۳۸٬۲۱۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
== تعدد اوصیا == | == تعدد اوصیا == | ||
=== تعدد اوصیا به نحو اجتماع === | |||
موصی میتواند یک یا چند نفر وصی معین نماید، در صورت تعدد، اوصیا باید مجتمعاً عمل به وصیت کنند مگر در صورت تصریح به استقلال هر یک.<ref>[[ماده ۸۵۴ قانون مدنی]]</ref> | موصی میتواند یک یا چند نفر وصی معین نماید، در صورت تعدد، اوصیا باید مجتمعاً عمل به وصیت کنند مگر در صورت تصریح به استقلال هر یک.<ref>[[ماده ۸۵۴ قانون مدنی]]</ref> | ||
در صورت تعدد اوصیا، همه تصمیمها باید به صورت جمعی اتخاذ شود؛ و عمل هیچیک از آنها، بدون تأیید سایرین [[ | در صورت تعدد اوصیا، همه تصمیمها باید به صورت جمعی اتخاذ شود؛ و عمل هیچیک از آنها، بدون تأیید سایرین [[نفوذ|نافذ]] نیست،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=99784|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=26}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=300064|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=2}}</ref> و در صورت اجتماع اوصیا، آنها نمیتوانند امور محوله را، بین خود تقسیم نمایند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مدنی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=207116|صفحه=|نام۱=سیدعلی|نام خانوادگی۱=حائری شاه باغ|چاپ=3}}</ref> | ||
=== تعدد اوصیا به نحو استقلال === | |||
اگر موصی، هر یک از اوصیا را، به نحو انفرادی به کار گمارد؛ شخص مزبور میتواند به تنهایی و بهطور مستقل عمل نموده؛ و تا از حدود اختیاراتش تجاوز ننموده؛ سایر اوصیا نمیتوانند با او مخالفت نمایند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بررسی فقهی و حقوقی وصیت مواد 825-860 قانون مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=مرکز نشر علوم اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=201688|صفحه=|نام۱=سیدمصطفی|نام خانوادگی۱=محقق داماد|چاپ=4}}</ref> | اگر موصی، هر یک از اوصیا را، به نحو انفرادی به کار گمارد؛ شخص مزبور میتواند به تنهایی و بهطور مستقل عمل نموده؛ و تا از حدود اختیاراتش تجاوز ننموده؛ سایر اوصیا نمیتوانند با او مخالفت نمایند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بررسی فقهی و حقوقی وصیت مواد 825-860 قانون مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=مرکز نشر علوم اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=201688|صفحه=|نام۱=سیدمصطفی|نام خانوادگی۱=محقق داماد|چاپ=4}}</ref> | ||
=== در فقه === | === در فقه === | ||
چنانچه | چنانچه مال [[موصی به|موضوع وصیت]]، بین اوصیا تقسیم گردد؛ پس از عمل مزبور، هر یک از آنها حق دارد در قسمت مربوط به دیگری دخالت نماید؛ چرا که تقسیم، نمیتواند مانع از ولایت هر یک از اوصیا در کل مال گردد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=متون فقه (جلد سوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1385|ناشر=خط سوم|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3565904|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|نام۲=حمید|نام خانوادگی۲=مسجدسرایی|چاپ=2}}</ref> | ||
چنانچه موصی در وصیت خویش قید نماید که زید، وصی اول و عمرو، وصی دوم و بکر، وصی سوم است؛ تا زمانی که قصد موصی از این لحن [[انشاء]] با توسل به قراین و [[اماره|امارات]]، محرز نگردیدهاست؛ باید بنا را بر اجتماع اوصیا دانست نه ترتیبی و تعاقبی بودن آنان.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=رساله اجوبه الاستفتائات|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=چاپ و نشر بینالملل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4037452|صفحه=|نام۱=آیت اله سیدعلی (ترجمه)|نام خانوادگی۱=خامنه ای|چاپ=65}}</ref> | چنانچه موصی در وصیت خویش قید نماید که زید، وصی اول و عمرو، وصی دوم و بکر، وصی سوم است؛ تا زمانی که قصد موصی از این لحن [[انشاء]] با توسل به [[قرینه|قراین]] و [[اماره|امارات]]، محرز نگردیدهاست؛ باید بنا را بر اجتماع اوصیا دانست نه ترتیبی و تعاقبی بودن آنان.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=رساله اجوبه الاستفتائات|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=چاپ و نشر بینالملل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4037452|صفحه=|نام۱=آیت اله سیدعلی (ترجمه)|نام خانوادگی۱=خامنه ای|چاپ=65}}</ref> | ||
=== وصیت به ترتب === | === وصیت به ترتب === | ||
موصی میتواند تعیین کند که اوصیا، به ترتب یا به اجتماع یا به انفراد عمل کنند،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=الفارق (دایرةالمعارف عمومی حقوقی) (جلد پنجم) (مصحف-هبه)|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4436780|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=1}}</ref> به | موصی میتواند تعیین کند که اوصیا، به ترتب یا به اجتماع یا به انفراد عمل کنند،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=الفارق (دایرةالمعارف عمومی حقوقی) (جلد پنجم) (مصحف-هبه)|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4436780|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=1}}</ref> به عبارت دیگر، موصی میتواند اوصیا را در عرض یکدیگر قرار داده؛ و تعیین نماید که به اتفاق آرا یا بهطور مستقل تصمیمگیری نموده و یا اینکه در طول یکدیگر، صلاحیت انجام امور را دارا باشند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=300056|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=2}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=الفارق (دایرةالمعارف عمومی حقوقی) (جلد پنجم) (مصحف-هبه)|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4436792|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=1}}</ref> موصی میتواند چند نفر را به نحو ترتیب، وصی معین کند به این طریق که اگر اولی فوت کرد دومی وصی باشد و اگر دومی فوت کرد سومی باشد و هکذا.<ref>[[ماده ۸۵۵ قانون مدنی]]</ref> در وصیت به ترتب، وصی باید به هنگام [[انتقال]] وصایت از وصی قبلی به خود، دارای شرایط لازم باشد؛ زیرا از آن زمان دارای [[سمت]] میگردد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (دوره عقود معین، قسمت سوم) (عطایا، هبه، وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2781600|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=7}}</ref> | ||
==== در فقه ==== | ==== در فقه ==== | ||
خط ۴۶: | خط ۴۹: | ||
== تعیین وکیل توسط وصی == | == تعیین وکیل توسط وصی == | ||
در صورتی که موصی تصریح به مباشرت نموده باشد؛ وصی، حق تخلف ندارد،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=299836|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=2}}</ref> در فرضی که موصی بهطور صریح یا مستنبط از قراین، امر به مباشرت وصی نموده؛ یا او را از تعیین [[وکیل]] منع نموده باشد؛ بدین ترتیب وکالت مزبور [[بطلان عقد|باطل]] بوده؛ و [[عمل حقوقی|اعمال حقوقی]] وکیل نیز، غیر نافذ محسوب گردیده؛ و وصی و | در صورتی که موصی تصریح به مباشرت نموده باشد؛ وصی، حق تخلف ندارد،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=299836|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=2}}</ref> در فرضی که موصی بهطور صریح یا مستنبط از قراین، امر به مباشرت وصی نموده؛ یا او را از تعیین [[وکیل]] منع نموده باشد؛ بدین ترتیب وکالت مزبور [[بطلان عقد|باطل]] بوده؛ و [[عمل حقوقی|اعمال حقوقی]] وکیل نیز، [[عدم نفوذ|غیر نافذ]] محسوب گردیده؛ و وصی و نماینده او، در برابر موصی، [[مسئولیت تضامنی]] دارند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد سوم) (در شفعه، وصایا، ارث) (با تجدیدنظر، تصحیح کامل اضافات)|ترجمه=|جلد=|سال=1376|ناشر=اسلامیه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=14336|صفحه=|نام۱=سیدحسن|نام خانوادگی۱=امامی|چاپ=13}}</ref> | ||
=== در رویه قضایی === | === در رویه قضایی === | ||
خط ۵۳: | خط ۵۶: | ||
== وصی قرار دادن صغیر به انضمام کبیر == | == وصی قرار دادن صغیر به انضمام کبیر == | ||
مطابق [[ماده ۸۵۶ قانون مدنی]]: | مطابق [[ماده ۸۵۶ قانون مدنی]]: «صغیر را میتوان به اتفاق یک نفر کبیر وصی قرار داد. در این صورت اجرای وصایا با کبیر خواهد بود تا موقع [[بلوغ]] و [[رشد]] صغیر»، انضمام شخص کبیر به وصی صغیر، خلاف قاعده است،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مدنی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=207160|صفحه=|نام۱=سیدعلی|نام خانوادگی۱=حائری شاه باغ|چاپ=3}}</ref> برخی از حقوقدانان، وصی بودن شخص کبیر به انضمام صغیر را از مصادیق تعدد اوصیا دانستهاند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=300856|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=2}}</ref> | ||
انضمام شخص کبیر به وصی صغیر، خلاف قاعده | |||
=== اختیارات شخص کبیر منضم به طفل پس از بلوغ وی === | === اختیارات شخص کبیر منضم به طفل پس از بلوغ وی === | ||
قانون مدنی در مورد اختیارات شخص کبیر منضم به طفل، پس از دوران بلوغ وی، اظهارنظر ننموده است؛ هر چند بنابر ظاهر، پس از بلوغ طفل، شخص بالغ منضم به او، حق دخالت در موصی به را ندارد؛ لیکن توجه به اراده | قانون مدنی در مورد اختیارات شخص کبیر منضم به طفل، پس از دوران بلوغ وی، اظهارنظر ننموده است؛ هر چند بنابر ظاهر، پس از بلوغ طفل، شخص بالغ منضم به او، حق دخالت در موصی به را ندارد؛ لیکن توجه به اراده موصی، مهم بوده و ممکن است در [[ایجاب]] وصیت، نظر به تعدد اوصیا به نحو اجتماع، داشته باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بررسی فقهی و حقوقی وصیت مواد 825-860 قانون مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=مرکز نشر علوم اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=201780|صفحه=|نام۱=سیدمصطفی|نام خانوادگی۱=محقق داماد|چاپ=4}}</ref> | ||
=== | === باقی ماندن حجر طفل پس از بلوغ === | ||
در وصایت طفل به انضمام یک کبیر، اگر | مستنبط از قسمت اخیر این ماده، [[سفه]] وصی، موجب [[حجر]] او در اجرای وصایا اعم از مالی و غیرمالی میگردد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=301608|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=2}}</ref> در وصایت طفل به انضمام یک کبیر، اگر حجر طفل پس از بلوغ هم باقی بماند؛ به نظر برخی از حقوقدانان باید برای وی [[ضم امین]] نموده و به نظر برخی دیگر، کبیر مستقلاً اقدام به اجرای وصیت مینماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=99876|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=26}}</ref> | ||
=== اقدام شخص منضم به صغیر برخلاف مصلحت وی === | === اقدام شخص منضم به صغیر برخلاف مصلحت وی === | ||
خط ۷۵: | خط ۷۳: | ||
مقاله اصلی: "[[نظارت بر وصیت]]" | مقاله اصلی: "[[نظارت بر وصیت]]" | ||
موصی میتواند یک نفر را برای [[نظارت بر وصیت|نظارت]] در عملیات وصی معین نماید. حدود اختیارات ناظر به طریقی خواهد بود که موصی مقرر داشته است یا از | موصی میتواند یک نفر را برای [[نظارت بر وصیت|نظارت]] در عملیات وصی معین نماید. حدود اختیارات ناظر به طریقی خواهد بود که موصی مقرر داشته است یا از قرائن معلوم شود،<ref>[[ماده ۸۵۷ قانون مدنی]]</ref> ناظر، اختیار دخالت مستقیم در موصی به را ندارد،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=855828|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=2}}</ref> <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=وصیت زائد بر ثلث|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=نگاه بینه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2153392|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=بنی اسد|چاپ=1}}</ref> همچنین نظارت، غیر قابل توکیل بوده و قائم به شخص می باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=300328|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=2}}</ref> | ||
== ید امانی وصی == | == ید امانی وصی == | ||
=== ضمانی بودن ید وصی در صورت تعدی و تفریط === | === ضمانی بودن ید وصی در صورت تعدی و تفریط === | ||
وصی نسبت به اموالی که بر حسب وصیت در [[ید]] او میباشد حکم [[امین]] را دارد و [[مسئولیت|ضامن]] نمیشود مگر در صورت [[تعدی]] و [[تفریط]]،<ref>[[ماده ۸۵۸ قانون مدنی]]</ref> بنابراین | وصی نسبت به اموالی که بر حسب وصیت در [[ید]] او میباشد حکم [[امین]] را دارد و [[مسئولیت|ضامن]] نمیشود مگر در صورت [[تعدی]] و [[تفریط]]،<ref>[[ماده ۸۵۸ قانون مدنی]]</ref> بنابراین در صورت تعدی و تفریط، وصی، برابر با اصول و قواعد حقوقی، ضامن است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بررسی فقهی و حقوقی وصیت مواد 825-860 قانون مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=مرکز نشر علوم اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=201884|صفحه=|نام۱=سیدمصطفی|نام خانوادگی۱=محقق داماد|چاپ=4}}</ref> همچنین وصی به دلیل امین بودن، در صورتی که مصلحت مولی علیه خویش را رعایت ننموده؛ و برخلاف [[تعهد|تعهدات]] خود، اقدام به [[تصرف]]، [[استعمال]] یا [[تلف]] اموال تحت اختیار خود نماید؛ مرتکب [[خیانت در امانت|جرم خیانت در امانت]] شدهاست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق جزای اختصاصی (جرایم علیه اموال)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2384148|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=حبیب زاده|چاپ=6}}</ref> | ||
گفتنی است در صورت قید مباشرت وصی، وی حق تعیین جانشین ندارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=299836|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=2}}</ref> | گفتنی است در صورت قید مباشرت وصی، وی حق تعیین جانشین ندارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=299836|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=2}}</ref> | ||
خط ۸۷: | خط ۸۵: | ||
*اگر موصی وصیت نماید که وصی [[دیون]] او را از [[ترکه]]، پرداخت کند و وصی در انجام امر مزبور، سهل انگاری نموده تا آن اموال تلف شوند؛ در چنین فرضی، وصی ضامن دیون [[داین|طلبکاران]] متوفی است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بررسی فقهی و حقوقی وصیت مواد 825-860 قانون مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=مرکز نشر علوم اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=201896|صفحه=|نام۱=سیدمصطفی|نام خانوادگی۱=محقق داماد|چاپ=4}}</ref> | *اگر موصی وصیت نماید که وصی [[دیون]] او را از [[ترکه]]، پرداخت کند و وصی در انجام امر مزبور، سهل انگاری نموده تا آن اموال تلف شوند؛ در چنین فرضی، وصی ضامن دیون [[داین|طلبکاران]] متوفی است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بررسی فقهی و حقوقی وصیت مواد 825-860 قانون مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=مرکز نشر علوم اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=201896|صفحه=|نام۱=سیدمصطفی|نام خانوادگی۱=محقق داماد|چاپ=4}}</ref> | ||
*در صورتی که کسی مبادرت به [[غصب]] مالی که موصی در اختیار وصی قرارداده است نماید؛ و وصی علیرغم برخورداری از توانایی پس گرفتن مال یا مراجعه به [[مراجع قضایی]]، از اقدامات مزبور خودداری کند، ضامن است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مدنی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=206948|صفحه=|نام۱=سیدعلی|نام خانوادگی۱=حائری شاه باغ|چاپ=3}}</ref> | *در صورتی که کسی مبادرت به [[غصب]] مالی که موصی در اختیار وصی قرارداده است نماید؛ و وصی علیرغم برخورداری از توانایی پس گرفتن مال یا مراجعه به [[مراجع قضایی]]، از اقدامات مزبور خودداری کند، ضامن است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مدنی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=206948|صفحه=|نام۱=سیدعلی|نام خانوادگی۱=حائری شاه باغ|چاپ=3}}</ref> | ||
*وصی در صورت برخورداری از [[ملائت]] مالی و فقدان سابقه [[افلاس]] و [[ورشکستگی]]، میتواند با اموال | *وصی در صورت برخورداری از [[ملائت]] مالی و فقدان سابقه [[افلاس]] و [[ورشکستگی]]، میتواند با اموال مولی علیه، به نفع وی تجارت نماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=855792|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=2}}</ref> | ||
*وصی میتواند، طلب خود و دیگران از موصی را، از اموالی که در اختیارش میباشد؛ [[تادیه|تأدیه]] نماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبانی حقوق اسلامی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1085180|صفحه=|نام۱=ابوالقاسم|نام خانوادگی۱=گرجی|چاپ=1}}</ref> | *وصی میتواند، طلب خود و دیگران از موصی را، از اموالی که در اختیارش میباشد؛ [[تادیه|تأدیه]] نماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبانی حقوق اسلامی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1085180|صفحه=|نام۱=ابوالقاسم|نام خانوادگی۱=گرجی|چاپ=1}}</ref> | ||
*وصی مکلف است پس از رفع حجر از مولی علیه، اموالش را به او برگرداند؛ ولی تکلیفی در ارائه حساب دوران تصدی به وی ندارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=300032|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=2}}</ref> | *وصی مکلف است پس از رفع حجر از مولی علیه، اموالش را به او برگرداند؛ ولی تکلیفی در ارائه حساب دوران تصدی به وی ندارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=300032|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=2}}</ref> | ||
==== در فقه ==== | ==== در فقه ==== | ||
در [[منابع فقهی|منابع معتبر فقهی]]، روایات متعددی دال بر ضمان وصی در صورت تعدی و تفریط، وجود دارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بررسی فقهی و حقوقی وصیت مواد 825-860 قانون مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=مرکز نشر علوم اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=201884|صفحه=|نام۱=سیدمصطفی|نام خانوادگی۱=محقق داماد|چاپ=4}}</ref> امام رضا فروش اموال صغیر را به نسیه، و نیز | در [[منابع فقهی|منابع معتبر فقهی]]، روایات متعددی دال بر ضمان وصی در صورت تعدی و تفریط، وجود دارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بررسی فقهی و حقوقی وصیت مواد 825-860 قانون مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=مرکز نشر علوم اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=201884|صفحه=|نام۱=سیدمصطفی|نام خانوادگی۱=محقق داماد|چاپ=4}}</ref> امام رضا فروش اموال صغیر را به نسیه، و نیز تجارت با مال وی را موجب ضمان وصی میداند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=منابع فقه شیعه ترجمه جامع احادیث الشیعه آیةاله سیدحسین بروجردی (جلد بیست وچهارم) (معاملات2)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=فرهنگ سبز|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=5221928|صفحه=|نام۱=احمد|نام خانوادگی۱=اسماعیل تبار|نام۲=سیداحمدرضا|نام خانوادگی۲=حسینی|نام۳=محمدحسین (ترجمه)|نام خانوادگی۳=مهوری|چاپ=1}}</ref> | ||
[[شهادت]] وصی نسبت به اموری که ممکن است به نفع او باشد؛ پذیرفته نیست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=چهار رساله|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=نگاه بینه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=682868|صفحه=|نام۱=محمد|نام خانوادگی۱=سنگلجی|چاپ=1}}</ref> | [[شهادت]] وصی نسبت به اموری که ممکن است به نفع او باشد؛ پذیرفته نیست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=چهار رساله|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=نگاه بینه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=682868|صفحه=|نام۱=محمد|نام خانوادگی۱=سنگلجی|چاپ=1}}</ref> | ||
خط ۱۰۳: | خط ۱۰۱: | ||
=== در فقه === | === در فقه === | ||
[[اجماع]] [[فقیه|فقها]] دلالت بر این دارد که ولایت وصی بر طفل، تابع اختیار موصی | [[اجماع]] [[فقیه|فقها]] دلالت بر این دارد که ولایت وصی بر طفل، تابع اختیار موصی است، ولی بنا بر اصل، وصی از چنین حق و اختیاری برخوردار نمیباشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=چهار رساله|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=نگاه بینه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=682972|صفحه=|نام۱=محمد|نام خانوادگی۱=سنگلجی|چاپ=1}}</ref> | ||
وصی نمیتواند بدون [[اذن]] موصی، برای پس از خود، جانشین تعیین نماید؛ حتی اگر از این کار منع نشده باشد، چرا که ولایت وصی با مرگ او تمام میشود؛ و بر مبنای [[اصل عدم تسلط بر مال غیر]]، نمیتوان عمل به وصیت کسی نمود که دیگر، حقی ندارد؛ و دیگر اینکه، ولایت وصی، قابلیت نیابت به غیر را نداشته؛ و تابع اختیارات اعطا شده از سوی موصی است، در مقابل، استدلال نمودهاند که وصی میتواند اقدام به تعیین وصی برای اتیان امور | وصی نمیتواند بدون [[اذن]] موصی، برای پس از خود، جانشین تعیین نماید؛ حتی اگر از این کار منع نشده باشد، چرا که ولایت وصی با مرگ او تمام میشود؛ و بر مبنای [[اصل عدم تسلط بر مال غیر]]، نمیتوان عمل به وصیت کسی نمود که دیگر، حقی ندارد؛ و دیگر اینکه، ولایت وصی، قابلیت نیابت به غیر را نداشته؛ و تابع اختیارات اعطا شده از سوی موصی است، در مقابل، استدلال نمودهاند که وصی میتواند اقدام به تعیین وصی برای اتیان امور مولی علیه نماید؛ چرا که همانطور که وصی، برای ایام حیات خویش میتواند وکیل تعیین نماید؛ برای دوران پس از مرگ خود نیز، چنین حقی را دارا میباشد، و به علاوه، وصی نیز از حقوق پدر و جد پدری، از جمله حق تعیین وصی، برخوردار میباشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=چهار رساله|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=نگاه بینه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=682972|صفحه=|نام۱=محمد|نام خانوادگی۱=سنگلجی|چاپ=1}}</ref> | ||
== ادعای وصی راجع به انفاق نسبت به طفل == | == ادعای وصی راجع به انفاق نسبت به طفل == | ||
در مورد ادعای وصی راجع به [[نفقه|انفاق]] نسبت به طفل یا صرف هزینه برای اموال او مانند حیوان یا مخارج زمین و املاک متعلق به طفل، حرف وصی پذیرفتهاست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبانی فقهی آیین دادرسی مدنی و تأثیر آن در رویه قضایی (جلد اول) (قواعد عمومی، دادرسی نخستین و اثبات دعوا)|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=شرکت سهامی انتشار|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2648100|صفحه=|نام۱=عبداله|نام خانوادگی۱=خدابخشی|چاپ=1}}</ref> | در مورد ادعای وصی راجع به [[نفقه|انفاق]] نسبت به طفل یا صرف هزینه برای اموال او مانند حیوان یا مخارج زمین و املاک متعلق به طفل، حرف وصی پذیرفتهاست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبانی فقهی آیین دادرسی مدنی و تأثیر آن در رویه قضایی (جلد اول) (قواعد عمومی، دادرسی نخستین و اثبات دعوا)|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=شرکت سهامی انتشار|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2648100|صفحه=|نام۱=عبداله|نام خانوادگی۱=خدابخشی|چاپ=1}}</ref> | ||
خط ۱۱۷: | خط ۱۱۵: | ||
بر اساس [[ماده ۸۵۹ قانون مدنی]]: «وصی باید بر طبق وصایای موصی رفتار کند والا ضامن و [[انعزال وصی|منعزل]] است»، لفظ «انعزال» دلالت بر این دارد که وصایت، با [[خیانت]] وصی از بین خواهد رفت.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مدنی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=207208|صفحه=|نام۱=سیدعلی|نام خانوادگی۱=حائری شاه باغ|چاپ=3}}</ref> | بر اساس [[ماده ۸۵۹ قانون مدنی]]: «وصی باید بر طبق وصایای موصی رفتار کند والا ضامن و [[انعزال وصی|منعزل]] است»، لفظ «انعزال» دلالت بر این دارد که وصایت، با [[خیانت]] وصی از بین خواهد رفت.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مدنی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=207208|صفحه=|نام۱=سیدعلی|نام خانوادگی۱=حائری شاه باغ|چاپ=3}}</ref> | ||
وصی بدون | وصی بدون اذن موصی، حق وصایت به غیر را ندارد، حتی در صورتی که در ایام حیات خویش، موفق به اجرای وصیت نشده باشد. در ضمن وصی حق عزل خود یا تفویض امور موضوع وصیت را به غیر ندارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ماهنامه کانون سال 50 شماره 88 دی 1387|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=صفیه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1657888|صفحه=|نام۱=کانون سردفتران|دفتریاران|نام خانوادگی۱=|چاپ=}}</ref> | ||
عجز وصی، موجب انعزال وی نمیشود و در این گونه موارد [[دادگاه صالح]]، اقدام به [[نصب امین]] مینماید،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=300020|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=2}}</ref> همچنین در صورتی که وصی، [[شخص حقوقی]] باشد؛ چنانچه علیرغم تکلیف قانونی به پذیرش | عجز وصی، موجب انعزال وی نمیشود و در این گونه موارد [[دادگاه صالح]]، اقدام به [[نصب امین]] مینماید،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=300020|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=2}}</ref> همچنین در صورتی که وصی، [[شخص حقوقی]] باشد؛ چنانچه علیرغم تکلیف قانونی به پذیرش مورد وصیت، از اجرای موصی به، خودداری نماید؛ نمیتوان او را منعزل دانست؛ چرا که ضمان وصی و انعزال او، هر دو فرع بر این است که سمت وصی، حتی در صورت جهل او به مفاد وصیت، پس از فوت موصی، برعهده وی مستقر میگردد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شخصیت حقوقی (حقوق مدنی، حقوق تجارت، حقوق اساسی، حقوق بینالملل خصوصی و عمومی، حقوق اداری و کیفری)|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=بهنامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1167484|صفحه=|نام۱=محمدجواد|نام خانوادگی۱=صفار|چاپ=1}}</ref> | ||
== کتب مرتبط == | == کتب مرتبط == |
ویرایش