محاربه: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
== توضیح واژگان ==
[[محاربه]] یعنی اسلحه به دست گرفتن و با سلاح آماده مردم را ارعاب کردن هرچند کسی کشته نشود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیات الاحکام ( حقوقی و جزایی)|ترجمه=|جلد=|سال=1383|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2330772|صفحه=|نام۱=ابوالقاسم|نام خانوادگی۱=گرجی|چاپ=2}}</ref>این واژه از ریشه "حرب" گرفته شده است که متضاد"سلم"به معنای صلح است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق جزای اختصاصی (جلد سوم) (جرایم علیه امنیت و آسایش عمومی) (مطالعه تطبیقی)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=431772|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=میرمحمدصادقی|چاپ=17}}</ref>
[[محاربه]] یعنی اسلحه به دست گرفتن و با سلاح آماده مردم را ارعاب کردن هرچند کسی کشته نشود.این واژه از ریشه "حرب" گرفته شده است که متضاد"سلم"به معنای صلح است.
==نکات توضیحی تفسیری دکترین==
از نظر فقها برهنه کردن سلاح،عنصر جرم محاربه است.اما قانونگذار در موارد زیادی این شرط را برای جرم محاربه قرار نداده است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مجازات اسلامی  (جلد دوم) (بخش تعزیرات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=376396|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=2}}</ref>به علاوه در محاربه باید قصد برهم زدن امنیت و ترساندن مردم وجود داشته باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مجازات اسلامی (جلد سوم) (بخش تعزیرات)|ترجمه=|جلد=|سال=1382|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=617572|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=1}}</ref> در واقع [[عنصر معنوی]] جرم محاربه [[سوء نیت عام]] و قصد ایجاد رعب و وحشت به عنوان [[سوءنیت خاص]] است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=دادستان و میثاق عدالت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1424500|صفحه=|نام۱=سیدمهدی|نام خانوادگی۱=حجتی|نام۲=مجتبی|نام خانوادگی۲=باری|چاپ=1}}</ref>ضمنا محاربه با ترک فعل محقق نمیشود و برای انجام آن باید حتما فعل مثبت به کار رود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=محشای قانون مجازات اسلامی|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=668816|صفحه=|نام۱=ایرج|نام خانوادگی۱=گلدوزیان|چاپ=5}}</ref> همچنین محاربه یک [[جرم مطلق]] است که ارعاب از شروط تحقق آن است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=محشای قانون مجازات اسلامی|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=668812|صفحه=|نام۱=ایرج|نام خانوادگی۱=گلدوزیان|چاپ=5}}</ref>


== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
گفتنی است در خصوص محاربه محسوب شدن یا نشدن جرم اسید پاشی این نکته مطرح است که چون اسید سلاح محسوب نمیشود و مستند قانونی برای محارب دانستن اسیدپاش وجود ندارد،نمیتوان چنین شخصی را محارب تلقی کرد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=352604|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=آقایی نیا|چاپ=5}}</ref>
از نظر فقها برهنه کردن سلاح،عنصر جرم محاربه است.اما قانونگذار در موارد زیادی این شرط را برای جرم محاربه قرار نداده است.به علاوه در محاربه باید قصد برهم زدن امنیت و ترساندن مردم وجود داشته باشد. در واقع [[عنصر معنوی]] جرم محاربه [[سوء نیت عام]] و قصد ایجاد رعب و وحشت به عنوان [[سوءنیت خاص]] است.ضمنا محاربه با ترک فعل محقق نمیشود و برای انجام آن باید حتما فعل مثبت به کار رود. همچنین محاربه یک [[جرم مطلق]] است که ارعاب از شروط تحقق آن است.
==مستندات فقهی==
 
مستند این جرم [[آیه 33 سوره مائده]] است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیات الاحکام ( حقوقی و جزایی)|ترجمه=|جلد=|سال=1383|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2330764|صفحه=|نام۱=ابوالقاسم|نام خانوادگی۱=گرجی|چاپ=2}}</ref>
گفتنی است در خصوص محاربه محسوب شدن یا نشدن جرم اسید پاشی این نکته مطرح است که چون اسید سلاح محسوب نمیشود و مستند قانونی برای محارب دانستن اسیدپاش وجود ندارد،نمیتوان چنین شخصی را محارب تلقی کرد.
 
== مستندات فقهی ==
مستند این جرم [[آیه 33 سوره مائده]] است.


== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}

نسخهٔ ‏۲۵ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۰۶

محاربه یعنی اسلحه به دست گرفتن و با سلاح آماده مردم را ارعاب کردن هرچند کسی کشته نشود.[۱]این واژه از ریشه "حرب" گرفته شده است که متضاد"سلم"به معنای صلح است.[۲]

نکات توضیحی تفسیری دکترین

از نظر فقها برهنه کردن سلاح،عنصر جرم محاربه است.اما قانونگذار در موارد زیادی این شرط را برای جرم محاربه قرار نداده است.[۳]به علاوه در محاربه باید قصد برهم زدن امنیت و ترساندن مردم وجود داشته باشد.[۴] در واقع عنصر معنوی جرم محاربه سوء نیت عام و قصد ایجاد رعب و وحشت به عنوان سوءنیت خاص است.[۵]ضمنا محاربه با ترک فعل محقق نمیشود و برای انجام آن باید حتما فعل مثبت به کار رود.[۶] همچنین محاربه یک جرم مطلق است که ارعاب از شروط تحقق آن است.[۷]

گفتنی است در خصوص محاربه محسوب شدن یا نشدن جرم اسید پاشی این نکته مطرح است که چون اسید سلاح محسوب نمیشود و مستند قانونی برای محارب دانستن اسیدپاش وجود ندارد،نمیتوان چنین شخصی را محارب تلقی کرد.[۸]

مستندات فقهی

مستند این جرم آیه 33 سوره مائده است.[۹]

منابع

  1. ابوالقاسم گرجی. آیات الاحکام ( حقوقی و جزایی). چاپ 2. میزان، 1383.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2330772
  2. حسین میرمحمدصادقی. حقوق جزای اختصاصی (جلد سوم) (جرایم علیه امنیت و آسایش عمومی) (مطالعه تطبیقی). چاپ 17. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 431772
  3. عباس زراعت. شرح قانون مجازات اسلامی (جلد دوم) (بخش تعزیرات). چاپ 2. ققنوس، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 376396
  4. عباس زراعت. شرح قانون مجازات اسلامی (جلد سوم) (بخش تعزیرات). چاپ 1. ققنوس، 1382.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 617572
  5. سیدمهدی حجتی و مجتبی باری. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 1. دادستان و میثاق عدالت، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1424500
  6. ایرج گلدوزیان. محشای قانون مجازات اسلامی. چاپ 5. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 668816
  7. ایرج گلدوزیان. محشای قانون مجازات اسلامی. چاپ 5. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 668812
  8. حسین آقایی نیا. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات). چاپ 5. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 352604
  9. ابوالقاسم گرجی. آیات الاحکام ( حقوقی و جزایی). چاپ 2. میزان، 1383.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2330764