ماده ۷۶ قانون مدنی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (Nasim صفحهٔ ماده 76 قانون مدنی را به ماده ۷۶ قانون مدنی منتقل کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۱۳ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۰:۴۹
کسی که واقف او را متولی قرار داده میتواند بدواً تولیت را قبول یا رد کند و اگر قبول کرد دیگر نمیتواند رد نماید و اگر رد کرد مثل صورتی است که از اصل، متولی قرار داده نشده باشد.
توضیح واژگان
به تصدی موقوفه، تولیت گویند. [۱] [۲]
به کسی که اداره موقوفه را، به عهده گیرد؛ متولی گویند.[۳]
کلیات توضیحی تفسیری دکترین
به نظر برخی از حقوقدانان، تولیت، عقدی است لازم، که پس از ایجاب و قبول، قابل فسخ نمیباشد.[۴]و به نظر برخی دیگر، اختیار قبول یا رد تولیت، دلالت بر عقد بودن آن ندارد. [۵]
اگر شخص تولیت را قبول نموده؛ اما شروع به ایفای وظایف خود ننماید؛ یا اعلام کند که به تکالیف مربوط به تولیت، عمل نخواهد نمود؛ دراینصورت وضعیت، همانند موقعی است که برای موقوفه، متولی تعیین نگردیده بود؛ و چون هنوز وی، منعزل نشدهاست؛ میتواند تصدی موقوفه را عهدهدار گردد.[۶]
نمیتوان تولیت را، وکالت دانست؛ زیرا پس از قبول متولی، نه واقف میتواند او را عزل نماید؛ و نه خود وی، میتواند از سمت خود استعفا دهد.[۷]
مستندات فقهی
فقها در برخورداری متولی از حق قبول یا رد تولیت، اتفاق نظر دارند.[۸]
سوابق فقهی
حتی اگر متولی، پس از فوت واقف، متوجه گردد که واقف او را، به سمت تولیت تعیین نموده؛ تکلیفی به قبول این مسئولیت ندارد. [۹]
اگر واقف، چند نفر را به ترتیب، جهت تصدی سمت تولیت تعیین نماید؛ با رد یکی از اشخاص مزبور، از آن تاریخ به بعد، موقوفه بلاتصدی باقی میماند. [۱۰]
بنا بر احتیاط، متولی نباید از سمت خود استعفا دهد؛ و در صورت استعفا، با مراجعه به قاضی، دوباره میتواند به عنوان تولیت، منصوب گردیده؛ و تصدی موقوفه را، برعهده گیرد.[۱۱]
اگر واقف، چند نفر را به ترتیب، جهت تصدی سمت تولیت تعیین نماید؛ پذیرش هر یک از متولیان، وجه ملزمی جهت مکلف بودن طبقات بعدی، جهت قبول سمت مزبور نمیباشد.[۱۲]
متولی منصوب از سوی واقف، وکیل او محسوب نمیگردد.[۱۳]
رویههای قضایی
به موجب نظریه مشورتی شماره ۴۰۸۰/۷ مورخه ۱۹/۶/۱۳۸۴ اداره حقوقی قضاییه، اگر شخصی توسط واقف، به عنوان متولی تعیین گردیده؛ نسبت به قبول یا رد سمت مزبور، اقدام ننماید؛ نمیتوان وی را، مردود از تولیت محسوب نمود؛ لذا هرگاه مقتضی بداند؛ میتواند نسبت به اتیان وظایف مربوطه، قیام نماید.[۱۴]
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد دوم). چاپ 4. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 117336
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد دوم). چاپ 4. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 117344
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد چهارم). چاپ 4. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 341028
- ↑ سیدحسین صفایی. دوره مقدماتی حقوق مدنی (جلد اول) (اشخاص و اموال). چاپ 11. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 13176
- ↑ ناصر کاتوزیان. قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 26. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 91484
- ↑ سیدحسن امامی. حقوق مدنی (جلد اول) (در اموال، مالکیت، حق انتفاع، حق ارتفاق، تعهدات بطور کلی، بیع و معاوضه). چاپ 17. اسلامیه، 1375. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 525348
- ↑ ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی (دوره عقود معین، قسمت سوم) (عطایا، هبه، وصیت). چاپ 7. گنج دانش، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2778560
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. دوره متوسط شرح قانون مدنی (حقوق اموال). چاپ 6. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 186992
- ↑ عبداله کیایی. قانون مدنی و فتاوای امام خمینی (جلد اول). چاپ 1. سمت، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 37428
- ↑ عبداله کیایی. قانون مدنی و فتاوای امام خمینی (جلد اول). چاپ 1. سمت، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 37428
- ↑ عبداله کیایی. قانون مدنی و فتاوای امام خمینی (جلد اول). چاپ 1. سمت، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 37428
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. دوره متوسط شرح قانون مدنی (حقوق اموال). چاپ 6. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 187008
- ↑ ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی (دوره عقود معین، قسمت سوم) (عطایا، هبه، وصیت). چاپ 7. گنج دانش، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2778560
- ↑ مجموعه قانون مدنی (ویرایش ششم). چاپ 7. معاونت تدوین، تنقیح و انتشار قوانین و مقررات معاونت حقوقی ریاست جمهوری، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 264876