ماده ۲ قانون تامین اجتماعی مصوب ۱۳۵۴: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (Wikihagh admin صفحهٔ ماده 2 قانون تامین اجتماعی مصوب 1354 را به ماده ۲ قانون تامین اجتماعی مصوب ۱۳۵۴ منتقل کرد: فارسی سازی نویسه ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''ماده ۲ قانون تامین اجتماعی:'''
تعاريف:
تعاريف:


1ـ بيمه شده شخصي است كه رأساً مشمول مقررات تأمين اجتماعي بوده و با پرداخت مبالغي بعنوان حق بيمه حق استفاده از مزاياي مقرر در ‌اين قانون را دارد.
[[بيمه شده]] شخصي است كه رأساً مشمول مقررات تأمين اجتماعي بوده و با پرداخت مبالغي به عنوان حق بيمه حق استفاده از مزاياي مقرر در ‌اين قانون را دارد.
 
2ـ خانواده بيمه شده شخص يا اشخاصي هستند كه به تبع بيمه شده از مزاياي موضوع اين قانون استفاده ميكنند.
2ـ خانواده بيمه شده شخص يا اشخاصي هستند كه به تبع بيمه شده از مزاياي موضوع اين قانون استفاده ميكنند.
3ـ كارگاه محلي است كه بيمه شده بدستور كارفرما يا نماينده او در آنجا كار ميكند.
3ـ كارگاه محلي است كه بيمه شده بدستور كارفرما يا نماينده او در آنجا كار ميكند.
4ـ كارفرما شخص حقيقي يا حقوقي است كه بيمه شده بدستور يا بحساب او كار ميكند. كليه كسانيكه بعنوان مدير يا مسئول عهده ‌دار اداره‌ كارگاه‌ هستند نماينده كارفرما محسوب ميشوند و كارفرما مسئول انجام كليه تعهداتي است كه نمايندگان مزبور در قبال بيمه شده بعهده ميگيرند.
 
4ـ كارفرما شخص حقيقي يا حقوقي است كه بيمه شده به دستور يا به حساب او كار مي كند. كليه كسانيكه به عنوان مدير يا مسئول عهده ‌دار اداره‌ كارگاه‌ هستند نماينده كارفرما محسوب مي شوند و كارفرما مسئول انجام كليه تعهداتي است كه نمايندگان مزبور در قبال بيمه شده به عهده ميگيرند.
 
5ـ مزد يا حقوق يا كارمزد در اين قانون شامل هر گونه وجوه و مزاياي نقدي يا غيرنقدي مستمر است كه در مقابل كار به بيمه شده داده ميشود.
5ـ مزد يا حقوق يا كارمزد در اين قانون شامل هر گونه وجوه و مزاياي نقدي يا غيرنقدي مستمر است كه در مقابل كار به بيمه شده داده ميشود.
6ـ حق بيمه عبارت از وجوهي است كه بحكم اين قانون و براي استفاده از مزاياي موضوع آن بسازمان پرداخت ميگردد.
 
7ـ بيماري، وضع غيرعادي جسمي‌ يا روحي است كه انجام خدمات درماني را ايجاب ميكند يا موجب عدم توانائي موقت اشتغال بكار ميشود‌ يا اينكه موجب هر دو در آن واحد ميگردد.
6ـ حق بيمه عبارت از وجوهي است كه به حكم اين قانون و براي استفاده از مزاياي موضوع آن به سازمان پرداخت ميگردد.
 
7ـ بيماري، وضع غيرعادي جسمي‌ يا روحي است كه انجام خدمات درماني را ايجاب ميكند يا موجب عدم توانائي موقت اشتغال به كار ميشود‌ يا اينكه موجب هر دو در آن واحد ميگردد.
 
8ـ حادثه از لحاظ اين قانون اتفاقي پيش ‌بيني نشده كه تحت تأثير عامل يا عوامل خارجي در اثر عمل يا اتفاق ناگهاني رخ ميدهد و موجب‌ صدماتي بر جسم يا روان بيمه شده ميگردد.
8ـ حادثه از لحاظ اين قانون اتفاقي پيش ‌بيني نشده كه تحت تأثير عامل يا عوامل خارجي در اثر عمل يا اتفاق ناگهاني رخ ميدهد و موجب‌ صدماتي بر جسم يا روان بيمه شده ميگردد.
9ـ غرامت دستمزد بوجوهي اطلاق ميشود كه در ايام بارداري بيماري و عدم توانائي موقت، اشتغال بكار و عدم دريافت مزد يا حقوق بحكم ‌اين قانون بجاي مزد يا حقوق به بيمه شده پرداخت ميشود.
 
10ـ وسائل كمكي پزشكي (‌پروتزواتز) وسائلي هستند كه بمنظور اعاده سلامت يا براي جبران نقص جسماني يا تقويت يكي از حواس بكار ‌ميروند.
[[غرامت]] دستمزد به وجوهي اطلاق ميشود كه در ايام بارداري بيماري و عدم توانائي موقت، اشتغال بكار و عدم دريافت مزد يا حقوق به حكم ‌اين قانون بجاي مزد يا حقوق به بيمه شده پرداخت ميشود.
 
10ـ وسائل كمكي پزشكي (‌پروتزواتز) وسائلي هستند كه به منظور اعاده سلامت يا براي جبران نقص جسماني يا تقويت يكي از حواس بكار ‌ميروند.
 
11ـ كمك ازدواج مبلغي است كه طبق شرايط خاصي براي جبران هزينه‌ هاي ناشي از ازدواج به بيمه شده پرداخت ميگردد.
11ـ كمك ازدواج مبلغي است كه طبق شرايط خاصي براي جبران هزينه‌ هاي ناشي از ازدواج به بيمه شده پرداخت ميگردد.
12ـ كمك عائله ‌مندي مبلغي است كه طبق شرايط خاص در مقابل عائله ‌مندي توسط كارفرما به بيمه شده پرداخت ميشود.
 
13ـ از كار افتادگي كلي عبارتست از كاهش قدرت كار بيمه ‌شده بنحوي كه نتواند با اشتغال بكار سابق يا كار ديگري بيش از يك سوم از درآمد ‌قبلي خود را بدست آورد.
12ـ [[كمك عائله ‌مندي]] مبلغي است كه طبق شرايط خاص در مقابل عائله ‌مندي توسط كارفرما به بيمه شده پرداخت ميشود.
14ـ از كار افتادگي جزئي عبارتست از كاهش قدرت كار بيمه شده بنحوي كه با اشتغال بكار سابق يا كار ديگر فقط قسمتي از درآمد خود را بدست آورد.
 
15ـ بازنشستگي عبارتست از عدم اشتغال بيمه شده بكار بسبب رسيدن بسن بازنشستگي مقرر در اين قانون.
13ـ [[از كار افتادگي كلي]] عبارتست از كاهش قدرت كار بيمه ‌شده به نحوي كه نتواند با اشتغال بكار سابق يا كار ديگري بيش از يك سوم از درآمد ‌قبلي خود را بدست آورد.
16ـ مستمري عبارت از وجهي است كه طبق شرايط مقرر در اين قانون بمنظور جبران قطع تمام يا قسمتي از درآمد به بيمه شده و در صورت‌ فوت او براي تأمين معيشت بازماندگان وي به آنان پرداخت ميشود.
 
17ـ غرامت مقطوع نقص عضو مبلغي است كه بطور يكجا براي جبران نقص عضو يا جبران تقليل درآمد بيمه شده به شخص او داده ميشود.
14ـ [[از كار افتادگي جزئي]] عبارتست از كاهش قدرت كار بيمه شده به نحوي كه با اشتغال بكار سابق يا كار ديگر فقط قسمتي از درآمد خود را بدست آورد.
18ـ كمك كفن و دفن مبلغ مقطوعي است كه بمنظور تأمين هزينه‌ هاي مربوط به كفن و دفن بيمه شده در مواردي كه خانواده او اين امر را بعهده ميگيرند پرداخت ميگردد.
 
15ـ [[بازنشستگي]] عبارتست از عدم اشتغال بيمه شده بكار بسبب رسيدن بسن بازنشستگي مقرر در اين قانون.
 
16ـ [[مستمري]] عبارت از وجهي است كه طبق شرايط مقرر در اين قانون به منظور جبران قطع تمام يا قسمتي از درآمد به بيمه شده و در صورت‌ فوت او براي تأمين معيشت بازماندگان وي به آنان پرداخت ميشود.
 
17ـ غرامت مقطوع نقص عضو مبلغي است كه به طور يكجا براي جبران نقص عضو يا جبران تقليل درآمد بيمه شده به شخص او داده ميشود.
 
18ـ كمك كفن و دفن مبلغ مقطوعي است كه به منظور تأمين هزينه‌ هاي مربوط به كفن و دفن بيمه شده در مواردي كه خانواده او اين امر را به عهده ميگيرند پرداخت ميگردد.
 
== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
از نظر حقوقی سه اثر بر بازنشسته شدن بیمه شده مترتب است. اثر اول عدم اشتعال بیمه شده اثر دوم استحقاق و دریافت حق سنوات بیمه شدگان اجباری و اثر سوم  استحقاق و دریافت مستمری بازنشستگی و سایر مزایا <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق تأمین اجتماعی|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3600884|صفحه=|نام۱=کورش|نام خانوادگی۱=استوارسنگری|چاپ=3}}</ref>
 
== منابع ==
{{پانویس}}

نسخهٔ ‏۴ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۲۶

ماده ۲ قانون تامین اجتماعی:

تعاريف:

بيمه شده شخصي است كه رأساً مشمول مقررات تأمين اجتماعي بوده و با پرداخت مبالغي به عنوان حق بيمه حق استفاده از مزاياي مقرر در ‌اين قانون را دارد.

2ـ خانواده بيمه شده شخص يا اشخاصي هستند كه به تبع بيمه شده از مزاياي موضوع اين قانون استفاده ميكنند.

3ـ كارگاه محلي است كه بيمه شده بدستور كارفرما يا نماينده او در آنجا كار ميكند.

4ـ كارفرما شخص حقيقي يا حقوقي است كه بيمه شده به دستور يا به حساب او كار مي كند. كليه كسانيكه به عنوان مدير يا مسئول عهده ‌دار اداره‌ كارگاه‌ هستند نماينده كارفرما محسوب مي شوند و كارفرما مسئول انجام كليه تعهداتي است كه نمايندگان مزبور در قبال بيمه شده به عهده ميگيرند.

5ـ مزد يا حقوق يا كارمزد در اين قانون شامل هر گونه وجوه و مزاياي نقدي يا غيرنقدي مستمر است كه در مقابل كار به بيمه شده داده ميشود.

6ـ حق بيمه عبارت از وجوهي است كه به حكم اين قانون و براي استفاده از مزاياي موضوع آن به سازمان پرداخت ميگردد.

7ـ بيماري، وضع غيرعادي جسمي‌ يا روحي است كه انجام خدمات درماني را ايجاب ميكند يا موجب عدم توانائي موقت اشتغال به كار ميشود‌ يا اينكه موجب هر دو در آن واحد ميگردد.

8ـ حادثه از لحاظ اين قانون اتفاقي پيش ‌بيني نشده كه تحت تأثير عامل يا عوامل خارجي در اثر عمل يا اتفاق ناگهاني رخ ميدهد و موجب‌ صدماتي بر جسم يا روان بيمه شده ميگردد.

غرامت دستمزد به وجوهي اطلاق ميشود كه در ايام بارداري بيماري و عدم توانائي موقت، اشتغال بكار و عدم دريافت مزد يا حقوق به حكم ‌اين قانون بجاي مزد يا حقوق به بيمه شده پرداخت ميشود.

10ـ وسائل كمكي پزشكي (‌پروتزواتز) وسائلي هستند كه به منظور اعاده سلامت يا براي جبران نقص جسماني يا تقويت يكي از حواس بكار ‌ميروند.

11ـ كمك ازدواج مبلغي است كه طبق شرايط خاصي براي جبران هزينه‌ هاي ناشي از ازدواج به بيمه شده پرداخت ميگردد.

12ـ كمك عائله ‌مندي مبلغي است كه طبق شرايط خاص در مقابل عائله ‌مندي توسط كارفرما به بيمه شده پرداخت ميشود.

13ـ از كار افتادگي كلي عبارتست از كاهش قدرت كار بيمه ‌شده به نحوي كه نتواند با اشتغال بكار سابق يا كار ديگري بيش از يك سوم از درآمد ‌قبلي خود را بدست آورد.

14ـ از كار افتادگي جزئي عبارتست از كاهش قدرت كار بيمه شده به نحوي كه با اشتغال بكار سابق يا كار ديگر فقط قسمتي از درآمد خود را بدست آورد.

15ـ بازنشستگي عبارتست از عدم اشتغال بيمه شده بكار بسبب رسيدن بسن بازنشستگي مقرر در اين قانون.

16ـ مستمري عبارت از وجهي است كه طبق شرايط مقرر در اين قانون به منظور جبران قطع تمام يا قسمتي از درآمد به بيمه شده و در صورت‌ فوت او براي تأمين معيشت بازماندگان وي به آنان پرداخت ميشود.

17ـ غرامت مقطوع نقص عضو مبلغي است كه به طور يكجا براي جبران نقص عضو يا جبران تقليل درآمد بيمه شده به شخص او داده ميشود.

18ـ كمك كفن و دفن مبلغ مقطوعي است كه به منظور تأمين هزينه‌ هاي مربوط به كفن و دفن بيمه شده در مواردي كه خانواده او اين امر را به عهده ميگيرند پرداخت ميگردد.

نکات توضیحی تفسیری دکترین

از نظر حقوقی سه اثر بر بازنشسته شدن بیمه شده مترتب است. اثر اول عدم اشتعال بیمه شده اثر دوم استحقاق و دریافت حق سنوات بیمه شدگان اجباری و اثر سوم استحقاق و دریافت مستمری بازنشستگی و سایر مزایا [۱]

منابع

  1. کورش استوارسنگری. حقوق تأمین اجتماعی. چاپ 3. میزان، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3600884