۲٬۴۰۶
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات رای دادگاه تجدیدنظر (حقوقی)|شماره دادنامه=۹۳۰۹۹۷۰۲۲۱۰۰۱۱۰۳|تاریخ دادنامه=۱۳۹۳/۰۹/۱۹|نوع رأی=رأی شعبه|تاریخ شعبه=شعبه ۱۰ دادگاه تجدید نظر استان تهران|قاضی=قلی پور{{سخ}}امی{{سخ}}مداح|موضوع=اعطای وکالت در جلب ثالث توسط وکیل مدنی}}'''چک...» ایجاد کرد) |
(افزودن لینک درون ویکی) |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات رای دادگاه تجدیدنظر (حقوقی)|شماره دادنامه=۹۳۰۹۹۷۰۲۲۱۰۰۱۱۰۳|تاریخ دادنامه=۱۳۹۳/۰۹/۱۹|نوع رأی=رأی شعبه|تاریخ شعبه=شعبه ۱۰ دادگاه تجدید نظر استان تهران|قاضی=قلی پور{{سخ}}امی{{سخ}}مداح|موضوع=اعطای وکالت در جلب ثالث توسط وکیل مدنی}}'''چکیده دادنامه و رای دادگاه درباره اعطای وکالت در جلب ثالث توسط وکیل مدنی''': اگر وکیل مدنی حق اقامه دعوا داشته باشد، لیکن به طور خاص تصریح به جلب ثالث نشده باشد، مانعی برای اعطای وکالت دراین خصوص به وکیل دادگستری وجود ندارد. | {{جعبه اطلاعات رای دادگاه تجدیدنظر (حقوقی)|شماره دادنامه=۹۳۰۹۹۷۰۲۲۱۰۰۱۱۰۳|تاریخ دادنامه=۱۳۹۳/۰۹/۱۹|نوع رأی=رأی شعبه|تاریخ شعبه=شعبه ۱۰ دادگاه تجدید نظر استان تهران|قاضی=قلی پور{{سخ}}امی{{سخ}}مداح|موضوع=اعطای وکالت در جلب ثالث توسط وکیل مدنی}}'''چکیده دادنامه و رای دادگاه درباره اعطای وکالت در جلب ثالث توسط وکیل مدنی''': اگر [[وکیل مدنی]] حق [[اقامه دعوی|اقامه دعوا]] داشته باشد، لیکن به طور خاص تصریح به [[جلب ثالث]] نشده باشد، مانعی برای اعطای وکالت دراین خصوص به [[وکیل]] دادگستری وجود ندارد. | ||
== رأی دادگاه بدوی == | == رأی دادگاه بدوی == | ||
در این پرونده آقای ر.د. به [[وکالت]] از خانم ب.د. و آقای ر.پ. و آقای ن.پ. به طرفیت آقای گ.پ. و آقای ح.الف. که [[خوانده]] ردیف دوم آقای س.ش. را به عنوان [[وکیل]] خود به دادگاه معرفی نموده است؛ [[دادخواست]] صدور حکم بر [[بطلان]] و اعلام بی اعتباری واگذاری و [[معامله]] یک دستگاه آپارتمان به پلاک ثبتی شماره ... فرعی از ... اصلی واقع در بخش ۱۱ تهران و نیز [[ابطال]] و بی اعتباری [[رهن]] مقرر ضمن [[معامله]] باطله فوق الذکر، نسبت به موضوع و متعلق [[حق]] موکلین و [[مطالبه]] [[خسارت|خسارات]] غرامت ناشی از [[دادرسی]]، هرکدام مقوم به پنجاه میلیون و یکصد هزار ریال تقدیم و توضیح داده است که: مرحوم ه.پ. [[مورث]] موکلین در تاریخ ۱۳۹۰/۲/۱۳ فوت نموده و پس از فوت آن مرحوم، کلیه [[ترکه|ماترک]] از جمله آپارتمان موصوف قهرا و مشاعا به [[وارث|وراث]] منتقل نموده، ولی بعدا موکلین مطلع گردیدند که مدتی پس از فوت مرحوم، خوانده ردیف اول با استفاده از [[وکالت نامه]] مورخ ۱۳۷۵/۶/۶ در دفترخانه ... تهران، با اعطای وکالت مع الواسطه فاقد اثر به دیگری، اقدام به واگذاری و انتقال تمامی آپارتمان موصوف به خوانده ردیف دوم نموده است و ضمن تنظیم [[سند رسمی]]، [[ملک ثبت شده|ملک]] مزبور را در [[رهن]] خوانده ردیف دوم قرار داده است و همچنین متعاقبا دادخواست [[جلب ثالث]] مبنی بر ۱-[[ابطال]] و بی اعتباری [[وکالت نامه|وکالتنامه]] تفویض شماره ... مورخ ۱۳۹۰/۳/۳۱ دفترخانه شماره ...، ۲- ابطال و بی اعتباری [[سند]] مورخ ۱۳۹۰/۵/۲۰ تنظیمی بین خواندگان و ۳-ابطال و بی اعتباری [[سند رسمی]] متضمن [[معامله]] و [[رهن]] باطله آپارتمان موصوف در دعوای اصلی به طرفیت آقای ب.ب. و خواندگان دعوای اصلی را تقدیم نموده و در جلسه دادرسی ۱۳۹۲/۱۲/۱۰ وکیل خواهان ها در بیان جهات و دلایل خود اظهار داشته است که با عنایت به ادعای اخیر، خوانده که ناقل رسمی آپارتمان ابتیاعی آقای ب.ب. می باشد و این معامله از طریق ایشان صورت پذیرفته، همچنین به جهت لزوم حضور آقای ب.ب. به جهت رسیدگی و تعیین تکلیف در خصوص این [[دعوی]] و ارائه موارد لازم و توضیحات در خصوص نحوه و رابطه وکالتی نسبت به آقای گ. و نیز اثبات و احراز واقع و تقویت و اثبات این [[دعوی]]، تقاضای جلب ثالث ب.ب. را نموده اند. علی ایحال نظر به مراتب و صرفنظر از توضیحات [[خواهان]] اصلی و [[جالب ثالث]] در دادخواست های تقدیمی و دفاعیات خواندگان در جلسات دادرسی، اولا: نظر به اینکه [[وکیل]] دادگستری صرفا در راستای وکالت اعطائی از سوی [[موکل]] [[حق]] ورود و [[دفاع]] دارد، ثانیا: در پرونده اصلی ملاحظه می شود که وکیل خواهان ها مع الواسطه با [[وکالت مدنی]] آقای ح. که از سوی خانم ب. و آقای ر. و آقای ن. وکالت داشته است، به وکیل حاضر وکالت داده است و در وکالتنامه های اعطایی به آقای ح. صرفا نمایندگی مراجعه به دادگستری و اقامه و طرح هر گونه دعوی اعطا شده است که با عنایت به نص صریح [[ماده ۳۵ قانون آیین دادرسی مدنی|ماده ۳۵]] و تبصره ۲ از قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی، مورد وکالت علی الخصوص وکالت در جلب شخص ثالث و دفاع از دعوی شخص ثالث، می بایست در وکالتنامه تصریح گردد. از آنجایی که موکلین وکیل مع الواسطه (مدنی) در وکالت های اعطایی به این موضوع اشاره ننموده و چنین اختیاری به وکیل خود نداده اند، فلذا [[وکیل مدنی]] نیز چون فاقد صلاحیت و اعطای وکالت در موضوع جلب ثالث بوده است، نمی تواند به دیگری این اختیار را تفویض کند. علی ایحال وکیل دادگستری نیز فاقد این سمت و اختیار می باشد، لذا با این وصف، طرح دعوی جلب ثالث قابلیت استماع را ندارد و ایضا دعوای اصلی نیز چون به طور صحیح طرح نگردیده و ب.ب. به عنوان منتقل الیه، طرف دعوی قرار نگرفته است، مسموع نمی باشد، معذلک [[دادگاه بدوی|دادگاه]] عنایتا به مراتب و مستندا به [[ماده ۲ قانون آیین دادرسی مدنی|ماده ۲]] و ۳۵ و تبصره ذیل ماده أخیرالذکر از قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی، [[قرار عدم استماع دعوی|قرار عدم استماع]] هر دو دعوی را صادر می نماید. [[رای دادگاه|رأی]] صادره [[رای حضوری|حضوری]] و ظرف بیست روز از تاریخ [[ابلاغ]]، قابل [[تجدیدنظر خواهی|تجدیدنظرخواهی]] در [[دادگاه تجدیدنظر|دادگاه]] محترم تجدیدنظر استان تهران می باشد. | |||
در این پرونده آقای ر.د. به وکالت از خانم ب.د. و آقای ر.پ. و آقای ن.پ. به طرفیت آقای گ.پ. و آقای ح.الف. که خوانده ردیف دوم آقای س.ش. را به عنوان وکیل خود به دادگاه معرفی نموده است؛ دادخواست صدور حکم بر بطلان و اعلام بی اعتباری واگذاری و معامله یک دستگاه آپارتمان به پلاک ثبتی شماره ... فرعی از ... اصلی واقع در بخش ۱۱ تهران و نیز ابطال و بی اعتباری رهن مقرر ضمن معامله باطله فوق الذکر، نسبت به موضوع و متعلق حق موکلین و مطالبه خسارات غرامت ناشی از | |||
رئیس شعبه ۱۰۳ دادگاه عمومی حقوقی تهران - قلی پور | رئیس شعبه ۱۰۳ دادگاه عمومی حقوقی تهران - قلی پور | ||
= رأی دادگاه تجدیدنظر استان = | == رأی دادگاه تجدیدنظر استان == | ||
در خصوص [[تجدیدنظر خواهی|تجدیدنظرخواهی]] خانم ب.د. و آقایان ۱-ن.ب. ۲-ر.پ. با [[وکالت]] آقای ر.د. نسبت به [[دادنامه]] شماره ۹۳۰۹۹۷۰۰۱۱۰۰۰۳۲۱ مورخ ۱۳۹۳/۴/۲۹ صادره از شعبه ۱۰۳ [[دادگاه عمومی حقوقی]] مجتمع قضایی عدالت تهران که به موجب آن قرار عدم استماع دعاوی به [[خواسته]]: ۱- رسیدگی و صدور [[حکم]] مبنی بر [[بطلان]] و اعلام بی اعتباری واگذاری و [[معامله]] یک دستگاه آپارتمان به پلاک ثبتی شماره ... فرعی از ... اصلی واقع در بخش ۱۱ تهران و سپس [[ابطال]] و بی اعتباری [[رهن]] مقرر ضمن معامله باطله فوق الذکر، نسبت به موضوع و متعلق [[حق]] موکلین به این استدلال که دعوی اصلی بطور صحیح طرح نگردیده و آقای ب.ب. به عنوان منتقل الیه طرف دعوی قرار نگرفته است. ۲- [[دادخواست]] [[جلب ثالث]] مبنی بر [[ابطال]] و بی اعتباری [[وکالت نامه|وکالتنامه]] تفویض شماره ... مورخ ۱۳۹۰/۳/۳۱ صادره از دفترخانه ... و ابطال و بی اعتباری [[سند رسمی]] متضمن معامله و [[رهن]] باطله آپارتمان موصوف با این استدلال که در وکالتنامه های اعطایی از ناحیه خانم د. و آقایان ب. و پ. به آقای ح.ب. صرفا نمایندگی مراجعه به دادگستری و اقامه و طرح هرگونه دعوی اعطاء شده است، که با عنایت به نص صریح ماده ۳۵ و تبصره ۲ از قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی، مورد وکالت علی الخصوص وکالت در جلب [[شخص ثالث]] و [[دفاع]] از [[دعوی]] شخص ثالث باید در [[وکالت نامه|وکالتنامه]] تصریح شود و از آنجائی که موکلین چنین اختیاری به [[وکیل]] خود نداده اند، لذا مشارالیه نمی تواند به دیگری این اختیار را تفویض نماید و وکیل دادگستری نیز فاقد این سمت و اختیار می باشد؛ بانضمام کلیه خسارات دادرسی صادر و اعلام گردیده است، مخالف قانون و مقررات موضوعه بوده و به شرح [[لایحه]] اعتراضیه مستوجب نقض می باشد. زیرا در خصوص رد استدلال اول باید گفت که آقای ب.ب. پیرو وکالتنامه شماره ... مورخ ۱۳۷۵/۶/۶ دفترخانه ... تهران و تفویض وکالت شماره ... مورخ ۱۳۹۰/۳/۳۱ دفترخانه ... تهران وکالتا از ناحیه فروشنده مرحوم ه.پ. ذیل [[مبایعه نامه]] عادی مورخ ۱۳۹۰/۵/۲۰ را امضاء کرده است که چون وکیل بوده، نیازی به قید اسم نامبرده به عنوان منتقل الیه نبوده است و از طرفی نام آقای ک.ب. به عنوان منتقل الیه طرف دعوی قرار گرفته است و در خصوص رد استدلال دوم باید اظهار داشت خواهان های دعوی با حق [[وکالت در توکیل|توکیل]] به غیر طبق وکالتنامه های اعطایی به آقای.ح، حق هرگونه اقدام قانونی که از جمله حق طرح و اقامه هرگونه [[دعوی]] اعم از کیفری و حقوقی علیه هر [[شخص حقیقی]] و [[شخص حقوقی|حقوقی]] را اعطاء نموده اند و همچنین در ظهر وکالتنامه های اعطایی نامبردگان تمام اختیارات راجع به امر دادرسی و با ذکر تمام اختیارات مندرج در مواد [[ماده ۳۶ قانون آیین دادرسی مدنی|۳۶]] و [[ماده ۳۵ قانون آیین دادرسی مدنی|۳۵]] و [[ماده ۳۰ قانون آیین دادرسی مدنی|۳۰ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی]] را به آقای ح.ب. اعطاء نموده اند و ضرورتی ندارد که در وکالتنامه اولیه وکیل، این اختیارات تصریح شده باشد. علی ایحال [[دادگاه تجدیدنظر|دادگاه]] به استناد قسمت اخیر از [[ماده ۳۵۳ قانون آیین دادرسی مدنی|ماده ۳۵۳ از قانون آئین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی]]، ضمن نقض [[قرار]] معترض عنه پرونده را جهت ادامه [[رسیدگی ماهوی]] به دادگاه محترم بدوی اعاده می نماید. [[رای دادگاه|رأی]] صادره [[رأی قطعی|قطعی]] است. | |||
در خصوص تجدیدنظرخواهی خانم ب.د. و آقایان ۱-ن.ب. ۲-ر.پ. با وکالت آقای ر.د. نسبت به دادنامه شماره ۹۳۰۹۹۷۰۰۱۱۰۰۰۳۲۱ مورخ ۱۳۹۳/۴/۲۹ صادره از شعبه ۱۰۳ دادگاه عمومی حقوقی مجتمع قضایی عدالت تهران که به موجب آن قرار عدم استماع دعاوی به خواسته: ۱- رسیدگی و صدور حکم مبنی بر بطلان و اعلام بی اعتباری واگذاری و معامله یک دستگاه آپارتمان به پلاک ثبتی شماره ... فرعی از ... اصلی واقع در بخش ۱۱ تهران و سپس ابطال و بی اعتباری رهن مقرر ضمن معامله باطله فوق الذکر، نسبت به موضوع و متعلق حق موکلین به این استدلال که دعوی اصلی بطور صحیح طرح نگردیده و آقای ب.ب. به عنوان منتقل الیه طرف دعوی قرار نگرفته است. ۲- دادخواست جلب ثالث مبنی بر ابطال و بی اعتباری وکالتنامه تفویض شماره ... مورخ ۱۳۹۰/۳/۳۱ صادره از دفترخانه ... و ابطال و بی اعتباری سند رسمی متضمن معامله و رهن باطله آپارتمان موصوف با این استدلال که در وکالتنامه های اعطایی از ناحیه خانم د. و آقایان ب. و پ. به آقای ح.ب. صرفا نمایندگی مراجعه به دادگستری و اقامه و طرح هرگونه دعوی اعطاء شده است، که با عنایت به نص صریح ماده ۳۵ و تبصره ۲ از قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی، مورد وکالت علی الخصوص وکالت در جلب شخص ثالث و دفاع از دعوی شخص ثالث باید در وکالتنامه تصریح شود و از آنجائی که موکلین چنین اختیاری به وکیل خود نداده اند، لذا مشارالیه نمی تواند به دیگری این اختیار را تفویض نماید و وکیل دادگستری نیز فاقد این سمت و اختیار می باشد؛ بانضمام کلیه خسارات دادرسی صادر و اعلام گردیده است، مخالف قانون و مقررات موضوعه بوده و به شرح لایحه اعتراضیه مستوجب نقض می باشد. زیرا در خصوص رد استدلال اول باید گفت که آقای ب.ب. پیرو وکالتنامه شماره ... مورخ ۱۳۷۵/۶/۶ دفترخانه ... تهران و تفویض وکالت شماره ... مورخ ۱۳۹۰/۳/۳۱ دفترخانه ... تهران وکالتا از ناحیه فروشنده مرحوم ه.پ. ذیل مبایعه نامه عادی مورخ ۱۳۹۰/۵/۲۰ را امضاء کرده است که چون وکیل بوده، نیازی به قید اسم نامبرده به عنوان منتقل الیه نبوده است و از طرفی نام آقای ک.ب. به عنوان منتقل الیه طرف دعوی قرار گرفته است و در خصوص رد استدلال دوم باید اظهار داشت خواهان های دعوی با حق توکیل به غیر طبق وکالتنامه های اعطایی به آقای.ح، حق هرگونه اقدام قانونی که از جمله حق طرح و اقامه هرگونه دعوی اعم از کیفری و حقوقی علیه هر شخص حقیقی و حقوقی را اعطاء نموده اند و همچنین در ظهر وکالتنامه های اعطایی نامبردگان تمام اختیارات راجع به امر دادرسی و با ذکر تمام اختیارات مندرج در مواد ۳۶ و ۳۵ و ۳۰ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی را به آقای ح.ب. اعطاء نموده اند و ضرورتی ندارد که در وکالتنامه اولیه وکیل، این اختیارات تصریح شده باشد. علی ایحال دادگاه به استناد قسمت اخیر از ماده ۳۵۳ از قانون آئین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور | |||
رئیس و مستشار شعبه ۱۰ دادگاه تجدیدنظر استان تهران | رئیس و مستشار شعبه ۱۰ دادگاه تجدیدنظر استان تهران | ||
امی - مداح | امی - مداح | ||
== مواد مرتبط == | |||
* [[ماده ۲ قانون آیین دادرسی مدنی]] | |||
* [[ماده ۳۰ قانون آیین دادرسی مدنی]] | |||
* [[ماده ۳۵ قانون آیین دادرسی مدنی]] | |||
* [[ماده ۳۶ قانون آیین دادرسی مدنی]] | |||
* [[ماده ۳۵۳ قانون آیین دادرسی مدنی]] | |||
== جستارهای وابسته == | |||
* [[وکیل مدنی]] | |||
* [[معامله]] | |||
* [[سند رسمی]] | |||
* [[رهن]] | |||
* [[ماترک]] | |||
* [[وارث]] | |||
* [[جلب ثالث]] | |||
[[رده:آراء و دادنامه های حقوقی صادره از دادگاه در سال ۱۳۹۳]] | [[رده:آراء و دادنامه های حقوقی صادره از دادگاه در سال ۱۳۹۳]] |
ویرایش