ماده ۹۳۷ قانون مدنی: تفاوت میان نسخهها
جز (Keyhani صفحهٔ ماده 937 قانون مدنی را به ماده ۹۳۷ قانون مدنی منتقل کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
هر گاه برای میت نه اعمام باشد و نه اخوال اولاد آنها به جای آنها ارث میبرند و نصیب هر نسل نصیب کسی خواهد بود که به | هر گاه برای میت نه اعمام باشد و نه اخوال اولاد آنها به جای آنها ارث میبرند و نصیب هر نسل نصیب کسی خواهد بود که به واسطهی او به میت متصل میشود. | ||
== توضیح واژگان == | == توضیح واژگان == | ||
نسل (اسم جمع)، یعنی رابطه ای که بین انسان با انسانی دیگر، ازطریق ولادت، در خط نزولی یا اطراف، حاصل گردد. ( | نسل(اسم جمع)، یعنی رابطه ای که بین انسان با انسانی دیگر، ازطریق ولادت، در خط نزولی یا اطراف، حاصل گردد. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد پنجم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=344264|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=4}}</ref> یا به عبارتی دیگر، به مجموع فرزندان مساوی از نظر بطن و عنوان، نسل گویند. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره حقوق مدنی (جلد اول) (ارث)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=197616|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=5}}</ref> | ||
== نکات توضیحی تفسیری دکترین == | == نکات توضیحی تفسیری دکترین == | ||
هرگاه وراث متوفی، منحصر به پسرعمه و دخترعمه از عمه امی، و پسرعمو و دخترعمو از عموی ابوینی او باشند؛ دراینصورت سدس ترکه، به فرزندان عمه امی میت تعلق داشته؛ که به تساوی، بین آنان تقسیم | هرگاه وراث متوفی، منحصر به پسرعمه و دخترعمه از عمه امی، و پسرعمو و دخترعمو از عموی ابوینی او باشند؛ دراینصورت سدس ترکه، به فرزندان عمه امی میت تعلق داشته؛ که به تساوی، بین آنان تقسیم می گردد. مابقی ماترک نیز، متعلق به فرزندان عموی ابوینی وی خواهدبود؛ که به نسبت ذکور دو برابر اناث، به ارث خواهندبرد. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ارث|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=155892|صفحه=|نام۱=مهدی|نام خانوادگی۱=شهیدی|چاپ=8}}</ref>درصورتیکه عمو و عمه و دایی و خاله متوفی، در قید حیات نباشند؛ فرزندان آنها به قائم مقامی از پدر یا مادرشان، از میت ارث می برند. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کلیات حقوق اسلامی|ترجمه=|جلد=|سال=1381|ناشر=رهام|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3575000|صفحه=|نام۱=محمد|نام خانوادگی۱=بروجردی عبده|چاپ=1}}</ref> <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبانی حقوق اسلامی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1085536|صفحه=|نام۱=ابوالقاسم|نام خانوادگی۱=گرجی|چاپ=1}}</ref> | ||
درصورتیکه اعمام و عمات و اخوال و خالات متوفی، زنده نباشند؛ و فاقد اولاد نیز بوده باشند؛ پس ماترک میت به عمو و عمه و دایی و خاله پدر و مادرش رسیده؛ و اگر آنان هم، زنده نباشند؛ فرزندانشان به قائم مقامی، ترکه را تملک خواهندنمود. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد سوم) (در شفعه، وصایا، ارث) (با تجدیدنظر، تصحیح کامل اضافات)|ترجمه=|جلد=|سال=1376|ناشر=اسلامیه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=15796|صفحه=|نام۱=سیدحسن|نام خانوادگی۱=امامی|چاپ=13}}</ref> | |||
چنانچه وراث متوفی، منحصر باشند به دو دخترعمه و پنج پسرخاله، دراینصورت ثلث ترکه، که سهم خاله میت است؛ بین اولاد او، به تساوی تقسیم خواهدشد؛ و دوثلث دیگر نیز، به فرزندان عمه متوفی تعلق داشته؛ که به نسبت ذکور دو برابر اناث، تملک خواهندنمود. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد سوم) (در شفعه، وصایا، ارث) (با تجدیدنظر، تصحیح کامل اضافات)|ترجمه=|جلد=|سال=1376|ناشر=اسلامیه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=15788|صفحه=|نام۱=سیدحسن|نام خانوادگی۱=امامی|چاپ=13}}</ref> | |||
فرزندان عموی ابی، در فرض وجود پسرعموی ابوینی برای متوفی، از ارث محروم خواهندبود. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ارث|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=155920|صفحه=|نام۱=مهدی|نام خانوادگی۱=شهیدی|چاپ=8}}</ref> | |||
== مستندات فقهی == | == مستندات فقهی == | ||
خویشاوند با واسطه، به منزله خویشاوندی است که به وسیله او، به متوفی منتسب | خویشاوند با واسطه، به منزله خویشاوندی است که به وسیله او، به متوفی منتسب می شود؛ مگراینکه وارثی نزدیکتر از او به میت، وجود داشته باشد؛ که مانع ارث بری اش گردد. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=منابع فقه شیعه ترجمه جامع احادیث الشیعه آیه اله سیدحسین بروجردی (جلد بیست و نه) (ارث)|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=فرهنگ سبز|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=5012000|صفحه=|نام۱=احمد|نام خانوادگی۱=اسماعیل تبار|نام۲=سیداحمدرضا|نام خانوادگی۲=حسینی|نام۳=محمدحسین (ترجمه)|نام خانوادگی۳=مهوری|چاپ=1}}</ref> | ||
== سوابق فقهی == | == سوابق فقهی == | ||
در فرضی که اعمام و عمات و اخوال و خالات متوفی، در قید حیات نباشند؛ فرزندان آنها، از متوفی ارث | در فرضی که اعمام و عمات و اخوال و خالات متوفی، در قید حیات نباشند؛ فرزندان آنها، از متوفی ارث می برند. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی و فتاوای امام خمینی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=54700|صفحه=|نام۱=عبداله|نام خانوادگی۱=کیایی|چاپ=1}}</ref> | ||
فرزندان دایی و خاله متوفی، به تساوی، ترکه را تملک می نمایند. اولاد اعمام و عمات نیز، به نسبت ذکور دو برابر اناث، ارث می برند مگر درمورد فرزندان اعمام امی، که بنابر احتیاط، باید در تقسیم، مصالحه نمود. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی و فتاوای امام خمینی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=54712|صفحه=|نام۱=عبداله|نام خانوادگی۱=کیایی|چاپ=1}}</ref> | |||
تا وقتی که اولاد اعمام و عمات و اخوال و خالات میت، زنده باشند؛ عمو و عمه و دایی و خاله پدر و مادر متوفی، ارث نمی برند. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره حقوق مدنی (جلد اول) (ارث)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=199964|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=5}}</ref> | |||
== منابع == | |||
{{پانویس}} |
نسخهٔ ۱۰ اکتبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۴۱
هر گاه برای میت نه اعمام باشد و نه اخوال اولاد آنها به جای آنها ارث میبرند و نصیب هر نسل نصیب کسی خواهد بود که به واسطهی او به میت متصل میشود.
توضیح واژگان
نسل(اسم جمع)، یعنی رابطه ای که بین انسان با انسانی دیگر، ازطریق ولادت، در خط نزولی یا اطراف، حاصل گردد. [۱] یا به عبارتی دیگر، به مجموع فرزندان مساوی از نظر بطن و عنوان، نسل گویند. [۲]
نکات توضیحی تفسیری دکترین
هرگاه وراث متوفی، منحصر به پسرعمه و دخترعمه از عمه امی، و پسرعمو و دخترعمو از عموی ابوینی او باشند؛ دراینصورت سدس ترکه، به فرزندان عمه امی میت تعلق داشته؛ که به تساوی، بین آنان تقسیم می گردد. مابقی ماترک نیز، متعلق به فرزندان عموی ابوینی وی خواهدبود؛ که به نسبت ذکور دو برابر اناث، به ارث خواهندبرد. [۳]درصورتیکه عمو و عمه و دایی و خاله متوفی، در قید حیات نباشند؛ فرزندان آنها به قائم مقامی از پدر یا مادرشان، از میت ارث می برند. [۴] [۵]
درصورتیکه اعمام و عمات و اخوال و خالات متوفی، زنده نباشند؛ و فاقد اولاد نیز بوده باشند؛ پس ماترک میت به عمو و عمه و دایی و خاله پدر و مادرش رسیده؛ و اگر آنان هم، زنده نباشند؛ فرزندانشان به قائم مقامی، ترکه را تملک خواهندنمود. [۶]
چنانچه وراث متوفی، منحصر باشند به دو دخترعمه و پنج پسرخاله، دراینصورت ثلث ترکه، که سهم خاله میت است؛ بین اولاد او، به تساوی تقسیم خواهدشد؛ و دوثلث دیگر نیز، به فرزندان عمه متوفی تعلق داشته؛ که به نسبت ذکور دو برابر اناث، تملک خواهندنمود. [۷]
فرزندان عموی ابی، در فرض وجود پسرعموی ابوینی برای متوفی، از ارث محروم خواهندبود. [۸]
مستندات فقهی
خویشاوند با واسطه، به منزله خویشاوندی است که به وسیله او، به متوفی منتسب می شود؛ مگراینکه وارثی نزدیکتر از او به میت، وجود داشته باشد؛ که مانع ارث بری اش گردد. [۹]
سوابق فقهی
در فرضی که اعمام و عمات و اخوال و خالات متوفی، در قید حیات نباشند؛ فرزندان آنها، از متوفی ارث می برند. [۱۰]
فرزندان دایی و خاله متوفی، به تساوی، ترکه را تملک می نمایند. اولاد اعمام و عمات نیز، به نسبت ذکور دو برابر اناث، ارث می برند مگر درمورد فرزندان اعمام امی، که بنابر احتیاط، باید در تقسیم، مصالحه نمود. [۱۱]
تا وقتی که اولاد اعمام و عمات و اخوال و خالات میت، زنده باشند؛ عمو و عمه و دایی و خاله پدر و مادر متوفی، ارث نمی برند. [۱۲]
منابع
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد پنجم). چاپ 4. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 344264
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. دوره حقوق مدنی (جلد اول) (ارث). چاپ 5. گنج دانش، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 197616
- ↑ مهدی شهیدی. ارث. چاپ 8. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 155892
- ↑ محمد بروجردی عبده. کلیات حقوق اسلامی. چاپ 1. رهام، 1381. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3575000
- ↑ ابوالقاسم گرجی. مبانی حقوق اسلامی. چاپ 1. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1085536
- ↑ سیدحسن امامی. حقوق مدنی (جلد سوم) (در شفعه، وصایا، ارث) (با تجدیدنظر، تصحیح کامل اضافات). چاپ 13. اسلامیه، 1376. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 15796
- ↑ سیدحسن امامی. حقوق مدنی (جلد سوم) (در شفعه، وصایا، ارث) (با تجدیدنظر، تصحیح کامل اضافات). چاپ 13. اسلامیه، 1376. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 15788
- ↑ مهدی شهیدی. ارث. چاپ 8. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 155920
- ↑ احمد اسماعیل تبار، سیداحمدرضا حسینی و محمدحسین (ترجمه) مهوری. منابع فقه شیعه ترجمه جامع احادیث الشیعه آیه اله سیدحسین بروجردی (جلد بیست و نه) (ارث). چاپ 1. فرهنگ سبز، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5012000
- ↑ عبداله کیایی. قانون مدنی و فتاوای امام خمینی (جلد دوم). چاپ 1. سمت، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 54700
- ↑ عبداله کیایی. قانون مدنی و فتاوای امام خمینی (جلد دوم). چاپ 1. سمت، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 54712
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. دوره حقوق مدنی (جلد اول) (ارث). چاپ 5. گنج دانش، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 199964