ماده ۴۱ قانون مدنی: تفاوت میان نسخهها
جز (Nasim صفحهٔ ماده 41 قانون مدنی را به ماده ۴۱ قانون مدنی منتقل کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== توضیح واژگان == | == توضیح واژگان == | ||
حقی که به موجب آن، دارنده حق بدون تملک منفعت مال، میتواند از عین مال غیر بهرهمند گردد؛ حق انتفاع گویند. ( | حقی که به موجب آن، دارنده حق بدون تملک منفعت مال، میتواند از عین مال غیر بهرهمند گردد؛ حق انتفاع گویند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=83668|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=1}}</ref> | ||
== کلیات توضیحی تفسیری دکترین == | == کلیات توضیحی تفسیری دکترین == | ||
اگر حق انتفاع، به مدت عمر منتفع یا ثالث، به وجود آمده باشد؛ پس از فوت مالک عین، ورثه او نمیتوانند منتفع را، از انتفاع در ملک مزبور بازدارند. | اگر حق انتفاع، به مدت عمر منتفع یا ثالث، به وجود آمده باشد؛ پس از فوت مالک عین، ورثه او نمیتوانند منتفع را، از انتفاع در ملک مزبور بازدارند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=91128|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=26}}</ref> | ||
تعلیق در عمری، رقبی و سکنی، موافق قاعده است. ( | تعلیق در عمری، رقبی و سکنی، موافق قاعده است. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=116076|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=4}}</ref> | ||
عمری، از عقود عینی است. ( | عمری، از عقود عینی است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره متوسط شرح قانون مدنی (حقوق اموال)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=185236|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=6}}</ref> | ||
عمری، ممکن است به مدت عمر منتفع، و بطن اول از اولاد او منعقد گردد. ( | عمری، ممکن است به مدت عمر منتفع، و بطن اول از اولاد او منعقد گردد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره متوسط شرح قانون مدنی (حقوق اموال)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=185240|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=6}}</ref> | ||
به نظر برخی از حقوقدانان، عمری، مجانی بوده؛ و شرط عوض در آن، خلاف مقتضای عقد محسوب گردیده؛ و موجب بطلان حق انتفاع میگردد. ( | به نظر برخی از حقوقدانان، عمری، مجانی بوده؛ و شرط عوض در آن، خلاف مقتضای عقد محسوب گردیده؛ و موجب بطلان حق انتفاع میگردد. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره متوسط شرح قانون مدنی (حقوق اموال)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=185272|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=6}}</ref> و به عقیده برخی دیگر، همانند هبه معوض، حق انتفاع به صورت معوض نیز، صحیح است. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره متوسط شرح قانون مدنی (حقوق اموال)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=185280|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=6}}</ref> | ||
برخلاف عاریه، که نسبت به طرفین جایز است؛ عمری، تنها نسبت به مالک جایز بوده؛ و با فوت یا حجر طرفین نیز، منحل نمیگردد. ( | برخلاف عاریه، که نسبت به طرفین جایز است؛ عمری، تنها نسبت به مالک جایز بوده؛ و با فوت یا حجر طرفین نیز، منحل نمیگردد. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره متوسط شرح قانون مدنی (حقوق اموال)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=185312|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=6}}</ref> | ||
ممکن است حق انتفاع، مرکب از عمری و رقبی باشد؛ بهطور مثال، مالک، این حق را برای منتفع، تا زمان حیات وی، و برای وراث منتفع، به مدت ده سال پس از مرگ او، ایجاد نماید. ( | ممکن است حق انتفاع، مرکب از عمری و رقبی باشد؛ بهطور مثال، مالک، این حق را برای منتفع، تا زمان حیات وی، و برای وراث منتفع، به مدت ده سال پس از مرگ او، ایجاد نماید. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره متوسط شرح قانون مدنی (حقوق اموال)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=185872|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=6}}</ref> | ||
عمری، سکنی، و رقبی، مبتنی بر مسامحه بوده؛ لذا ممکن است مدت رقبی، بهطور دقیق ذکر نگردد. ( | عمری، سکنی، و رقبی، مبتنی بر مسامحه بوده؛ لذا ممکن است مدت رقبی، بهطور دقیق ذکر نگردد. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره متوسط شرح قانون مدنی (حقوق اموال)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=185880|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=6}}</ref> | ||
== سوابق فقهی == | == سوابق فقهی == | ||
شرایط صحت وقف، باید در مورد عمری و رقبی نیز، رعایت گردد. ( | شرایط صحت وقف، باید در مورد عمری و رقبی نیز، رعایت گردد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی و فتاوای امام خمینی (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=37212|صفحه=|نام۱=عبداله|نام خانوادگی۱=کیایی|چاپ=1}}</ref> | ||
شرط عوض در عمری، اعتبار ندارد. ( | شرط عوض در عمری، اعتبار ندارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره متوسط شرح قانون مدنی (حقوق اموال)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=185272|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=6}}</ref> | ||
ممکن است عاریه نیز مانند حق انتفاع، به صورت عمری منعقد گردد. ( | ممکن است عاریه نیز مانند حق انتفاع، به صورت عمری منعقد گردد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره متوسط شرح قانون مدنی (حقوق اموال)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=185288|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=6}}</ref> | ||
== رویههای قضایی == | == رویههای قضایی == | ||
به موجب دادنامه شماره ۶۴۷ مورخه ۲۹/۱۲/۱۳۱۷ شعبه ۳ دیوان عالی کشور، عمری، یکی از اقسام حق انتفاع بوده؛ که قبض، شرط صحت آن است. | به موجب دادنامه شماره ۶۴۷ مورخه ۲۹/۱۲/۱۳۱۷ شعبه ۳ دیوان عالی کشور، عمری، یکی از اقسام حق انتفاع بوده؛ که قبض، شرط صحت آن است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی در رویه قضایی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=165852|صفحه=|نام۱=سیدمحمدرضا|نام خانوادگی۱=حسینی|چاپ=4}}</ref> | ||
به موجب دادنامه شماره ۶۴۷ مورخه ۲۹/۱۲/۱۳۱۷ شعبه ۳ دیوان عالی کشور، اگر مالک، بخشی از ملک موضوع عمری را، به غیر اجاره داده باشد؛ اجاره بهای قسمت مزبور، به منتفع تعلق نخواهد داشت؛ مگراینکه معلوم گردد قصد مالک، واگذاری مال الاجاره به صاحب حق انتفاع بودهاست؛ دراینصورت نیز، منتفع تا زمان قبض ملک مورد انتفاع، حق دریافت اجاره بها را ندارد. | به موجب دادنامه شماره ۶۴۷ مورخه ۲۹/۱۲/۱۳۱۷ شعبه ۳ دیوان عالی کشور، اگر مالک، بخشی از ملک موضوع عمری را، به غیر اجاره داده باشد؛ اجاره بهای قسمت مزبور، به منتفع تعلق نخواهد داشت؛ مگراینکه معلوم گردد قصد مالک، واگذاری مال الاجاره به صاحب حق انتفاع بودهاست؛ دراینصورت نیز، منتفع تا زمان قبض ملک مورد انتفاع، حق دریافت اجاره بها را ندارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی در رویه قضایی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=165860|صفحه=|نام۱=سیدمحمدرضا|نام خانوادگی۱=حسینی|چاپ=4}}</ref> | ||
== منابع == | |||
{{پانویس}} |
نسخهٔ ۱۲ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۳۸
عُمری حق انتفاعی است که به موجب عقدی از طرف مالک برای شخص به مدت عمر خود یا عمر منتفع و یا عمر شخص ثالثی برقرار شده باشد.
توضیح واژگان
حقی که به موجب آن، دارنده حق بدون تملک منفعت مال، میتواند از عین مال غیر بهرهمند گردد؛ حق انتفاع گویند.[۱]
کلیات توضیحی تفسیری دکترین
اگر حق انتفاع، به مدت عمر منتفع یا ثالث، به وجود آمده باشد؛ پس از فوت مالک عین، ورثه او نمیتوانند منتفع را، از انتفاع در ملک مزبور بازدارند.[۲]
تعلیق در عمری، رقبی و سکنی، موافق قاعده است. [۳]
عمری، از عقود عینی است.[۴]
عمری، ممکن است به مدت عمر منتفع، و بطن اول از اولاد او منعقد گردد.[۵]
به نظر برخی از حقوقدانان، عمری، مجانی بوده؛ و شرط عوض در آن، خلاف مقتضای عقد محسوب گردیده؛ و موجب بطلان حق انتفاع میگردد. [۶] و به عقیده برخی دیگر، همانند هبه معوض، حق انتفاع به صورت معوض نیز، صحیح است. [۷]
برخلاف عاریه، که نسبت به طرفین جایز است؛ عمری، تنها نسبت به مالک جایز بوده؛ و با فوت یا حجر طرفین نیز، منحل نمیگردد. [۸]
ممکن است حق انتفاع، مرکب از عمری و رقبی باشد؛ بهطور مثال، مالک، این حق را برای منتفع، تا زمان حیات وی، و برای وراث منتفع، به مدت ده سال پس از مرگ او، ایجاد نماید. [۹]
عمری، سکنی، و رقبی، مبتنی بر مسامحه بوده؛ لذا ممکن است مدت رقبی، بهطور دقیق ذکر نگردد. [۱۰]
سوابق فقهی
شرایط صحت وقف، باید در مورد عمری و رقبی نیز، رعایت گردد.[۱۱]
شرط عوض در عمری، اعتبار ندارد.[۱۲]
ممکن است عاریه نیز مانند حق انتفاع، به صورت عمری منعقد گردد.[۱۳]
رویههای قضایی
به موجب دادنامه شماره ۶۴۷ مورخه ۲۹/۱۲/۱۳۱۷ شعبه ۳ دیوان عالی کشور، عمری، یکی از اقسام حق انتفاع بوده؛ که قبض، شرط صحت آن است.[۱۴]
به موجب دادنامه شماره ۶۴۷ مورخه ۲۹/۱۲/۱۳۱۷ شعبه ۳ دیوان عالی کشور، اگر مالک، بخشی از ملک موضوع عمری را، به غیر اجاره داده باشد؛ اجاره بهای قسمت مزبور، به منتفع تعلق نخواهد داشت؛ مگراینکه معلوم گردد قصد مالک، واگذاری مال الاجاره به صاحب حق انتفاع بودهاست؛ دراینصورت نیز، منتفع تا زمان قبض ملک مورد انتفاع، حق دریافت اجاره بها را ندارد.[۱۵]
منابع
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد اول). چاپ 1. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 83668
- ↑ ناصر کاتوزیان. قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 26. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 91128
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد دوم). چاپ 4. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 116076
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. دوره متوسط شرح قانون مدنی (حقوق اموال). چاپ 6. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 185236
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. دوره متوسط شرح قانون مدنی (حقوق اموال). چاپ 6. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 185240
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. دوره متوسط شرح قانون مدنی (حقوق اموال). چاپ 6. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 185272
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. دوره متوسط شرح قانون مدنی (حقوق اموال). چاپ 6. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 185280
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. دوره متوسط شرح قانون مدنی (حقوق اموال). چاپ 6. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 185312
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. دوره متوسط شرح قانون مدنی (حقوق اموال). چاپ 6. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 185872
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. دوره متوسط شرح قانون مدنی (حقوق اموال). چاپ 6. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 185880
- ↑ عبداله کیایی. قانون مدنی و فتاوای امام خمینی (جلد اول). چاپ 1. سمت، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 37212
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. دوره متوسط شرح قانون مدنی (حقوق اموال). چاپ 6. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 185272
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. دوره متوسط شرح قانون مدنی (حقوق اموال). چاپ 6. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 185288
- ↑ سیدمحمدرضا حسینی. قانون مدنی در رویه قضایی. چاپ 4. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 165852
- ↑ سیدمحمدرضا حسینی. قانون مدنی در رویه قضایی. چاپ 4. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 165860