ماده ۷۲۷ قانون مدنی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (Wikihagh admin صفحهٔ ماده 727 قانون مدنی را به ماده ۷۲۷ قانون مدنی منتقل کرد: فارسی سازی نویسه ها)

نسخهٔ ‏۲ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۶:۰۷

برای صحت حواله لازم نیست که محال‌علیه مدیون به محیل باشد در این صورت محال‌علیه پس ازقبولی در حکم ضامن است.

توضیح واژگان

حواله بریء : عقد حواله ای است که محیل به محتال بدهی نداشته باشد خواه محال علیه به محیل بدهی داشته باشد یا نداشته باشد .[۱]

حواله بر بریء : عقد حواله ای است که محال علیه آن به محیل بدهی نداشته باشد ، محیل به جهت اعتباری که نزد محال علیه دارد حواله عهدخ او صادر می کند.[۲]

نکات توضیحی و تفسیری دکترین

حواله بر محال علیه بری نیز « حواله » نامیده می شود .[۳] محال علیه در این صورت پس از قبول در حکم ضامن است یعنی احکام ضامن بر رابطه وی با محیل حاکم می شود ، بنابراین محال علیه تنها پس از تادیه دین با محتال و به همان میزان که به اذن محیل غرامت دیده است حق رجوع به محیل را دارد.[۴] چنانچه محال علیه اظهار کند که به محیل بدهی نداشته و حواله ای که قبول کرده از بابت حواله بر بری بوده است ، و محیل مدعی شود که محال علیه به او مدیون بوده است ؛ برابر ماده 365 قانون آیین دادرسی مدنی اصل برائت ذمه محال علیه است و محیل باید بدهی او را ثابت کند.[۵][۶]

البته دسته ای از فقها که اکثریت دارند معتقدند که شرط تحقق حواله دو چیز است : 1) اشتغال ذمه محال علیه به محیل 2) اشتغال ذمه محیل به محتال[۷]

سوابق و مستندات فقهی

در حواله بر بری اگر محیل ادعا کند که محال علیه مدیون بوده و محال علیه انکار نماید ، قول محال علیه پذیرفته می شود و به میزانی که پرداخت کرده به محیل رجوع می کند چرا که اصل بر برائت است.[۸] [۹][۱۰]حواله بر بری ضمان نیست چرا که قصد طرفین حواله بوده است.[۱۱]

رویه قضایی

مطابق رای شماره 2404 – مورخ 9/7/1308 وقتی که محال علیه مدیون محیل نباشد در حکم ضامن است و مطابق ماده 731 زمانی می تواند به محیل رجوع کند که وجه حواله را به محتال پرداخته باشد.[۱۲]

منابع

  1. محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد سوم). چاپ 4. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 329072
  2. محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد سوم). چاپ 4. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 329448
  3. ناصر کاتوزیان. دوره مقدماتی حقوق مدنی (جلد دوم) (عقود معین 2) (ودیعه،عاریه، وکالت، ضمان، حواله. چاپ 13. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1956004
  4. محمدمجتبی رودیجانی. حقوق مدنی (جلد هفتم) (عقود معین اذنی و وثیقه ای). چاپ 1. جنگل، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 893956
  5. محمدجعفر جعفری لنگرودی. مجموعه محشای قانون مدنی. چاپ 3. گنج دانش، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1715260
  6. ناصر کاتوزیان. قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 26. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 98380
  7. سیدعلی حائری شاه باغ. شرح قانون مدنی (جلد دوم). چاپ 3. گنج دانش، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 204276
  8. سیدمرتضی قاسم زاده، حسن ره پیک و عبداله کیایی. تفسیر قانون مدنی اسناد آرا و اندیشه های حقوقی (با تجدیدنظر و اضافات). چاپ 3. سمت، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 365124
  9. ناصر (زیر نظر) کاتوزیان. نقد رویه قضایی در امور مدنی (مجموعه مقالات). چاپ 1. جنگل، 139.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2676396
  10. اسداله لطفی. ترجمه مباحث حقوقی شرح لمعه. چاپ 4. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2169456
  11. سیدمرتضی قاسم زاده، حسن ره پیک و عبداله کیایی. تفسیر قانون مدنی اسناد آرا و اندیشه های حقوقی (با تجدیدنظر و اضافات). چاپ 3. سمت، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 365080
  12. سیدمحمدرضا حسینی. قانون مدنی در رویه قضایی. چاپ 4. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 169548