ماده ۷۰ قانون مدنی: تفاوت میان نسخهها
(متن اصلی) |
(ابرابزار) |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== توضیح واژگان == | == توضیح واژگان == | ||
وقف در لغت، یعنی ایستادن، حبس کردن و منحصر نمودن چیزی به کسی.( | وقف در لغت، یعنی ایستادن، حبس کردن و منحصر نمودن چیزی به کسی. (۱۴۸۹۸۲) و وقف در لغت، یعنی ایستادن و نگاه داشتن. (۳۵۲۳۶۰) | ||
== کلیات توضیحی تفسیری دکترین == | == کلیات توضیحی تفسیری دکترین == | ||
اگر زید، ملک خود را، به نفع عمرو، همسر، و فرزند او وقف نماید؛ در حالی که آنها یا یکی از آن دو، نابارور باشد؛ وقف نسبت به فرزند باطل است.( | اگر زید، ملک خود را، به نفع عمرو، همسر، و فرزند او وقف نماید؛ در حالی که آنها یا یکی از آن دو، نابارور باشد؛ وقف نسبت به فرزند باطل است. (۱۰۴۱۲۰۳) | ||
وقف موضوع این ماده، منحل به دو عقد گردیده؛ که یکی صحیح بوده؛ و دیگری فاقد اعتبار است.( | وقف موضوع این ماده، منحل به دو عقد گردیده؛ که یکی صحیح بوده؛ و دیگری فاقد اعتبار است. (۸۶۴۹۶) (۴۲۷۱۴۶) | ||
مقصود از ذکر لفظ | مقصود از ذکر لفظ «معاً»، این است که موجود و معدوم، در عرض یکدیگر قرار گرفته باشند؛ نه در طول هم. (۱۳۱۲۹۵) | ||
منظور مقنن در این ماده، معدوم تبعی نیست؛ بلکه قانونگذار، معدومی را، در نظر دارد که به تبع موقوفٌ علیه موجود، متولد نخواهدشد. مانند اینکه موقوفٌ علیهم، برادر و خواهر زاده واقف باشند، که اولی در قید حیات بوده؛ و شخص دوم، ممکن است در آینده به وجود آید.( | منظور مقنن در این ماده، معدوم تبعی نیست؛ بلکه قانونگذار، معدومی را، در نظر دارد که به تبع موقوفٌ علیه موجود، متولد نخواهدشد. مانند اینکه موقوفٌ علیهم، برادر و خواهر زاده واقف باشند، که اولی در قید حیات بوده؛ و شخص دوم، ممکن است در آینده به وجود آید. (۴۶۵۶۶) |
نسخهٔ ۲۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۱۵
اگر وقف بر موجود و معدوم معاً واقع شود، نسبت به سهم موجود، صحیح و نسبت به سهم معدوم، باطل است.
توضیح واژگان
وقف در لغت، یعنی ایستادن، حبس کردن و منحصر نمودن چیزی به کسی. (۱۴۸۹۸۲) و وقف در لغت، یعنی ایستادن و نگاه داشتن. (۳۵۲۳۶۰)
کلیات توضیحی تفسیری دکترین
اگر زید، ملک خود را، به نفع عمرو، همسر، و فرزند او وقف نماید؛ در حالی که آنها یا یکی از آن دو، نابارور باشد؛ وقف نسبت به فرزند باطل است. (۱۰۴۱۲۰۳)
وقف موضوع این ماده، منحل به دو عقد گردیده؛ که یکی صحیح بوده؛ و دیگری فاقد اعتبار است. (۸۶۴۹۶) (۴۲۷۱۴۶)
مقصود از ذکر لفظ «معاً»، این است که موجود و معدوم، در عرض یکدیگر قرار گرفته باشند؛ نه در طول هم. (۱۳۱۲۹۵)
منظور مقنن در این ماده، معدوم تبعی نیست؛ بلکه قانونگذار، معدومی را، در نظر دارد که به تبع موقوفٌ علیه موجود، متولد نخواهدشد. مانند اینکه موقوفٌ علیهم، برادر و خواهر زاده واقف باشند، که اولی در قید حیات بوده؛ و شخص دوم، ممکن است در آینده به وجود آید. (۴۶۵۶۶)