ماده ۱۴۴ قانون مدنی: تفاوت میان نسخهها
(متن اصلی) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== توضیح واژگان == | == توضیح واژگان == | ||
موات در لغت، یعنی مرده و بی روح. | موات در لغت، یعنی مرده و بی روح.<ref>{{یادکرد کتاب۲||}}</ref> و به زمین هایی که سابقه مالکیت خصوصی آنها، مجهول است؛ و در حال حاضر، بدون کشت بوده؛ و مالکی ندارد؛ اراضی موات گویند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=80860|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=1}}</ref> و به آن دسته از اراضی، که فاقد سابقه بهره برداری بوده؛ و به صورت طبیعی، باقی مانده است؛ زمین موات گویند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق تحلیلی اراضی و املاک (اثبات، ثبت، تملک اراضی و املاک)|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2782188|صفحه=|نام۱=بهرام|نام خانوادگی۱=حسن زاده|چاپ=2}}</ref> و موات، زمینی است که به جهت بی آبی، پر آبی و یا به دلایلی دیگر، معطل افتاده؛ و از آن، نمی توان بهره برد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد دوم) (اسباب تملک) (عقود- ایقاعات- تعهدات) (قراردادها)|ترجمه=|جلد=|سال=1383|ناشر=پایدار|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=308780|صفحه=|نام۱=سیدجلال الدین|نام خانوادگی۱=مدنی|چاپ=1}}</ref> | ||
به زمین هایی که در گذشته، سابقه آبادانی داشته؛ ولی به زور یا با اراده مالک، مورد اعراض قرار گرفته اند؛ اراضی موات عرضی گویند.( | به زمین هایی که در گذشته، سابقه آبادانی داشته؛ ولی به زور یا با اراده مالک، مورد اعراض قرار گرفته اند؛ اراضی موات عرضی گویند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد دوم) گزیده ای از حقوق اموال|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=مؤسسات مطالعات و پژوهش های حقوقی شهر دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1748832|صفحه=|نام۱=محمدباقر|نام خانوادگی۱=پارساپور|چاپ=2}}</ref> | ||
== کلیات توضیحی تفسیری دکترین == | == کلیات توضیحی تفسیری دکترین == | ||
اگر شخص، اطراف اراضی زراعی را، آباد گرداند؛ مالک وسط آن نیز می گردد. اما عمران، گوشه ای کوچک از زمین چند هزار متری را، نمی توان دلیل تملک احیاکننده، نسبت به وسط زمین دانست.( | اگر شخص، اطراف اراضی زراعی را، آباد گرداند؛ مالک وسط آن نیز می گردد. اما عمران، گوشه ای کوچک از زمین چند هزار متری را، نمی توان دلیل تملک احیاکننده، نسبت به وسط زمین دانست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد اول) (در اموال، مالکیت، حق انتفاع، حق ارتفاق، تعهدات بطور کلی، بیع و معاوضه)|ترجمه=|جلد=|سال=1375|ناشر=اسلامیه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=525796|صفحه=|نام۱=سیدحسن|نام خانوادگی۱=امامی|چاپ=17}}</ref> <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره مقدماتی حقوق مدنی (اموال و مالکیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2942596|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=30}}</ref> چراکه تبعی بودن مالکیت وسط زمین، اقتضا می نماید که بین قسمت احیاشده و توابع آن، تناسب عرفی وجود داشته باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره مقدماتی حقوق مدنی (اموال و مالکیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2942596|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=30}}</ref> | ||
جهت تفسیر این ماده، نیاز است که به تبصره ماده 1 آیین نامه قانون زمین شهری، مراجعه گردد. | جهت تفسیر این ماده، نیاز است که به تبصره ماده 1 آیین نامه قانون زمین شهری، مراجعه گردد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه محشای قانون مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1709680|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=3}}</ref> | ||
مفاد این ماده، یکی از مهمترین توابع عرفی مالکیت را، دربر می گیرد.( | مفاد این ماده، یکی از مهمترین توابع عرفی مالکیت را، دربر می گیرد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره مقدماتی حقوق مدنی (اموال و مالکیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2942592|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=30}}</ref> <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره مقدماتی حقوق مدنی (اموال و مالکیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2942596|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=30}}</ref> | ||
== مستندات فقهی == | == مستندات فقهی == | ||
بنا بر قول مشهور، احیاکننده زمین موات، مالک معدن داخل آن نیز می گردد.( | بنا بر قول مشهور، احیاکننده زمین موات، مالک معدن داخل آن نیز می گردد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=الفارق (دایرةالمعارف عمومی حقوقی) (جلد سوم) (عده)|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4501892|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=1}}</ref> | ||
با استناد به روایتی از حضرت محمد، اگر شخصی، اطراف زمینی را دیوارکشی نماید؛ مالک کل زمین می گردد.( | با استناد به روایتی از حضرت محمد، اگر شخصی، اطراف زمینی را دیوارکشی نماید؛ مالک کل زمین می گردد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=منابع فقه شیعه ترجمه جامع احادیث الشیعه آیةاله سیدحسین بروجردی (جلد بیست وسوم) (معاملات 1)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=فرهنگ سبز|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3759508|صفحه=|نام۱=احمد|نام خانوادگی۱=اسماعیل تبار|نام۲=سیداحمدرضا|نام خانوادگی۲=حسینی|نام۳=محمدحسین (ترجمه)|نام خانوادگی۳=مهوری|چاپ=1}}</ref> | ||
== سوابق فقهی == | == سوابق فقهی == | ||
احیاکننده زمین موات، مالک معدن داخل آن نیز می گردد. اما چنین قولی، مشهور نیست.( | احیاکننده زمین موات، مالک معدن داخل آن نیز می گردد. اما چنین قولی، مشهور نیست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=الفارق (دایرةالمعارف عمومی حقوقی) (جلد سوم) (عده)|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4501892|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=1}}</ref> | ||
== رویه های قضایی == | == رویه های قضایی == | ||
به موجب دادنامه شماره 172 مورخه 3/4/1370 شعبه 10 دیوان عالی کشور، احیای اطراف زمین، موجب تملک وسط آن نیز میباشد. | به موجب دادنامه شماره 172 مورخه 3/4/1370 شعبه 10 دیوان عالی کشور، احیای اطراف زمین، موجب تملک وسط آن نیز میباشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=منتخب آرای دیوانعالی کشور پیرامون مسائل اراضی و آب|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=فردوسی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1836504|صفحه=|نام۱=یداله|نام خانوادگی۱=بازگیر|چاپ=3}}</ref> | ||
== انتقادات == | == انتقادات == | ||
قانونگذار، باید نحوه عمران اطراف زمین را، منوط به تشخیص عرف و عادت و نیز رعایت میزان توانایی و قدرت احیاءکننده می نمود.( | قانونگذار، باید نحوه عمران اطراف زمین را، منوط به تشخیص عرف و عادت و نیز رعایت میزان توانایی و قدرت احیاءکننده می نمود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره متوسط شرح قانون مدنی (حقوق اموال)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=187732|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=6}}</ref> | ||
== منابع == | |||
{{پانویس}} |
نسخهٔ ۲۵ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۴۲
احیای اطراف زمین موجب تملک وسط آن نیز میباشد.
توضیح واژگان
موات در لغت، یعنی مرده و بی روح.[۱] و به زمین هایی که سابقه مالکیت خصوصی آنها، مجهول است؛ و در حال حاضر، بدون کشت بوده؛ و مالکی ندارد؛ اراضی موات گویند.[۲] و به آن دسته از اراضی، که فاقد سابقه بهره برداری بوده؛ و به صورت طبیعی، باقی مانده است؛ زمین موات گویند.[۳] و موات، زمینی است که به جهت بی آبی، پر آبی و یا به دلایلی دیگر، معطل افتاده؛ و از آن، نمی توان بهره برد.[۴]
به زمین هایی که در گذشته، سابقه آبادانی داشته؛ ولی به زور یا با اراده مالک، مورد اعراض قرار گرفته اند؛ اراضی موات عرضی گویند.[۵]
کلیات توضیحی تفسیری دکترین
اگر شخص، اطراف اراضی زراعی را، آباد گرداند؛ مالک وسط آن نیز می گردد. اما عمران، گوشه ای کوچک از زمین چند هزار متری را، نمی توان دلیل تملک احیاکننده، نسبت به وسط زمین دانست.[۶] [۷] چراکه تبعی بودن مالکیت وسط زمین، اقتضا می نماید که بین قسمت احیاشده و توابع آن، تناسب عرفی وجود داشته باشد.[۸]
جهت تفسیر این ماده، نیاز است که به تبصره ماده 1 آیین نامه قانون زمین شهری، مراجعه گردد.[۹]
مفاد این ماده، یکی از مهمترین توابع عرفی مالکیت را، دربر می گیرد.[۱۰] [۱۱]
مستندات فقهی
بنا بر قول مشهور، احیاکننده زمین موات، مالک معدن داخل آن نیز می گردد.[۱۲]
با استناد به روایتی از حضرت محمد، اگر شخصی، اطراف زمینی را دیوارکشی نماید؛ مالک کل زمین می گردد.[۱۳]
سوابق فقهی
احیاکننده زمین موات، مالک معدن داخل آن نیز می گردد. اما چنین قولی، مشهور نیست.[۱۴]
رویه های قضایی
به موجب دادنامه شماره 172 مورخه 3/4/1370 شعبه 10 دیوان عالی کشور، احیای اطراف زمین، موجب تملک وسط آن نیز میباشد.[۱۵]
انتقادات
قانونگذار، باید نحوه عمران اطراف زمین را، منوط به تشخیص عرف و عادت و نیز رعایت میزان توانایی و قدرت احیاءکننده می نمود.[۱۶]
منابع
- ↑ .
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد اول). چاپ 1. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 80860
- ↑ بهرام حسن زاده. حقوق تحلیلی اراضی و املاک (اثبات، ثبت، تملک اراضی و املاک). چاپ 2. جنگل، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2782188
- ↑ سیدجلال الدین مدنی. حقوق مدنی (جلد دوم) (اسباب تملک) (عقود- ایقاعات- تعهدات) (قراردادها). چاپ 1. پایدار، 1383. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 308780
- ↑ محمدباقر پارساپور. حقوق مدنی (جلد دوم) گزیده ای از حقوق اموال. چاپ 2. مؤسسات مطالعات و پژوهش های حقوقی شهر دانش، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1748832
- ↑ سیدحسن امامی. حقوق مدنی (جلد اول) (در اموال، مالکیت، حق انتفاع، حق ارتفاق، تعهدات بطور کلی، بیع و معاوضه). چاپ 17. اسلامیه، 1375. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 525796
- ↑ ناصر کاتوزیان. دوره مقدماتی حقوق مدنی (اموال و مالکیت). چاپ 30. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2942596
- ↑ ناصر کاتوزیان. دوره مقدماتی حقوق مدنی (اموال و مالکیت). چاپ 30. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2942596
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. مجموعه محشای قانون مدنی. چاپ 3. گنج دانش، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1709680
- ↑ ناصر کاتوزیان. دوره مقدماتی حقوق مدنی (اموال و مالکیت). چاپ 30. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2942592
- ↑ ناصر کاتوزیان. دوره مقدماتی حقوق مدنی (اموال و مالکیت). چاپ 30. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2942596
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. الفارق (دایرةالمعارف عمومی حقوقی) (جلد سوم) (عده). چاپ 1. گنج دانش، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4501892
- ↑ احمد اسماعیل تبار، سیداحمدرضا حسینی و محمدحسین (ترجمه) مهوری. منابع فقه شیعه ترجمه جامع احادیث الشیعه آیةاله سیدحسین بروجردی (جلد بیست وسوم) (معاملات 1). چاپ 1. فرهنگ سبز، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3759508
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. الفارق (دایرةالمعارف عمومی حقوقی) (جلد سوم) (عده). چاپ 1. گنج دانش، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4501892
- ↑ یداله بازگیر. منتخب آرای دیوانعالی کشور پیرامون مسائل اراضی و آب. چاپ 3. فردوسی، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1836504
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. دوره متوسط شرح قانون مدنی (حقوق اموال). چاپ 6. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 187732