ماده ۸۴۱ قانون مدنی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «موصی‌به باید ملک موصی باشد و وصیت به مال غیر ولو با اجازه‌ی مالک باطل است. ==...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:


== توضیح واژگان ==
== توضیح واژگان ==
فضولی، یعنی کسی که بدون اجازه مالک یا قائم مقام او، انشای عقد می کند.(892573)
فضولی، یعنی کسی که بدون اجازه مالک یا قائم مقام او، انشای عقد می کند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=متون فقه (جلد سوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1385|ناشر=خط سوم|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3565196|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|نام۲=حمید|نام خانوادگی۲=مسجدسرایی|چاپ=2}}</ref>


== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
درصورتیکه موصی، مالک موصی به نباشد؛ وصیت باطل است.(360728) و وصیت مازاد بر ثلث، فضولی محسوب نمی گردد؛ چراکه تا زمانی که موصی در قید حیات است؛ هنوز مالکیت ورثه نسبت به ماترک محقق نشده؛ تا بتوان وصیت موصی را، فضولی تلقی کرد؛ و حتی پس از مرگ موصی، که ترکه وی به طور قهری، به ورثه انتقال می یابد؛ باز هم به حکم قانون، وصیت مازاد بر ثلث، فضولی تلقی نمی شود.(61390) و وصیت مالک به مال مرهونه صحیح است؛ هرچند برخی از حقوقدانان، آن را غیرنافذ دانسته اند.(24888)
درصورتیکه موصی، مالک موصی به نباشد؛ وصیت باطل است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=اساس در قوانین مدنی (المدونه)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1442968|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=1}}</ref>
 
وصیت مازاد بر ثلث، فضولی محسوب نمی گردد؛ چراکه تا زمانی که موصی در قید حیات است؛ هنوز مالکیت ورثه نسبت به ماترک محقق نشده؛ تا بتوان وصیت موصی را، فضولی تلقی کرد؛ و حتی پس از مرگ موصی، که ترکه وی به طور قهری، به ورثه انتقال می یابد؛ باز هم به حکم قانون، وصیت مازاد بر ثلث، فضولی تلقی نمی شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (اموال و مالکیت، عقود و معامات و الزامات، ضمان قهری، عقود معین، اخذ به شفعه و وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1380|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=245616|صفحه=|نام۱=محمد|نام خانوادگی۱=بروجردی عبده|چاپ=1}}</ref>
 
وصیت مالک به مال مرهونه صحیح است؛ هرچند برخی از حقوقدانان، آن را غیرنافذ دانسته اند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=99608|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=26}}</ref>


== سوابق فقهی ==
== سوابق فقهی ==
فقهای شیعه، وصیت به چیزی را، که موصی مالک آن نباشد؛ باطل دانسته اند.(74403) و وصیت به مال غیر، درفرض تنفیذ صاحب آن، صحیح است.(50229) و تنفیذ وصیت فضولی توسط مالک موصی به، همانند انشای وصیت توسط خود او، معتبر است.(50227)
فقهای شیعه، وصیت به چیزی را، که موصی مالک آن نباشد؛ باطل دانسته اند. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=297668|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=2}}</ref> و وصیت به مال غیر، درفرض تنفیذ صاحب آن، صحیح است. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بررسی فقهی و حقوقی وصیت مواد 825-860 قانون مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=مرکز نشر علوم اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=200972|صفحه=|نام۱=سیدمصطفی|نام خانوادگی۱=محقق داماد|چاپ=4}}</ref> و تنفیذ وصیت فضولی توسط مالک موصی به، همانند انشای وصیت توسط خود او، معتبر است. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بررسی فقهی و حقوقی وصیت مواد 825-860 قانون مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=مرکز نشر علوم اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=200964|صفحه=|نام۱=سیدمصطفی|نام خانوادگی۱=محقق داماد|چاپ=4}}</ref>


== رویه های قضایی ==
== رویه های قضایی ==
دادنامه شماره 70/718 و 717 مورخه 15/5/1370 شعبه 30 دیوان عالی کشور، رأی دادگاه بدوی، مبنی بر بطلان وصیت به مالی را، که قبلاً توسط موصی، به دیگری هبه گردیده؛ و یا به طور قطعی منتقل شده؛ ابرام نموده است.(661126)
دادنامه شماره 70/718 و 717 مورخه 15/5/1370 شعبه 30 دیوان عالی کشور، رأی دادگاه بدوی، مبنی بر بطلان وصیت به مالی را، که قبلاً توسط موصی، به دیگری هبه گردیده؛ و یا به طور قطعی منتقل شده؛ ابرام نموده است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=موازین حقوقی امور حسبی در آرای دیوانعالی کشور (جلد دوم) (وصیت، حصر وراثت، ارث)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2644560|صفحه=|نام۱=یداله|نام خانوادگی۱=بازگیر|چاپ=1}}</ref>


== انتقادات ==
== انتقادات ==
باتوجه به اینکه رابطه ملک و مال در حقوق ما، عموم و خصوص من وجه است؛ لذا عطف لفظ "مال" به "ملک" در این ماده، صحیح نمی باشد؛ و بهتر بود که به جای لفظ "مال"، کلمه "ملک" ذکر می گردید.(74406)
باتوجه به اینکه رابطه ملک و مال در حقوق ما، عموم و خصوص من وجه است؛ لذا عطف لفظ "مال" به "ملک" در این ماده، صحیح نمی باشد؛ و بهتر بود که به جای لفظ "مال"، کلمه "ملک" ذکر می گردید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (وصیت)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=297680|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=2}}</ref>
 
== منابع ==
{{پانویس}}

نسخهٔ ‏۱۰ اکتبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۰۸

موصی‌به باید ملک موصی باشد و وصیت به مال غیر ولو با اجازه‌ی مالک باطل است.

توضیح واژگان

فضولی، یعنی کسی که بدون اجازه مالک یا قائم مقام او، انشای عقد می کند.[۱]

نکات توضیحی تفسیری دکترین

درصورتیکه موصی، مالک موصی به نباشد؛ وصیت باطل است.[۲]

وصیت مازاد بر ثلث، فضولی محسوب نمی گردد؛ چراکه تا زمانی که موصی در قید حیات است؛ هنوز مالکیت ورثه نسبت به ماترک محقق نشده؛ تا بتوان وصیت موصی را، فضولی تلقی کرد؛ و حتی پس از مرگ موصی، که ترکه وی به طور قهری، به ورثه انتقال می یابد؛ باز هم به حکم قانون، وصیت مازاد بر ثلث، فضولی تلقی نمی شود.[۳]

وصیت مالک به مال مرهونه صحیح است؛ هرچند برخی از حقوقدانان، آن را غیرنافذ دانسته اند.[۴]

سوابق فقهی

فقهای شیعه، وصیت به چیزی را، که موصی مالک آن نباشد؛ باطل دانسته اند. [۵] و وصیت به مال غیر، درفرض تنفیذ صاحب آن، صحیح است. [۶] و تنفیذ وصیت فضولی توسط مالک موصی به، همانند انشای وصیت توسط خود او، معتبر است. [۷]

رویه های قضایی

دادنامه شماره 70/718 و 717 مورخه 15/5/1370 شعبه 30 دیوان عالی کشور، رأی دادگاه بدوی، مبنی بر بطلان وصیت به مالی را، که قبلاً توسط موصی، به دیگری هبه گردیده؛ و یا به طور قطعی منتقل شده؛ ابرام نموده است.[۸]

انتقادات

باتوجه به اینکه رابطه ملک و مال در حقوق ما، عموم و خصوص من وجه است؛ لذا عطف لفظ "مال" به "ملک" در این ماده، صحیح نمی باشد؛ و بهتر بود که به جای لفظ "مال"، کلمه "ملک" ذکر می گردید.[۹]

منابع

  1. عباس زراعت و حمید مسجدسرایی. متون فقه (جلد سوم). چاپ 2. خط سوم، 1385.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3565196
  2. محمدجعفر جعفری لنگرودی. اساس در قوانین مدنی (المدونه). چاپ 1. گنج دانش، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1442968
  3. محمد بروجردی عبده. حقوق مدنی (اموال و مالکیت، عقود و معامات و الزامات، ضمان قهری، عقود معین، اخذ به شفعه و وصیت). چاپ 1. گنج دانش، 1380.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 245616
  4. ناصر کاتوزیان. قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 26. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 99608
  5. محمدجعفر جعفری لنگرودی. حقوق مدنی (وصیت). چاپ 2. گنج دانش، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 297668
  6. سیدمصطفی محقق داماد. بررسی فقهی و حقوقی وصیت مواد 825-860 قانون مدنی. چاپ 4. مرکز نشر علوم اسلامی، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 200972
  7. سیدمصطفی محقق داماد. بررسی فقهی و حقوقی وصیت مواد 825-860 قانون مدنی. چاپ 4. مرکز نشر علوم اسلامی، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 200964
  8. یداله بازگیر. موازین حقوقی امور حسبی در آرای دیوانعالی کشور (جلد دوم) (وصیت، حصر وراثت، ارث). چاپ 1. جنگل، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2644560
  9. محمدجعفر جعفری لنگرودی. حقوق مدنی (وصیت). چاپ 2. گنج دانش، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 297680