.(90616) (49766) و وی می تواند به نسبت حصه خویش از اموال متوفی، حق شفعه خود را اعمال نموده؛ و مبادرت به خرید سهم مشتری نماید.(49766) و زوجه متوفی، از حق شفعه وی ارث می برد؛ و تفاوتی ندارد که موضوع شفعه، زمین، درخت، ساختمان و ... باشد؛ زیرا مشفوع، جزء ترکه مورث نیست؛ تا بتوان دلیلی برای محرومیت زوجه یافت؛ بلکه حق شفعه، به طور مستقیم به وراث میت انتقال می یابد.(391647)
حق شفعه، به زوجه متوفی نیز، به ارث می رسد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=تفسیر قانون مدنی اسناد آرا و اندیشه های حقوقی (با تجدیدنظر و اضافات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=362520|صفحه=|نام۱=سیدمرتضی|نام خانوادگی۱=قاسم زاده|نام۲=حسن|نام خانوادگی۲=ره پیک|نام۳=عبداله|نام خانوادگی۳=کیایی|چاپ=3}}</ref> <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره حقوق مدنی (جلد اول) (ارث)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=199120|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=5}}</ref> و وی می تواند به نسبت حصه خویش از اموال متوفی، حق شفعه خود را اعمال نموده؛ و مبادرت به خرید سهم مشتری نماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره حقوق مدنی (جلد اول) (ارث)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=199120|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=5}}</ref>و زوجه متوفی، از حق شفعه وی ارث می برد؛ و تفاوتی ندارد که موضوع شفعه، زمین، درخت، ساختمان و ... باشد؛ زیرا مشفوع، جزء ترکه مورث نیست؛ تا بتوان دلیلی برای محرومیت زوجه یافت؛ بلکه حق شفعه، به طور مستقیم به وراث میت انتقال می یابد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (اخذ به شفعه)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=خرسندی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1566644|صفحه=|نام۱=حسن|نام خانوادگی۱=ره پیک|چاپ=2}}</ref>


اگر پس از فوت شفیع، ورثه وی اقدام به اعمال حق شفعه نموده؛ و مبیع را خریداری نمودند؛ منشأ مالکیت آنان نسبت به آن مال را، باید ایقاع دانست نه ارث. لذا دلیلی هم ندارد که بابت تملک مال مزبور، مالیت بر ارث تأدیه نمایند.(49764)
اگر پس از فوت شفیع، ورثه وی اقدام به اعمال حق شفعه نموده؛ و مبیع را خریداری نمودند؛ منشأ مالکیت آنان نسبت به آن مال را، باید ایقاع دانست نه ارث. لذا دلیلی هم ندارد که بابت تملک مال مزبور، مالیت بر ارث تأدیه نمایند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره حقوق مدنی (جلد اول) (ارث)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=199112|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=5}}</ref>


== سوابق فقهی ==
== سوابق فقهی ==
هرچند حق شفعه از حقوق مالی محسوب می گردد؛ اما نمی توان نسبت به آن به طور مستقل، و جدا از عین مال، وصیت نمود.(16198)
هرچند حق شفعه از حقوق مالی محسوب می گردد؛ اما نمی توان نسبت به آن به طور مستقل، و جدا از عین مال، وصیت نمود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ایقاع  (اخذ به شفعه)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=مرکز نشر علوم اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=64848|صفحه=|نام۱=سیدمصطفی|نام خانوادگی۱=محقق داماد|چاپ=1}}</ref>
 
== منابع ==
{{پانویس}}

نسخهٔ ‏۲۲ اکتبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۰:۰۶

حق شفعه بعد از موت شفیع به وارث یا وراث او منتقل می‌شود.

توضیح واژگان

اخذ به شفعه: اخذ به شفعه، یعنی گرفتن به استناد شفعه، که ماهیت آن، یک عمل حقوقی است.[۱]

توضیحی تفسیری دکترین

باتوجه به انتقال قهری حقوق متوفی به وراث خویش، باید ورثه را، درحکم قائم مقام قانونی مورث خود محسوب نموده؛ و حق شفعه را به آنان قابل انتقال دانست.[۲]

حق شفعه، به زوجه متوفی نیز، به ارث می رسد.[۳] [۴] و وی می تواند به نسبت حصه خویش از اموال متوفی، حق شفعه خود را اعمال نموده؛ و مبادرت به خرید سهم مشتری نماید.[۵]و زوجه متوفی، از حق شفعه وی ارث می برد؛ و تفاوتی ندارد که موضوع شفعه، زمین، درخت، ساختمان و ... باشد؛ زیرا مشفوع، جزء ترکه مورث نیست؛ تا بتوان دلیلی برای محرومیت زوجه یافت؛ بلکه حق شفعه، به طور مستقیم به وراث میت انتقال می یابد.[۶]

اگر پس از فوت شفیع، ورثه وی اقدام به اعمال حق شفعه نموده؛ و مبیع را خریداری نمودند؛ منشأ مالکیت آنان نسبت به آن مال را، باید ایقاع دانست نه ارث. لذا دلیلی هم ندارد که بابت تملک مال مزبور، مالیت بر ارث تأدیه نمایند.[۷]

سوابق فقهی

هرچند حق شفعه از حقوق مالی محسوب می گردد؛ اما نمی توان نسبت به آن به طور مستقل، و جدا از عین مال، وصیت نمود.[۸]

منابع

  1. سیدمصطفی محقق داماد. ایقاع (اخذ به شفعه). چاپ 1. مرکز نشر علوم اسلامی، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 64108
  2. فصلنامه حق دفتر هشتم دی و اسفند 1365. شرکت سهامی روزنامه رسمی ایران، 1365.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1320860
  3. سیدمرتضی قاسم زاده، حسن ره پیک و عبداله کیایی. تفسیر قانون مدنی اسناد آرا و اندیشه های حقوقی (با تجدیدنظر و اضافات). چاپ 3. سمت، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 362520
  4. محمدجعفر جعفری لنگرودی. دوره حقوق مدنی (جلد اول) (ارث). چاپ 5. گنج دانش، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 199120
  5. محمدجعفر جعفری لنگرودی. دوره حقوق مدنی (جلد اول) (ارث). چاپ 5. گنج دانش، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 199120
  6. حسن ره پیک. حقوق مدنی (اخذ به شفعه). چاپ 2. خرسندی، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1566644
  7. محمدجعفر جعفری لنگرودی. دوره حقوق مدنی (جلد اول) (ارث). چاپ 5. گنج دانش، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 199112
  8. سیدمصطفی محقق داماد. ایقاع (اخذ به شفعه). چاپ 1. مرکز نشر علوم اسلامی، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 64848