دیه ناخن: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «==پیشینه== در گذشته ماده 429 قانون مجازات اسلامی مصوب (1370)، در خصوص '''دیه ناخن''...» ایجاد کرد)
(بدون تفاوت)

نسخهٔ ‏۲۱ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۹:۰۱

پیشینه

در گذشته ماده 429 قانون مجازات اسلامی مصوب (1370)، در خصوص دیه ناخن وضع شده بود.806852

در قانون

در حال حاضر مطابق ماده ۶۴۵ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)، برای از بین ‌بردن ناخن به ‌طوری که دیگر نروید یا فاسد و معیوب بروید، یک ‌درصد دیه کامل و در صورت روییدن بدون عیب، نیم ‌درصد دیه کامل، تعیین شده است.

میزان دیه

بر اساس ماده فوق، ضربه ی وارده به ناخن اگر موجب بیرون آوردن ناخن از گوشت به نحوی شود که دیگر ناخن نروید یا دچار فساد شود، موجب ده دینار دیه است، اما در فرض امکان رویش مجدد بدون عیب، موجب دیه ای معادل پنج دینار می باشد، همچنین در خصوص جنایتی که موجب شکستن یا تغییر رنگ ناخن شود، گروهی از نویسندگان به اخذ ارش اشاره نموده اند،713088 برخی در این خصوص دیدگاه های متفاوتی را نیز ارائه داده اند.713092

در فقه

مستند فقهی این ماده را روایتی از امام صادق (ع) دانسته اند،2358084 همچنین مستند به قضاوت حضرت علی (ع)، نظری مشهور بیان شده است که آن را مبنای ماده فوق می دانند.836896 در خصوص دیه ناخن های دست، روایت ظریف نیز وجود دارد که به موجب آن، دیه ناخن های دست، پنج دینار و دیه ناخن های پا، ده دینار و نیز دیه ناخن انگشت شست پا، معادل سی دینار می باشد.836904

برخی از فقهای امامیه، کندن ناخن را در فرض عدم امکان رویش مجدد یا رویش سیاه، موجب ده دینار و در فرض رویش سفید موجب ثبوت پنج دینار می دانند،2500444 اما در خصوص اینکه این ده دینار که در روایات نیز بدان استناد شده است، موضوعیت دارد یا خیر، اختلاف نظر است.1373108همچنین شکستن یا تغییر رنگ ناخن بر اثر ضربه را مستوجب ارش می دانند.2500448 در واقع کندن ظاهر در ناخن از دیدگاه بعضی از فقها بیرون آوردن آن از گوشت است،2812816 حال در خصوص کندن بخشی از ناخن از گوشت، دو دیدگاه وجود دارد: 1- اخذ دیه به نسبت مساحت تمام ناخن 2- پرداخت ارش، که دیدگاه نخست را قوی تر دانسته اند.2812820 برخی از فقهای عامه بر این باورند که مجرد کنده شدن ناخن به سبب فقدان نص در این خصوص، موجب دیه نمی باشد، بلکه دیه در فرض یأس از رویش مجدد ناخن ثابت می شود، آنان این دیدگاه را مقتضی عقل نیز تلقی کرده اند.836916

منابع