نظریه شماره ۷/۱۴۰۲/۴۱۲ مورخ ۱۴۰۲/۰۶/۲۱ اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره معافیت شرکت های دولتی از پرداخت هزینه دادرسی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات نظریات مشورتی|شماره نظریه=7/1402/412|شماره پرونده=1402-3/9-412ح|تاریخ نظریه=1402/06/21}} '''نظریه شماره ۷/۱۴۰۲/۴۱۲ مورخ ۱۴۰۲/۰۶/۲۱ اداره کل حقوقی قوه قضاییه: استعلام:''' وفق ماده واحده قانون نحوه پرداخت محکوم به دولت و عدم تأمین و توقیف اموال دولتی...» ایجاد کرد)
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات نظریات مشورتی|شماره نظریه=7/1402/412|شماره پرونده=1402-3/9-412ح|تاریخ نظریه=1402/06/21}}
{{جعبه اطلاعات نظریات مشورتی|شماره نظریه=7/1402/412|شماره پرونده=1402-3/9-412ح|تاریخ نظریه=1402/06/21|موضوع نظریه=[[قانون مدیریت خدمات کشوری]]|محور نظریه=[[شرکت دولتی]]}}
'''نظریه شماره ۷/۱۴۰۲/۴۱۲ مورخ ۱۴۰۲/۰۶/۲۱ اداره کل حقوقی قوه قضاییه: استعلام:''' وفق ماده واحده قانون نحوه پرداخت محکوم به دولت و عدم تأمین و توقیف اموال دولتی مصوب ۱۳۶۵، محکومان موضوع این قانون باید پیش از اتمام مهلت مقرر در قانون مبادرت به پیش بینی اعتبار در بودجه سنواتی خود و پرداخت محکوم به بنمایند و پس از این مهلت مرجع قضایی می تواند وجوه حساب محکومان مزبور را توقیف و محکوم به را از این محل پرداخت کند؛ اما در مورد شرکت های تابع دولت اختلاف نظر است؛ عده ای معتقدند شرکت های دولتی؛ از جمله شرکت عمران شهر جدید سهند که تابع شرکت مادر تخصصی شهرهای جدید و از شرکت های اقماری وزارت راه و شهرسازی است؛ مشمول قانون مذکور بوده و حتی بر اساس ماده ۱۰ قانون ساماندهی و حمایت از تولید و عرضه مسکن مصوب ۱۳۸۷ از پرداخت هزینه دادرسی معاف می باشند؛ در مقابل عده ای معتقدند شرکت های دولتی دارای استقلال مالی هستند و از پرداخت هزینه دادرسی معاف نیستند و مشمول قانون فوق الذکر نیز نمی باشند و رعایت مهلت مقرر در این قانون ضرورتی ندارد. با عنایت به مراتب پیش گفته، خواهشمند است به پرسش های زیر پاسخ دهید:
'''چکیده نظریه شماره ۷/۱۴۰۲/۴۱۲ مورخ ۱۴۰۲/۰۶/۲۱ اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره _معافیت [[شرکت دولتی|شرکت های دولتی]] از پرداخت [[هزینه دادرسی]]:'''منظور از دولت در ماده ۱۰ قانون ساماندهی و حمایت از تولید و عرضه مسکن مصوب ۱۳۸۷ با اصلاحات و الحاقات بعدی، تمامی بخش های دولتی است که در اجرای این قانون عهده دار انجام وظیفه هستند.همچنین، شرکت های عمران شهرهای جدید (در فرض سؤال شرکت عمران شهر جدید سهند) به عنوان شرکتی دولتی در دعاوی مرتبط با وظایفی که در اجرای قانون یادشده بر عهده دارند، از پرداخت هزینه دادرسی معاف هستند.
 
== استعلام ==
وفق [[ماده واحده قانون نحوه پرداخت محکوم به دولت و عدم تأمین و توقیف اموال دولتی]] مصوب ۱۳۶۵، [[محکوم علیه|محکومان]] موضوع این قانون باید پیش از اتمام مهلت مقرر در قانون مبادرت به پیش بینی اعتبار در [[بودجه]] سنواتی خود و پرداخت [[محکوم به]] بنمایند و پس از این مهلت [[مراجع قضایی|مرجع قضایی]] می تواند وجوه حساب محکومان مزبور را [[توقیف اموال|توقیف]] و محکوم به را از این محل پرداخت کند؛ اما در مورد [[شرکت دولتی|شرکت های تابع دولت]] اختلاف نظر است؛ عده ای معتقدند شرکت های دولتی؛ از جمله شرکت عمران شهر جدید سهند که تابع [[شرکت مادر (هلدینگ)|شرکت مادر]] تخصصی شهرهای جدید و از شرکت های اقماری وزارت راه و شهرسازی است؛ مشمول قانون مذکور بوده و حتی بر اساس [[ماده ۱۰ قانون ساماندهی و حمایت از تولید و عرضه مسکن]] مصوب ۱۳۸۷ از پرداخت [[هزینه دادرسی]] معاف می باشند؛ در مقابل عده ای معتقدند شرکت های دولتی دارای استقلال مالی هستند و از پرداخت هزینه دادرسی معاف نیستند و مشمول قانون فوق الذکر نیز نمی باشند و رعایت مهلت مقرر در این قانون ضرورتی ندارد. با عنایت به مراتب پیش گفته، خواهشمند است به پرسش های زیر پاسخ دهید:


۱- آیا شرکت های دولتی شامل مقررات ماده واحده قانون نحوه پرداخت محکوم به دولت و عدم تأمین و توقیف اموال دولتی مصوب ۱۳۶۵ هستند؟
۱- آیا شرکت های دولتی شامل مقررات ماده واحده قانون نحوه پرداخت محکوم به دولت و عدم تأمین و توقیف اموال دولتی مصوب ۱۳۶۵ هستند؟
خط ۸: خط ۱۱:
۲- آیا شرکت ها ی دولتی یادشده از پرداخت هزینه دادرسی معاف می باشند؟
۲- آیا شرکت ها ی دولتی یادشده از پرداخت هزینه دادرسی معاف می باشند؟


۳- در صورت تلقی شرکت های دولتی به عنوان دولت، آیا در مهلت تنفس هیجده ماهه مذکور در قانون صدرالذکر خسارت تأخیر تأدیه محاسبه خواهد شد؟
۳- در صورت تلقی شرکت های دولتی به عنوان دولت، آیا در مهلت تنفس هیجده ماهه مذکور در قانون صدرالذکر [[خسارت تاخیر تادیه|خسارت تأخیر تأدیه]] محاسبه خواهد شد؟


== نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه ==
== نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه ==
۱ و ۳- هرچند بند و تبصره ۱۰ قانون بودجه کل کشور در سال ۱۴۰۲ به نحو اطلاق دستگاه های اجرایی موضوع ماده ۵ قانون مدیریت خدمات کشوری مصوب ۱۳۸۶ با اصلاحات بعدی را مکلف کرده است پیش از اتمام مهلت مقرر در ماده واحده قانون نحوه پرداخت محکوم به دولت و عدم تأمین و توقیف اموال دولتی مصوب ۱۳۶۵ با پیش بینی اعتبار در بودجه سنواتی خود و با رعایت مهلت قانونی موضوع ماده واحده مذکور، محکوم به موضوع احکام قطعی دادگاه ها و یا اوراق لازم الاجرای ثبتی و دفاتر اسناد رسمی و سایر مراجع قضایی را پرداخت بنمایند؛ اما اطلاق عبارت دستگاه های اجرایی در این بند، منصرف از شرکت های دولتی است و این شرکت ها (در فرض سؤال شرکت عمران شهر جدید سهند) مشمول ماده واحده قانون نحوه پرداخت محکوم به دولت و عدم تأمین و توقیف اموال دولتی مصوب ۱۳۶۵ نمی باشند؛ زیرا:
۱ و ۳- هرچند بند و [[تبصره ۱۰ قانون بودجه کل کشور]] در سال ۱۴۰۲ به نحو [[اطلاق]] دستگاه های اجرایی موضوع [[ماده 5 قانون مدیریت خدمات کشوری|ماده ۵ قانون مدیریت خدمات کشوری]] مصوب ۱۳۸۶ با اصلاحات بعدی را مکلف کرده است پیش از اتمام مهلت مقرر در ماده واحده قانون نحوه پرداخت محکوم به دولت و عدم تأمین و توقیف اموال دولتی مصوب ۱۳۶۵ با پیش بینی اعتبار در بودجه سنواتی خود و با رعایت مهلت قانونی موضوع ماده واحده مذکور، محکوم به موضوع [[رأی قطعی|احکام قطعی]] دادگاه ها و یا اوراق لازم الاجرای ثبتی و دفاتر اسناد رسمی و سایر مراجع قضایی را پرداخت بنمایند؛ اما اطلاق عبارت دستگاه های اجرایی در این بند، منصرف از شرکت های دولتی است و این شرکت ها (در فرض سؤال شرکت عمران شهر جدید سهند) مشمول ماده واحده قانون نحوه پرداخت محکوم به دولت و عدم تأمین و توقیف اموال دولتی مصوب ۱۳۶۵ نمی باشند؛ زیرا:


اولا، حکم موضوع ماده واحده قانون اخیر الذکر، حکمی خاص است که صرفا باید در حدود نص اجرا شود و در صدر این ماده واحده به صراحت بر شمول آن بر وزارتخانه ها و مؤسسات دولتی تصریح شده و از شرکت های دولتی ذکری به میان نیامده است.  
اولا، حکم موضوع ماده واحده قانون اخیر الذکر، حکمی خاص است که صرفا باید در حدود [[نص]] اجرا شود و در صدر این ماده واحده به صراحت بر شمول آن بر [[وزارتخانه]] ها و [[مؤسسات دولتی]] تصریح شده و از شرکت های دولتی ذکری به میان نیامده است.  


ثانیا، فلسفه وضع قانون یادشده و اعطای مهلت به وزارتخانه ها و مؤسسات دولتی آن است که درآمد و مخارج آنها در بودجه کل کشور منظور می شود و بالطبع برای پیش بینی، تصویب و تخصیص مبالغی که باید به عنوان محکوم به پرداخت کنند، نیاز به مهلت است؛ اما در خصوص شرکت های دولتی چنین فلسفه ای وجود ندارد و صرف تخصیص مبالغی به این شرکت ها به عنوان کمک و یا غیر آن، منصرف از تخصیص بودجه سنواتی است؛ هم چنان که در صدر ماده واحده یادشده به این موضوع تصریح شده است  
ثانیا، فلسفه وضع قانون یادشده و اعطای مهلت به وزارتخانه ها و مؤسسات دولتی آن است که درآمد و مخارج آنها در بودجه کل کشور منظور می شود و بالطبع برای پیش بینی، تصویب و تخصیص مبالغی که باید به عنوان محکوم به پرداخت کنند، نیاز به مهلت است؛ اما در خصوص شرکت های دولتی چنین فلسفه ای وجود ندارد و صرف تخصیص مبالغی به این شرکت ها به عنوان کمک و یا غیر آن، منصرف از تخصیص بودجه سنواتی است؛ هم چنان که در صدر ماده واحده یادشده به این موضوع تصریح شده است که این قانون شامل وزارتخانه ها و مؤسسات دولتی است که درآمد و مخارج آنها در بودجه کل کشور منظور می گردد و از شرکت های دولتی ذکری به میان نیامده است.


که این قانون شامل وزارتخانه ها و مؤسسات دولتی است که درآمد و مخارج آنها در بودجه کل کشور منظور می گردد و از شرکت های دولتی ذکری به میان نیامده است.
ثالثا، قانونگذار در [[ماده ۲ قانون مدیریت خدمات کشوری|مواد ۲]] و [[ماده ۴ قانون مدیریت خدمات کشوری|۴ قانون مدیریت خدمات کشوری]] مصوب ۱۳۸۶ با اصلاحات بعدی بین عناوین مؤسسه دولتی و شرکت دولتی قائل به تفکیک شده و به سبب تفاوت این دو نهاد و مقررات حاکم بر هر یک، نمی توان عبارت مؤسسه دولتی مذکور در ماده واحده یادشده را به شرکت های دولتی نیز توسعه و تسری داد.  


ثالثا، قانونگذار در مواد ۲ و ۴ قانون مدیریت خدمات کشوری مصوب ۱۳۸۶ با اصلاحات بعدی بین عناوین مؤسسه دولتی و شرکت دولتی قائل به تفکیک شده و به سبب تفاوت این دو نهاد و مقررات حاکم بر هر یک، نمی توان عبارت مؤسسه دولتی مذکور در ماده واحده یادشده را به شرکت های دولتی نیز توسعه و تسری داد.
۲- اولا، از تاریخ لازم الاجرا شدن قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب ۱۳۷۹، یکی از شرایط رسیدگی به دعاوی وفق [[ماده ۵۰۳ قانون آیین دادرسی مدنی|ماده ۵۰۳ قانون]] مزبور پرداخت هزینه دادرسی به میزان مقرر در [[ماده ۳ قانون وصول برخی از درآمدهای دولت و مصرف آن در موارد معین مصوب ۱۳۶۹|ماده ۳ قانون وصول برخی از درآمدهای دولت و مصرف آن در موارد معین]] مصوب ۱۳۷۳ با اصلاحات و الحاقات بعدی و جداول پیوست بودجه سالانه است و در حال حاضر، اصل بر این است که هیچ مرجعی اعم از دولتی و غیردولتی از پرداخت هزینه دادرسی معاف نیست؛ مگر این که به موجب قانون خاص از پرداخت این هزینه معاف شده باشد؛ رأی وحدت رویه شماره ۶۵۲ مورخ ۲۸/۱/۱۳۸۰ هیأت عمومی دیوان عالی کشور نیز مؤید همین معنی است.  
 
۲- اولا، از تاریخ لازم الاجرا شدن قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب ۱۳۷۹، یکی از شرایط رسیدگی به دعاوی وفق ماده ۵۰۳ قانون مزبور پرداخت هزینه دادرسی به میزان مقرر در ماده ۳ قانون وصول برخی از درآمدهای دولت و مصرف آن در موارد معین مصوب ۱۳۷۳ با اصلاحات و الحاقات بعدی و جداول پیوست بودجه سالانه است و در حال حاضر، اصل بر این است که هیچ مرجعی اعم از دولتی و غیردولتی از پرداخت هزینه دادرسی معاف نیست؛ مگر این که به موجب قانون خاص از پرداخت این هزینه معاف شده باشد؛ رأی وحدت رویه شماره ۶۵۲ مورخ ۲۸/۱/۱۳۸۰ هیأت عمومی دیوان عالی کشور نیز مؤید همین معنی است.  


ثانیا، منظور از دولت در ماده ۱۰ قانون ساماندهی و حمایت از تولید و عرضه مسکن مصوب ۱۳۸۷ با اصلاحات و الحاقات بعدی، تمامی بخش های دولتی است که در اجرای این قانون عهده دار انجام وظیفه هستند.
ثانیا، منظور از دولت در ماده ۱۰ قانون ساماندهی و حمایت از تولید و عرضه مسکن مصوب ۱۳۸۷ با اصلاحات و الحاقات بعدی، تمامی بخش های دولتی است که در اجرای این قانون عهده دار انجام وظیفه هستند.
خط ۲۷: خط ۲۸:
ثالثا، شرکت های عمران شهرهای جدید (در فرض سؤال شرکت عمران شهر جدید سهند) به عنوان شرکتی دولتی در دعاوی مرتبط با وظایفی که در اجرای قانون یادشده بر عهده دارند، از پرداخت هزینه دادرسی معاف هستند.
ثالثا، شرکت های عمران شهرهای جدید (در فرض سؤال شرکت عمران شهر جدید سهند) به عنوان شرکتی دولتی در دعاوی مرتبط با وظایفی که در اجرای قانون یادشده بر عهده دارند، از پرداخت هزینه دادرسی معاف هستند.


۴- صرف نظر از آن که شرکت های دولتی به شرح فوق الذکر، از شمول احکام مقرر در ماده واحده قانون نحوه پرداخت محکوم به دولت و عدم تأمین و توقیف اموال دولتی مصوب ۱۳۶۵ خروج موضوعی دارند، طبق ماده ۵۲۲ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب ۱۳۷۹ از جمله شرایط امکان محکومیت محکوم علیه به پرداخت دین با محاسبه شاخص سالانه بانک مرکزی، تمکن مدیون است که در مورد ادارات و مؤسسات دولتی با لحاظ ماده واحده قانون نحوه پرداخت محکوم به دولت و عدم تأمین و توقیف اموال دولتی مصوب ۱۳۶۵، این شرط زمانی محقق می شود که محکوم به در بودجه منظور و پایدار شده باشد. اساسا با لحاظ قسمت اخیر ماده واحده مزبور حتی در صورت تأمین اعتبار در بودجه، چنانچه مسؤول مربوطه از پرداخت محکوم به استنکاف کند، در صورت اثبات تخلف، به انفصال از خدمت دولت محکوم خواهد شد و اگر این استنکاف سبب وارد شدن خسارت به محکوم له باشد، مستنکف ضامن خسارت وارده است؛ بدین ترتیب از آنجا که کیفیت اجرای احکام قطعی علیه دولت و مؤسسات دولتی با احکام صادره علیه اشخاص حقیقی و حقوقی حقوق خصوصی متفاوت است و اجرای حکم علیه دولت و مؤسسات دولتی به تأمین اعتبار در بودجه منوط است، لذا مستلزم پرداخت خسارت تأخیر تأدیه نیست و ضمان خسارت وارده بر محکوم له متوجه شخص مستنکف است. بدیهی است پس ازگذشت مدت مندرج در ماده واحده قانون نحوه پرداخت محکوم به دولت وعدم تأمین و توقیف اموال دولتی مصوب ۱۳۶۵، صدور حکم به پرداخت خسارت تأخیر تأدیه بلامانع است.
۴- صرف نظر از آن که شرکت های دولتی به شرح فوق الذکر، از شمول احکام مقرر در ماده واحده قانون نحوه پرداخت محکوم به دولت و عدم تأمین و توقیف اموال دولتی مصوب ۱۳۶۵ خروج موضوعی دارند، طبق [[ماده ۵۲۲ قانون آیین دادرسی مدنی|ماده ۵۲۲ قانون آیین دادرسی]] دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب ۱۳۷۹ از جمله شرایط امکان محکومیت [[محکوم علیه]] به پرداخت [[دیون|دین]] با محاسبه شاخص سالانه بانک مرکزی، تمکن [[مدیون]] است که در مورد ادارات و مؤسسات دولتی با لحاظ ماده واحده قانون نحوه پرداخت محکوم به دولت و عدم تأمین و توقیف اموال دولتی مصوب ۱۳۶۵، این شرط زمانی محقق می شود که محکوم به در بودجه منظور و پایدار شده باشد. اساسا با لحاظ قسمت اخیر ماده واحده مزبور حتی در صورت تأمین اعتبار در بودجه، چنانچه مسؤول مربوطه از پرداخت محکوم به استنکاف کند، در صورت اثبات تخلف، به انفصال از خدمت دولت محکوم خواهد شد و اگر این استنکاف سبب وارد شدن خسارت به [[محکوم له]] باشد، مستنکف ضامن خسارت وارده است؛ بدین ترتیب از آنجا که کیفیت اجرای احکام قطعی علیه دولت و مؤسسات دولتی با احکام صادره علیه [[شخص حقیقی|اشخاص حقیقی]] و [[شخص حقوقی|حقوقی]] حقوق خصوصی متفاوت است و اجرای حکم علیه دولت و مؤسسات دولتی به تأمین اعتبار در بودجه منوط است، لذا مستلزم پرداخت خسارت تأخیر تأدیه نیست و ضمان خسارت وارده بر محکوم له متوجه شخص مستنکف است. بدیهی است پس از گذشت مدت مندرج در ماده واحده قانون نحوه پرداخت محکوم به دولت وعدم تأمین و توقیف اموال دولتی مصوب ۱۳۶۵، صدور حکم به پرداخت خسارت تأخیر تأدیه بلامانع است.
 
== مواد مرتبط ==
 
* [[ماده واحده قانون نحوه پرداخت محکوم به دولت و عدم تأمین و توقیف اموال دولتی]]
* [[ماده ۲ قانون مدیریت خدمات کشوری]]
* [[ماده ۴ قانون مدیریت خدمات کشوری]]
* [[ماده 5 قانون مدیریت خدمات کشوری|ماده ۵ قانون مدیریت خدمات کشوری]]
* [[ماده ۵۰۳ قانون آیین دادرسی مدنی]]
* [[ماده ۵۲۲ قانون آیین دادرسی مدنی]]
* [[ماده ۱۰ قانون ساماندهی و حمایت از تولید و عرضه مسکن]]
* [[ماده ۳ قانون وصول برخی از درآمدهای دولت و مصرف آن در موارد معین مصوب ۱۳۶۹|ماده ۳ قانون وصول برخی از درآمدهای دولت و مصرف آن در موارد معین]]
* [[تبصره ۱۰ قانون بودجه کل کشور]]
 
== جستارهای وابسته ==
 
* [[بودجه]]
* [[شخص حقوقی]]
* [[شخص حقیقی|اشخاص حقیقی]]
* [[وزارتخانه]]
* [[مؤسسات دولتی]]
* [[نص]]
* [[رأی قطعی|احکام قطعی]]
* [[اطلاق]]
* [[مدیون]]
* [[خسارت تاخیر تادیه|خسارت تأخیر تأدیه]]
* [[شرکت دولتی|شرکت های تابع دولت]]
* [[شرکت مادر (هلدینگ)|شرکت مادر]]
* [[توقیف اموال|توقیف]]
* [[مراجع قضایی|مرجع قضایی]]
* [[محکوم به]]
* [[محکوم له]]
* [[محکوم علیه]]
* [[دیون|دین]]
* [[محکوم علیه|محکومان]]
* [[هزینه دادرسی]]


[[رده:نظرات مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه]]
[[رده:نظرات مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه]]
[[رده:نظرات مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه سال ۱۴۰۲]]
[[رده:نظرات مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه سال ۱۴۰۲]]
۴٬۸۶۹

ویرایش