ماده ۷۶ قانون مدنی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(متن اصلی)
 
(ابرابزار)
خط ۲: خط ۲:


== توضیح واژگان ==
== توضیح واژگان ==
به تصدی موقوفه، تولیت گویند.(29320) (29322)
به تصدی موقوفه، تولیت گویند. (۲۹۳۲۰) (۲۹۳۲۲)


به کسی که اداره موقوفه را، به عهده گیرد؛ متولی گویند.(85243)
به کسی که اداره موقوفه را، به عهده گیرد؛ متولی گویند. (۸۵۲۴۳)


== کلیات توضیحی تفسیری دکترین ==
== کلیات توضیحی تفسیری دکترین ==
به نظر برخی از حقوقدانان، تولیت، عقدی است لازم، که پس از ایجاب و قبول، قابل فسخ نمی باشد.(3280) و به نظر برخی دیگر، اختیار قبول یا رد تولیت، دلالت بر عقد بودن آن ندارد.(22857)
به نظر برخی از حقوقدانان، تولیت، عقدی است لازم، که پس از ایجاب و قبول، قابل فسخ نمی‌باشد. (۳۲۸۰) و به نظر برخی دیگر، اختیار قبول یا رد تولیت، دلالت بر عقد بودن آن ندارد. (۲۲۸۵۷)


اگر شخص تولیت را قبول نموده؛ اما شروع به ایفای وظایف خود ننماید؛ و یا اعلام کند که به تکالیف مربوط به تولیت، عمل نخواهد نمود؛ دراینصورت وضعیت، همانند موقعی است که برای موقوفه، متولی تعیین نگردیده بود؛ و چون هنوز وی، منعزل نشده است؛ می تواند تصدی موقوفه را عهده دار گردد.(131323)
اگر شخص تولیت را قبول نموده؛ اما شروع به ایفای وظایف خود ننماید؛ یا اعلام کند که به تکالیف مربوط به تولیت، عمل نخواهد نمود؛ دراینصورت وضعیت، همانند موقعی است که برای موقوفه، متولی تعیین نگردیده بود؛ و چون هنوز وی، منعزل نشده‌است؛ می‌تواند تصدی موقوفه را عهده‌دار گردد. (۱۳۱۳۲۳)


نمی توان تولیت را، وکالت دانست؛ زیرا پس از قبول متولی، نه واقف می تواند او را عزل نماید؛ و نه خود وی، می تواند از سمت خود استعفا دهد.(694626)
نمی‌توان تولیت را، وکالت دانست؛ زیرا پس از قبول متولی، نه واقف می‌تواند او را عزل نماید؛ و نه خود وی، می‌تواند از سمت خود استعفا دهد. (۶۹۴۶۲۶)


== مستندات فقهی ==
== مستندات فقهی ==
فقها در برخورداری متولی از حق قبول یا رد تولیت، اتفاق نظر دارند.(46734)
فقها در برخورداری متولی از حق قبول یا رد تولیت، اتفاق نظر دارند. (۴۶۷۳۴)


== سوابق فقهی ==
== سوابق فقهی ==
حتی اگر متولی، پس از فوت واقف، متوجه گردد که واقف او را، به سمت تولیت تعیین نموده؛ تکلیفی به قبول این مسئولیت ندارد.(9343)
حتی اگر متولی، پس از فوت واقف، متوجه گردد که واقف او را، به سمت تولیت تعیین نموده؛ تکلیفی به قبول این مسئولیت ندارد. (۹۳۴۳)


اگر واقف، چند نفر را به ترتیب، جهت تصدی سمت تولیت تعیین نماید؛ با رد یکی از اشخاص مزبور، از آن تاریخ به بعد، موقوفه بلاتصدی باقی می ماند. (9343)  
اگر واقف، چند نفر را به ترتیب، جهت تصدی سمت تولیت تعیین نماید؛ با رد یکی از اشخاص مزبور، از آن تاریخ به بعد، موقوفه بلاتصدی باقی می‌ماند. (۹۳۴۳)


بنا بر احتیاط، متولی نباید از سمت خود استعفا دهد؛ و در صورت استعفا، با مراجعه به قاضی، دوباره می تواند به عنوان تولیت، منصوب گردیده؛ و تصدی موقوفه را، برعهده گیرد. (9343)
بنا بر احتیاط، متولی نباید از سمت خود استعفا دهد؛ و در صورت استعفا، با مراجعه به قاضی، دوباره می‌تواند به عنوان تولیت، منصوب گردیده؛ و تصدی موقوفه را، برعهده گیرد. (۹۳۴۳)


اگر واقف، چند نفر را به ترتیب، جهت تصدی سمت تولیت تعیین نماید؛ پذیرش هر یک از متولیان، وجه ملزمی جهت مکلف بودن طبقات بعدی، جهت قبول سمت مزبور نمی باشد.(46738)
اگر واقف، چند نفر را به ترتیب، جهت تصدی سمت تولیت تعیین نماید؛ پذیرش هر یک از متولیان، وجه ملزمی جهت مکلف بودن طبقات بعدی، جهت قبول سمت مزبور نمی‌باشد. (۴۶۷۳۸)


متولی منصوب از سوی واقف، وکیل او محسوب نمی گردد.(694626)
متولی منصوب از سوی واقف، وکیل او محسوب نمی‌گردد. (۶۹۴۶۲۶)


== رویه های قضایی ==
== رویه‌های قضایی ==
به موجب نظریه مشورتی شماره 4080/7 مورخه 19/6/1384 اداره حقوقی قضاییه، اگر شخصی توسط واقف، به عنوان متولی تعیین گردیده؛ نسبت به قبول یا رد سمت مزبور، اقدام ننماید؛ نمی توان وی را، مردود از تولیت محسوب نمود؛ لذا هرگاه مقتضی بداند؛ می تواند نسبت به اتیان وظایف مربوطه، قیام نماید.(66205)
به موجب نظریه مشورتی شماره ۴۰۸۰/۷ مورخه ۱۹/۶/۱۳۸۴ اداره حقوقی قضاییه، اگر شخصی توسط واقف، به عنوان متولی تعیین گردیده؛ نسبت به قبول یا رد سمت مزبور، اقدام ننماید؛ نمی‌توان وی را، مردود از تولیت محسوب نمود؛ لذا هرگاه مقتضی بداند؛ می‌تواند نسبت به اتیان وظایف مربوطه، قیام نماید. (۶۶۲۰۵)

نسخهٔ ‏۲۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۱۵

کسی که واقف او را متولی قرار داده می‌تواند بدواً تولیت را قبول یا رد کند و اگر قبول کرد دیگر نمی‌تواند رد نماید و اگر رد کرد مثل صورتی است که از اصل، متولی قرار داده نشده باشد.

توضیح واژگان

به تصدی موقوفه، تولیت گویند. (۲۹۳۲۰) (۲۹۳۲۲)

به کسی که اداره موقوفه را، به عهده گیرد؛ متولی گویند. (۸۵۲۴۳)

کلیات توضیحی تفسیری دکترین

به نظر برخی از حقوقدانان، تولیت، عقدی است لازم، که پس از ایجاب و قبول، قابل فسخ نمی‌باشد. (۳۲۸۰) و به نظر برخی دیگر، اختیار قبول یا رد تولیت، دلالت بر عقد بودن آن ندارد. (۲۲۸۵۷)

اگر شخص تولیت را قبول نموده؛ اما شروع به ایفای وظایف خود ننماید؛ یا اعلام کند که به تکالیف مربوط به تولیت، عمل نخواهد نمود؛ دراینصورت وضعیت، همانند موقعی است که برای موقوفه، متولی تعیین نگردیده بود؛ و چون هنوز وی، منعزل نشده‌است؛ می‌تواند تصدی موقوفه را عهده‌دار گردد. (۱۳۱۳۲۳)

نمی‌توان تولیت را، وکالت دانست؛ زیرا پس از قبول متولی، نه واقف می‌تواند او را عزل نماید؛ و نه خود وی، می‌تواند از سمت خود استعفا دهد. (۶۹۴۶۲۶)

مستندات فقهی

فقها در برخورداری متولی از حق قبول یا رد تولیت، اتفاق نظر دارند. (۴۶۷۳۴)

سوابق فقهی

حتی اگر متولی، پس از فوت واقف، متوجه گردد که واقف او را، به سمت تولیت تعیین نموده؛ تکلیفی به قبول این مسئولیت ندارد. (۹۳۴۳)

اگر واقف، چند نفر را به ترتیب، جهت تصدی سمت تولیت تعیین نماید؛ با رد یکی از اشخاص مزبور، از آن تاریخ به بعد، موقوفه بلاتصدی باقی می‌ماند. (۹۳۴۳)

بنا بر احتیاط، متولی نباید از سمت خود استعفا دهد؛ و در صورت استعفا، با مراجعه به قاضی، دوباره می‌تواند به عنوان تولیت، منصوب گردیده؛ و تصدی موقوفه را، برعهده گیرد. (۹۳۴۳)

اگر واقف، چند نفر را به ترتیب، جهت تصدی سمت تولیت تعیین نماید؛ پذیرش هر یک از متولیان، وجه ملزمی جهت مکلف بودن طبقات بعدی، جهت قبول سمت مزبور نمی‌باشد. (۴۶۷۳۸)

متولی منصوب از سوی واقف، وکیل او محسوب نمی‌گردد. (۶۹۴۶۲۶)

رویه‌های قضایی

به موجب نظریه مشورتی شماره ۴۰۸۰/۷ مورخه ۱۹/۶/۱۳۸۴ اداره حقوقی قضاییه، اگر شخصی توسط واقف، به عنوان متولی تعیین گردیده؛ نسبت به قبول یا رد سمت مزبور، اقدام ننماید؛ نمی‌توان وی را، مردود از تولیت محسوب نمود؛ لذا هرگاه مقتضی بداند؛ می‌تواند نسبت به اتیان وظایف مربوطه، قیام نماید. (۶۶۲۰۵)