ماده ۱۲۳۴ قانون مدنی

در صورتی که محکمه بیش از یک نفر را برای قیمومت تعیین کند می‌تواند وظایف آن‌ها را تفکیک نماید.

توضیح واژگان

به کسی که به سفارش دادستان، برای حمایت از محجور، و نگهداری از او، و اداره اموال وی، تعیین می گردد؛ قیم گویند.

به سمتی که قیم، بر عهده دارد؛ قیمومت گویند.

نکات توضیحی تفسیری دکترین

چنانچه دادگاه، دو یا چند نفر را، به سمت قیمومت تعیین نموده؛ و تکالیف هر یک را، به طور جداگانه تعیین ننموده باشد؛ ظاهر این است که باید به نحو اجتماع، ادای وظیفه نمایند؛ نه به طور مستقل.

چنانچه دادگاه، دو یا چند نفر را، به سمت قیمومت تعیین نموده؛ و تکالیف هر یک را، به طور جداگانه تعیین نموده باشد؛ و یکی از قیم ها، اقدام به امری که در صلاحیت او نیست نماید؛ عمل مزبور فاقد اثر است.

چنانچه دادگاه، دو یا چند نفر را، به سمت قیمومت تعیین نموده؛ و آنان نسبت به امور محجور، تعدی و تفریط نمایند؛ دراینصورت مسئولیت تضامنی خواهند داشت؛ و چنانچه فقط یکی از آنان، نسبت به اختیارات خود، تجاوز نماید؛ فقط او ضامن است.

دادگاه ممکن است به دلیل پراکندگی اموال محجور، و یا پیچیدگی امور حقوقی او، و یا عدم اعتماد دادستان و قاضی به قیم جهت تصدی همه امور محجور، مبادرت به تعیین بیش از یک قیم برای وی نماید.

تعدد بسیار امور محجور، ممکن است منجر به تکلیف دادگاه، در تعیین بیش از یک قیم، برای تصدی امور او گردد.

رویه های قضای

به موجب نظریه مشورتی شماره 2952/7 مورخه 15/4/1383 اداره حقوقی قوه قضاییه، دادگاه درصورت ضرورت جهت اداره امور محجور، یا تصدی مسئولیتی خاص، می تواند اقدام به نصب قیم های دیگری نیز بنماید؛ که همگی در معیت یکدیگر، انجام وظیفه نمایند.

به نظر کمیسیون نشست های قضایی، به مناسبت نشست قضات دادگستری خراسان شمالی، تعدد قیم، با رعایت مقدمات و شرایط نصب قیم، بلااشکال بوده؛ و قاضی می تواند وظایف هر یک از آنان را، به تفکیک، معین نماید.

مصادیق و نمونه ها

در میان قیم های متعدد برای محجور، اگر یکی از آنها، فقط وظیفه تولید و فروش محصولات باغ او را داشته؛ ولی مبادرت به فروش باغ مزبور نماید؛ عمل وی اثر حقوقی ندارد.