ماده ۸۵۰ قانون مدنی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (Wikihagh admin صفحهٔ ماده 850 قانون مدنی را به ماده ۸۵۰ قانون مدنی منتقل کرد: فارسی سازی نویسه ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
موصی‌له باید موجود باشد و بتواند مالک چیزی بشود که برای او وصیت شده است.
موصی‌له باید موجود باشد و بتواند مالک چیزی بشود که برای او [[وصیت]] شده است.
 
== توضیح واژگان ==
وصیت را به معنای وصل و الحاق دانسته اند؛ به عبارتی موصی با وصیت، تصرفات زمان حیات خود در اموالش را، به تصرفات پس از وفات خویش وصل می کند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=موازین حقوقی امور حسبی در آرای دیوانعالی کشور (جلد دوم) (وصیت، حصر وراثت، ارث)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2643544|صفحه=|نام۱=یداله|نام خانوادگی۱=بازگیر|چاپ=1}}</ref> و تملیک عین یا منفعت مال به دیگری پس از مرگ مالک را وصیت گویند<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیات الاحکام|ترجمه=|جلد=|سال=1391|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4013044|صفحه=|نام۱=کاظم|نام خانوادگی۱=مدیرشانه چی|چاپ=9}}</ref>  و وصیت عبارت است از ایقاعی قهری که به موجب آن، وصی حق دارد تصرفاتی تحت عنوان موصی به را در مال موضوع وصیت انجام دهد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=اساس در قوانین مدنی (المدونه)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1444704|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=1}}</ref>


== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
به عقیده برخی حقوقدانان، در عقود تملیکی، لزومی ندارد که انتقال مالکیت، از لحظه تملیک صورت گیرد؛ و چنانچه وصیت نیز عقد تلقی شود؛ نیازی به موجود بودن موصی له در هنگام ایجاب وصیت، دیده نمی شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه محشای قانون مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1715628|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=3}}</ref> و برخی دیگر معتقدند که علاوه بر وجود موصی له به هنگام فوت موصی، وجود وی در زمان وصیت هم، ضروری است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=99716|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=26}}</ref>
در عقود تملیکی، لزومی ندارد که انتقال مالکیت، از لحظه تملیک صورت گیرد؛ و چنانچه وصیت نیز عقد تلقی شود؛ نیازی به موجود بودن موصی له در هنگام ایجاب وصیت، دیده نمی شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه محشای قانون مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1715628|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=3}}</ref> و برخی دیگر معتقدند که علاوه بر وجود موصی له به هنگام فوت موصی، وجود وی در زمان وصیت هم، ضروری است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=99716|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=26}}</ref>


وصیت به نفع اشخاص حقوقی به دلیل برخورداری آنها از اهلیت تملک، صحیح است. صرف امکان شناسایی شخص حقوقی، دلالت بر بهره مندی او از اهلیت تمتع دارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=299356|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=2}}</ref> و وصیت به نفع بیمارستان و مسجد، به دلیل برخورداری آنها از شخصیت حقوقی و قابلیت تملک، صحیح است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بررسی فقهی و حقوقی وصیت مواد 825-860 قانون مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=مرکز نشر علوم اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=202624|صفحه=|نام۱=سیدمصطفی|نام خانوادگی۱=محقق داماد|چاپ=4}}</ref>
وصیت به نفع اشخاص حقوقی به دلیل برخورداری آنها از اهلیت تملک، صحیح است. صرف امکان شناسایی شخص حقوقی، دلالت بر بهره مندی او از اهلیت تمتع دارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=299356|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=2}}</ref> و وصیت به نفع بیمارستان و مسجد، به دلیل برخورداری آنها از شخصیت حقوقی و قابلیت تملک، صحیح است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بررسی فقهی و حقوقی وصیت مواد 825-860 قانون مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=مرکز نشر علوم اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=202624|صفحه=|نام۱=سیدمصطفی|نام خانوادگی۱=محقق داماد|چاپ=4}}</ref>


به نظر برخی از حقوقدانان، اگر وصیت، ایقاع محسوب گردد؛ چون چنین ایقاعی معلق به فوت موصی می باشد و تا آن زمان برای موصی له تملک حاصل نمی شود؛ پس لزومی ندارد که موصی له به هنگام انشای وصیت، موجود و دارای اهلیت باشد؛ ولی چنانچه، وصیت, عقد تلقی شود؛ چون موجود بودن و برخورداری از اهلیت در طرف ایجاب، الزامی است؛ پس موصی له نیز باید واجد این شرایط باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (دوره عقود معین، قسمت سوم) (عطایا، هبه، وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2779836|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=7}}</ref> درضمن تداوم اهلیت تمتع تا زمان تملک، ضروری است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=تفسیر قانون مدنی اسناد آرا و اندیشه های حقوقی (با تجدیدنظر و اضافات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=365800|صفحه=|نام۱=سیدمرتضی|نام خانوادگی۱=قاسم زاده|نام۲=حسن|نام خانوادگی۲=ره پیک|نام۳=عبداله|نام خانوادگی۳=کیایی|چاپ=3}}</ref> و به عقیده برخی دیگر، برخورداری موصی از اهلیت تمتع در زمان ایجاب وصیت، لازم نمی باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه محشای قانون مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1715644|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=3}}</ref>
اگر وصیت، ایقاع محسوب گردد؛ چون چنین ایقاعی معلق به فوت موصی می باشد و تا آن زمان برای موصی له تملک حاصل نمی شود؛ پس لزومی ندارد که موصی له به هنگام انشای وصیت، موجود و دارای اهلیت باشد؛ ولی چنانچه، وصیت, عقد تلقی شود؛ چون موجود بودن و برخورداری از اهلیت در طرف ایجاب، الزامی است؛ پس موصی له نیز باید واجد این شرایط باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (دوره عقود معین، قسمت سوم) (عطایا، هبه، وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2779836|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=7}}</ref> درضمن تداوم اهلیت تمتع تا زمان تملک، ضروری است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=تفسیر قانون مدنی اسناد آرا و اندیشه های حقوقی (با تجدیدنظر و اضافات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=365800|صفحه=|نام۱=سیدمرتضی|نام خانوادگی۱=قاسم زاده|نام۲=حسن|نام خانوادگی۲=ره پیک|نام۳=عبداله|نام خانوادگی۳=کیایی|چاپ=3}}</ref> و به عقیده برخی دیگر، برخورداری موصی از اهلیت تمتع در زمان ایجاب وصیت، لازم نمی باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه محشای قانون مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1715644|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=3}}</ref>


== سوابق فقهی ==
== سوابق فقهی ==

نسخهٔ ‏۲۹ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۰۴

موصی‌له باید موجود باشد و بتواند مالک چیزی بشود که برای او وصیت شده است.

نکات توضیحی تفسیری دکترین

در عقود تملیکی، لزومی ندارد که انتقال مالکیت، از لحظه تملیک صورت گیرد؛ و چنانچه وصیت نیز عقد تلقی شود؛ نیازی به موجود بودن موصی له در هنگام ایجاب وصیت، دیده نمی شود.[۱] و برخی دیگر معتقدند که علاوه بر وجود موصی له به هنگام فوت موصی، وجود وی در زمان وصیت هم، ضروری است.[۲]

وصیت به نفع اشخاص حقوقی به دلیل برخورداری آنها از اهلیت تملک، صحیح است. صرف امکان شناسایی شخص حقوقی، دلالت بر بهره مندی او از اهلیت تمتع دارد.[۳] و وصیت به نفع بیمارستان و مسجد، به دلیل برخورداری آنها از شخصیت حقوقی و قابلیت تملک، صحیح است.[۴]

اگر وصیت، ایقاع محسوب گردد؛ چون چنین ایقاعی معلق به فوت موصی می باشد و تا آن زمان برای موصی له تملک حاصل نمی شود؛ پس لزومی ندارد که موصی له به هنگام انشای وصیت، موجود و دارای اهلیت باشد؛ ولی چنانچه، وصیت, عقد تلقی شود؛ چون موجود بودن و برخورداری از اهلیت در طرف ایجاب، الزامی است؛ پس موصی له نیز باید واجد این شرایط باشد.[۵] درضمن تداوم اهلیت تمتع تا زمان تملک، ضروری است.[۶] و به عقیده برخی دیگر، برخورداری موصی از اهلیت تمتع در زمان ایجاب وصیت، لازم نمی باشد.[۷]

سوابق فقهی

موصی له باید به هنگام انشای وصیت؛ موجود باشد و وصیت بر معدوم صحیح نیست[۸]

مصادیق و نمونه ها

وصیت بر مردگان به دلیل معدوم بودن، صحیح نیست[۹]

منابع

  1. محمدجعفر جعفری لنگرودی. مجموعه محشای قانون مدنی. چاپ 3. گنج دانش، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1715628
  2. ناصر کاتوزیان. قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 26. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 99716
  3. محمدجعفر جعفری لنگرودی. حقوق مدنی (وصیت). چاپ 2. گنج دانش، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 299356
  4. سیدمصطفی محقق داماد. بررسی فقهی و حقوقی وصیت مواد 825-860 قانون مدنی. چاپ 4. مرکز نشر علوم اسلامی، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 202624
  5. ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی (دوره عقود معین، قسمت سوم) (عطایا، هبه، وصیت). چاپ 7. گنج دانش، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2779836
  6. سیدمرتضی قاسم زاده، حسن ره پیک و عبداله کیایی. تفسیر قانون مدنی اسناد آرا و اندیشه های حقوقی (با تجدیدنظر و اضافات). چاپ 3. سمت، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 365800
  7. محمدجعفر جعفری لنگرودی. مجموعه محشای قانون مدنی. چاپ 3. گنج دانش، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1715644
  8. عبداله کیایی. قانون مدنی و فتاوای امام خمینی (جلد دوم). چاپ 1. سمت، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 52628
  9. عبداله کیایی. قانون مدنی و فتاوای امام خمینی (جلد دوم). چاپ 1. سمت، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 52628