رای دادگاه درباره اعتراض ثالث اجرایی به استناد سند عادی (دادنامه شماره ۹۲۰۹۹۷۰۲۲۱۰۰۰۹۲۶): تفاوت میان نسخه‌ها

افزودن لینک درون ویکی
(افزودن لینک درون ویکی)
(افزودن لینک درون ویکی)
 
خط ۷: خط ۷:


== رأی دادگاه تجدیدنظر استان ==
== رأی دادگاه تجدیدنظر استان ==
[[تجدیدنظر خواهی|تجدیدنظرخواهی]] الف.ح. نسبت به [[دادنامه]] شماره ۴۰۵- ۹۲/۴/۳۱ صادره از شعبه ۱۴۸ دادگاه عمومی تهران که به موجب آن [[واخواهی]] مشارالیه از دادنامه غیابی شماره ۱۷۵-۹۲/۲/۳۰ متضمّن [[رفع توقیف]] از پلاک ثبتی شماره ۲۰۹۸۹/۱واقع در شهریار در اجرای مواد ۱۴۶و ۱۴۷قانون اجرای احکام مدنی موردپذیرش دادگاه قرار نگرفته و ضمن رد واخواهی، دادنامه غیابی تأییدشده است وارد و محمول بر صحت بوده و بر استدلال و استنباط [[محکمه]] نخستین خدشه و اشکال قانونی وارد است. زیرا معترض ثالث اجرایی با تقدیم یک برگ [[مبایعه نامه]] عادی مربوط به تاریخ ۸۶/۱۰/۲۱ [[مدعی]] خریداری رقبه مورد ترافع گردیده و تقاضای [[رفع توقیف]] آنکه برای استیفاء طلب [[تجدیدنظرخواه]] توقیف شده را نموده، درحالی که، اولا مطابق مقررات [[ماده ۱۳۰۵ قانون مدنی]]، در اسناد عادی تاریخ فقط درباره اشخاص که شرکت در تنظیم سند داشته معتبر بوده و نسبت به اشخاص ثالث معتبر نمی باشد. ثانیا در [[معامله]] موردادعای معترض ثالث مقررات مواد بند یک [[ماده ۴۶ قانون ثبت اسناد و املاک|ماده ۴۶]]<nowiki/>و بند یک [[ماده ۴۷ قانون ثبت اسناد و املاک|ماده ۴۷قانون ثبت اسناد و املاک]] رعایت نشده و مطابق مقررات [[ماده ۴۸ قانون ثبت اسناد و املاک|ماده ۴۸]]<nowiki/>همان قانون این سند در هیچ یک از ادارات و [[محکمه|محاکم]] پذیرفته نیست، ثالثا اسناد رسمی شماره ۱۱۸۴۶-۸۸/۸/۱۱ و شماره ۱۱۲۶۱-۸۸/۳/۶ هردو تنظیم شده در دفترخانه اسناد رسمی شماره ... شهریار حکایت از آن دارد که آقای ع.ج. [[محکوم علیه]] دادنامه شماره ۲۸۲-۸۸/۲/۳۰ این دادگاه، پلاک ثبتی متنازع فیه را در [[رهن]] بانک کشاورزی قرار داده و با اعلام اینکه مالک پلاک ثبتی مذکور هست مبادرت به امضاء اسناد رهنی یادشده نموده است. این اسناد در تاریخی مؤخر بر تنظیم [[مبایعه نامه]] عادی مورخ ۸۶/۱۰/۲۱ تنظیم گردیده و دلالت بر آن دارد که در سال ۱۳۸۸کماکان ملک در [[مالکیت]] ع.ج. قرار داشته و به معترض ثالث واگذار نگردیده است رابعا اظهارات ج.ب. به عنوان [[شاهد]] معامله مورخ ۸۶/۱۰/۲۱ نیز موثّر در مقام نبوده و مفید فایده نمی باشد. زیرا ادعای معترض ثالث مطابق بند ب [[ماده ۲۳۰ قانون آیین دادرسی مدنی]] با [[شهادت]] یک نفر شاهد قابل اثبات نیست و مطابق [[ماده ۲۴۱ قانون آیین دادرسی مدنی|ماده ۲۴۱]] قانون یادشده نیز تشخیص ارزش و تأثیر گواهی با [[دادگاه]] است. بنابراین، دادگاه ادعای تجدیدنظرخواه را وارد می داند، مستندا به مواد [[ماده ۳۵۸ قانون آیین دادرسی مدنی|۳۵۸]]<nowiki/>و[[ماده ۱۴۶ قانون آیین دادرسی مدنی|۱۴۶]]<nowiki/>و[[ماده ۱۴۷ قانون آیین دادرسی مدنی|۱۴۷ قانون آیین دادرسی مدنی]]، ضمن نقض دادنامه شماره ۴۰۵-۹۲/۴/۳۱ و [[دادنامه]] شماره ۱۷۵-۹۲/۲/۳۰، [[حکم]] به بی حقی و [[بطلان]] ادعای معترض ثالث صدر و اعلام می نماید. این [[رأی قطعی]] است.  
[[تجدیدنظر خواهی|تجدیدنظرخواهی]] الف.ح. نسبت به [[دادنامه]] شماره ۴۰۵- ۹۲/۴/۳۱ صادره از شعبه ۱۴۸ دادگاه عمومی تهران که به موجب آن [[واخواهی]] مشارالیه از دادنامه غیابی شماره ۱۷۵-۹۲/۲/۳۰ متضمّن [[رفع توقیف]] از پلاک ثبتی شماره ۲۰۹۸۹/۱واقع در شهریار در اجرای مواد ۱۴۶و ۱۴۷قانون اجرای احکام مدنی موردپذیرش دادگاه قرار نگرفته و ضمن رد واخواهی، دادنامه غیابی تأییدشده است وارد و محمول بر صحت بوده و بر استدلال و استنباط [[محکمه]] نخستین خدشه و اشکال قانونی وارد است. زیرا معترض ثالث اجرایی با تقدیم یک برگ [[مبایعه نامه]] عادی مربوط به تاریخ ۸۶/۱۰/۲۱ [[مدعی]] خریداری رقبه مورد ترافع گردیده و تقاضای [[رفع توقیف]] آنکه برای استیفاء طلب [[تجدیدنظرخواه]] توقیف شده را نموده، درحالی که، اولا مطابق مقررات [[ماده ۱۳۰۵ قانون مدنی]]، در اسناد عادی تاریخ فقط درباره اشخاص که شرکت در تنظیم سند داشته معتبر بوده و نسبت به اشخاص ثالث معتبر نمی باشد. ثانیا در [[معامله]] موردادعای معترض ثالث مقررات مواد بند یک [[ماده ۴۶ قانون ثبت اسناد و املاک|ماده ۴۶]]<nowiki/>و بند یک [[ماده ۴۷ قانون ثبت اسناد و املاک|ماده ۴۷قانون ثبت اسناد و املاک]] رعایت نشده و مطابق مقررات [[ماده ۴۸ قانون ثبت اسناد و املاک|ماده ۴۸]]<nowiki/>همان قانون این سند در هیچ یک از ادارات و [[محکمه|محاکم]] پذیرفته نیست، ثالثا اسناد رسمی شماره ۱۱۸۴۶-۸۸/۸/۱۱ و شماره ۱۱۲۶۱-۸۸/۳/۶ هردو تنظیم شده در دفترخانه اسناد رسمی شماره ... شهریار حکایت از آن دارد که آقای ع.ج. [[محکوم علیه]] دادنامه شماره ۲۸۲-۸۸/۲/۳۰ این دادگاه، پلاک ثبتی متنازع فیه را در [[رهن]] بانک کشاورزی قرار داده و با اعلام اینکه مالک پلاک ثبتی مذکور هست مبادرت به امضاء اسناد رهنی یادشده نموده است. این اسناد در تاریخی مؤخر بر تنظیم [[مبایعه نامه]] عادی مورخ ۸۶/۱۰/۲۱ تنظیم گردیده و دلالت بر آن دارد که در سال ۱۳۸۸کماکان ملک در [[مالکیت]] ع.ج. قرار داشته و به معترض ثالث واگذار نگردیده است رابعا اظهارات ج.ب. به عنوان [[شاهد]] معامله مورخ ۸۶/۱۰/۲۱ نیز موثّر در مقام نبوده و مفید فایده نمی باشد. زیرا ادعای معترض ثالث مطابق بند ب [[ماده ۲۳۰ قانون آیین دادرسی مدنی]] با [[شهادت]] یک نفر شاهد قابل اثبات نیست و مطابق [[ماده ۲۴۱ قانون آیین دادرسی مدنی|ماده ۲۴۱]] قانون یادشده نیز تشخیص ارزش و تأثیر گواهی با [[دادگاه]] است. بنابراین، دادگاه ادعای تجدیدنظرخواه را وارد می داند، مستندا به مواد [[ماده ۳۵۸ قانون آیین دادرسی مدنی|۳۵۸]] قانون آیین دادرسی مدنی و مواد ۱۴۶و۱۴۷ قانون اجرای احکام مدنی ، ضمن نقض دادنامه شماره ۴۰۵-۹۲/۴/۳۱ و [[دادنامه]] شماره ۱۷۵-۹۲/۲/۳۰، [[حکم]] به بی حقی و [[بطلان]] ادعای معترض ثالث صدر و اعلام می نماید. این [[رأی قطعی]] است.  


رییس شعبه ۱۰ دادگاه تجدیدنظر استان تهران مستشار دادگاه  
رییس شعبه ۱۰ دادگاه تجدیدنظر استان تهران مستشار دادگاه  
خط ۲۴: خط ۲۴:
* [[ماده ۲۴۱ قانون آیین دادرسی مدنی]]
* [[ماده ۲۴۱ قانون آیین دادرسی مدنی]]
* [[ماده ۳۵۸ قانون آیین دادرسی مدنی]]
* [[ماده ۳۵۸ قانون آیین دادرسی مدنی]]
* [[ماده ۱۴۶ قانون آیین دادرسی مدنی]]
* [[ماده ۱۴۷ قانون آیین دادرسی مدنی]]


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
۲٬۴۰۶

ویرایش