۱۹۹٬۶۴۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
۱- اولا، اصولا دعوای الزام به تحویل مبیع غیر منقول به استناد [[سند عادی]]، به سبب آن که مستلزم احراز وقوع [[بیع]] و اثبات مالکیت [[خواهان]] است، به تنهایی قابل استماع نیست و چنانچه ملک دارای سند رسمی باشد، با توجه به رأی وحدت رویه شماره ۶۷۲ مورخ ۱/۱۰/۱۳۸۳ هیأت عمومی دیوان عالی کشور پیش از طرح دعوای الزام به تنظیم سند رسمی نمی توان دعوای الزام به تحویل مبیع را مطرح و استماع کرد؛ بنابراین در فرض سؤال، چنانچه سند ملک به نام الف باشد، دعوای الزام به تحویل مبیع و الزام به تنظیم سند رسمی انتقال توأمان به طرفیت ب (ید ماقبل خواهان) و شخص الف اقامه می شود؛ وگرنه دعوای الزام به تحویل مبیع به طرفیت ب قابلیت استماع دارد. | ۱- اولا، اصولا دعوای الزام به تحویل مبیع غیر منقول به استناد [[سند عادی]]، به سبب آن که مستلزم احراز وقوع [[بیع]] و اثبات مالکیت [[خواهان]] است، به تنهایی قابل استماع نیست و چنانچه ملک دارای سند رسمی باشد، با توجه به رأی وحدت رویه شماره ۶۷۲ مورخ ۱/۱۰/۱۳۸۳ هیأت عمومی دیوان عالی کشور پیش از طرح دعوای الزام به تنظیم سند رسمی نمی توان دعوای الزام به تحویل مبیع را مطرح و استماع کرد؛ بنابراین در فرض سؤال، چنانچه سند ملک به نام الف باشد، دعوای الزام به تحویل مبیع و الزام به تنظیم سند رسمی انتقال توأمان به طرفیت ب (ید ماقبل خواهان) و شخص الف اقامه می شود؛ وگرنه دعوای الزام به تحویل مبیع به طرفیت ب قابلیت استماع دارد. | ||
ثانیا، با توجه به بند ۳ [[ماده ۳۶۲ قانون مدنی]]، بایع ملزم به تحویل مبیع است و باید موانع تحویل را مرتفع نماید و اطلاع دادگاه از اینکه ملک در تصرف ثالث است، مؤثر در مقام نیست و اصحاب پرونده می توانند ثالث متصرف را به عنوان [[مجلوب ثالث]] به دادرسی [[جلب شخص ثالث|جلب]] کنند و در هر حال چنانچه ثالث در این دادرسی دخالتی نداشته باشد، اجرای رأی صادره به طرفیت وی در حدود ماده | ثانیا، با توجه به بند ۳ [[ماده ۳۶۲ قانون مدنی]]، بایع ملزم به تحویل مبیع است و باید موانع تحویل را مرتفع نماید و اطلاع دادگاه از اینکه ملک در تصرف ثالث است، مؤثر در مقام نیست و اصحاب پرونده می توانند ثالث متصرف را به عنوان [[مجلوب ثالث]] به دادرسی [[جلب شخص ثالث|جلب]] کنند و در هر حال چنانچه ثالث در این دادرسی دخالتی نداشته باشد، اجرای رأی صادره به طرفیت وی در حدود [[ماده 44 قانون اجرای احکام مدنی]] مصوب ۱۳۵۶ امکان پذیر خواهد بود. | ||
۲- صرف نظر از اینکه ماده ۴۴۲ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب ۱۳۷۹ ناظر بر اعتراض ثالث محاکماتی است و موضوع استعلام که ناظر بر اعتراض ثالث اجرایی است، از شمول ماده یادشده خروج موضوعی دارد، در فرض سؤال با عنایت به احکام مقرر در [[ماده ۳۰ قانون مدنی|مواد ۳۰]]، [[ماده ۳۱ قانون مدنی|۳۱]]، [[ماده ۳۶ قانون مدنی|۳۶]]، [[ماده ۳۰۲ قانون مدنی|۳۰۲]] و [[ماده ۳۱۱ قانون مدنی|۳۱۱]] قانون مدنی، به نظر می رسد نمی توان انتقال رسمی مال را تلف حکمی تلقی کرد؛ زیرا محرومیت مالک از مالکیت و استرداد عین مال امری استثنایی و خلاف اصل است و تنها در موارد مصرح قانونی جایز است و نمی توان احکام استثنایی قانون را به دیگر موارد تسری داد. | ۲- صرف نظر از اینکه ماده ۴۴۲ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب ۱۳۷۹ ناظر بر اعتراض ثالث محاکماتی است و موضوع استعلام که ناظر بر اعتراض ثالث اجرایی است، از شمول ماده یادشده خروج موضوعی دارد، در فرض سؤال با عنایت به احکام مقرر در [[ماده ۳۰ قانون مدنی|مواد ۳۰]]، [[ماده ۳۱ قانون مدنی|۳۱]]، [[ماده ۳۶ قانون مدنی|۳۶]]، [[ماده ۳۰۲ قانون مدنی|۳۰۲]] و [[ماده ۳۱۱ قانون مدنی|۳۱۱]] قانون مدنی، به نظر می رسد نمی توان انتقال رسمی مال را تلف حکمی تلقی کرد؛ زیرا محرومیت مالک از مالکیت و استرداد عین مال امری استثنایی و خلاف اصل است و تنها در موارد مصرح قانونی جایز است و نمی توان احکام استثنایی قانون را به دیگر موارد تسری داد. | ||
== مواد مرتبط == | == مواد مرتبط == | ||
* [[ماده 44 قانون اجرای احکام مدنی]] | |||
* [[ماده ۳۶۲ قانون مدنی]] | * [[ماده ۳۶۲ قانون مدنی]] |