ماده ۵۹۷ قانون مجازات اسلامی (تعزیرات): تفاوت میان نسخهها
(←پیشینه) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== توضیح واژگان == | == توضیح واژگان == | ||
مقام قضایی همان کارمند قضایی دادگستری است و یا قوه قضاییه است که دارای پایه قضای باشد. | مقام قضایی همان کارمند قضایی دادگستری است و یا قوه قضاییه است که دارای پایه قضای باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مجازات اسلامی (جلد دوم) (بخش تعزیرات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=374824|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=2}}</ref>شغل را باید هرنوع حرفه و پیشه تعریف نمود که فردی بطور مستمر انجام می دهد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد سوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=333796|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=4}}</ref> | ||
== پیشینه == | == پیشینه == | ||
در این خصوص باید به [[ماده 150 قانون مجازات عمومی مصوب 1305]] اشاره کرد.374896 | در این خصوص باید به [[ماده 150 قانون مجازات عمومی مصوب 1305]] اشاره کرد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مجازات اسلامی (جلد دوم) (بخش تعزیرات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=374896|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=2}}</ref> | ||
== نکات توضیحی تفسیری دکترین == | == نکات توضیحی تفسیری دکترین == | ||
مبنای وضع این ماده حمایت از حق دادخواهی اعضای جامعه است که باید آن را یکی از بنیادی ترین حقوق بشر دانست. چرا که این حق ضامن ضامن حفاظت قضایی از حقوق و آزادی های افراد است.4379980 اصل لزوم پذیرش شکایات در قانون اساسی ایران نیز پذیرفته شده است. به موجب اصل 34 حق شکایت از جمله حقوق بنیادین افراد است.374900 عده ای این ماده را ضمانت اجرای اصل 167 قانون اساسی و همینطور ماده 3 قانون مدنی می دانند.672944 جرم مذکور در این ماده اگرچه در زمره جرایم عمومی است اما علی الاصول قابل پیگیری در دادسرا ها و دادگاه های انتظامی قضات نیز میباشد.374868 چرا که رسیدگی به تخلفات قضات باید متفاوت از رسیدگی به تخلفات سایر افراد جامعه باشد.374852 | مبنای وضع این ماده حمایت از حق دادخواهی اعضای جامعه است که باید آن را یکی از بنیادی ترین حقوق بشر دانست. چرا که این حق ضامن ضامن حفاظت قضایی از حقوق و آزادی های افراد است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون اساسی در نظام حقوقی ایران پیشینه، آموزه ها، قوانین|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=نامه هستی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4379980|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=ایمانی|نام۲=امیررضا|نام خانوادگی۲=قطمیری|چاپ=1}}</ref> اصل لزوم پذیرش شکایات در قانون اساسی ایران نیز پذیرفته شده است. به موجب اصل 34 حق شکایت از جمله حقوق بنیادین افراد است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مجازات اسلامی (جلد دوم) (بخش تعزیرات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=374900|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=2}}</ref> عده ای این ماده را ضمانت اجرای اصل 167 قانون اساسی و همینطور ماده 3 قانون مدنی می دانند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=محشای قانون مجازات اسلامی|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=672944|صفحه=|نام۱=ایرج|نام خانوادگی۱=گلدوزیان|چاپ=5}}</ref> جرم مذکور در این ماده اگرچه در زمره جرایم عمومی است اما علی الاصول قابل پیگیری در دادسرا ها و دادگاه های انتظامی قضات نیز میباشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مجازات اسلامی (جلد دوم) (بخش تعزیرات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=374868|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=2}}</ref> چرا که رسیدگی به تخلفات قضات باید متفاوت از رسیدگی به تخلفات سایر افراد جامعه باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مجازات اسلامی (جلد دوم) (بخش تعزیرات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=374852|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=2}}</ref> | ||
عنصر مادی این جرم عبارت است از امتناع از قبول شکایت یا رسیدگی به آن و همچنین انجام رفتار خلاف صراحت قانونی یا تاخیر در صدور حکم.374812 این جرم صرفا با ترک فعل محقق میشود مشورط بر اینکه اولاً مرتکب مقام قضایی باشد و در ثانی شکایت با رعایت مقررات قانونی به وی ارجاع شده باشد.672948 همچنین رسیدگی به این شکایت باید از جمله وظایف قانونی مقام قضایی باشد.812124 | عنصر مادی این جرم عبارت است از امتناع از قبول شکایت یا رسیدگی به آن و همچنین انجام رفتار خلاف صراحت قانونی یا تاخیر در صدور حکم.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مجازات اسلامی (جلد دوم) (بخش تعزیرات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=374812|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=2}}</ref> این جرم صرفا با ترک فعل محقق میشود مشورط بر اینکه اولاً مرتکب مقام قضایی باشد و در ثانی شکایت با رعایت مقررات قانونی به وی ارجاع شده باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=محشای قانون مجازات اسلامی|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=672948|صفحه=|نام۱=ایرج|نام خانوادگی۱=گلدوزیان|چاپ=5}}</ref> همچنین رسیدگی به این شکایت باید از جمله وظایف قانونی مقام قضایی باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوق کنونی (دکترین و رویه کیفری ایران)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=مهاجر|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=812124|صفحه=|نام۱=رضا|نام خانوادگی۱=شکری|نام۲=قادر|نام خانوادگی۲=سیروس|چاپ=8}}</ref> | ||
عنصر معنوی جرم فوق دارای سوء نیت عام بوده و صرف علم مقام قضایی به خلاف قانون بودن عمل خود و عمد وی در انجام این کار برای تحقق جرم کافی است.374816 عده ای معتقدند صرف امتناع مقام قضایی از رسیدگی به تظلماتی که حسب قانون و وظیفه بر عهده وی است، نشانگر قصد مجرمانه او بوده و نیازی به بیان آشکار و منجز قصد خود مبنی بر عدم قبول شکایت نیست.303296 | عنصر معنوی جرم فوق دارای سوء نیت عام بوده و صرف علم مقام قضایی به خلاف قانون بودن عمل خود و عمد وی در انجام این کار برای تحقق جرم کافی است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مجازات اسلامی (جلد دوم) (بخش تعزیرات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=374816|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=2}}</ref> عده ای معتقدند صرف امتناع مقام قضایی از رسیدگی به تظلماتی که حسب قانون و وظیفه بر عهده وی است، نشانگر قصد مجرمانه او بوده و نیازی به بیان آشکار و منجز قصد خود مبنی بر عدم قبول شکایت نیست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=زمینه حقوق جزای عمومی به انضمام نمونه هایی از سؤالات امتحانی|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=303296|صفحه=|نام۱=رضا|نام خانوادگی۱=نوربها|چاپ=29}}</ref> | ||
در خصوص مجازات این جرم، | در خصوص مجازات این جرم، اولا باید یادآور شد که مجازات انفصال تعیین شده در این ماده از نوع مجازات اصلی است. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=محشای قانون مجازات اسلامی|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=672956|صفحه=|نام۱=ایرج|نام خانوادگی۱=گلدوزیان|چاپ=5}}</ref> در ثانی با توجه به اشاره قانونگذار به امکان تکرار جرم بنظر میرسد چنانچه قاضی چند مرتبه مرتکب این رفتار شود، مشمول مقررات تعدد جرم گردد. البته مقصود از تکرار جرم در این ماده صرفا تکرار اعمال قید شده است و شامل تکرار هر جرمی نمیشود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مجازات اسلامی (جلد دوم) (بخش تعزیرات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=374832|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=2}}</ref> | ||
== مواد مرتبط == | == مواد مرتبط == | ||
[[اصل 167 قانون اساسی]] | [[اصل 167 قانون اساسی]] | ||
== منابع == | |||
{{پانویس}}{{پانویس}} |
نسخهٔ ۱ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۰۳
هر یک از مقامات قضائی که شکایت و تظلمی مطابق شرایط قانونی نزد آنها برده شود و با وجود این که رسیدگی به آنها از وظایف آنان بوده به هر عذر و بهانه اگر چه به عذر سکوت یا اجمال یا تناقض قانون از قبول شکایت یا رسیدگی به آن امتناع کند یا صدور حکم را بر خلاف قانون به تأخیر اندازد یا بر خلاف صریح قانون رفتار کند دفعه اول از شش ماه تا یکسال و در صورت تکرار به انفصال دائم از شغل قضائی محکوم می شود و در هر صورت به تأدیه خسارات وارده نیز محکوم خواهد شد.
توضیح واژگان
مقام قضایی همان کارمند قضایی دادگستری است و یا قوه قضاییه است که دارای پایه قضای باشد.[۱]شغل را باید هرنوع حرفه و پیشه تعریف نمود که فردی بطور مستمر انجام می دهد.[۲]
پیشینه
در این خصوص باید به ماده 150 قانون مجازات عمومی مصوب 1305 اشاره کرد.[۳]
نکات توضیحی تفسیری دکترین
مبنای وضع این ماده حمایت از حق دادخواهی اعضای جامعه است که باید آن را یکی از بنیادی ترین حقوق بشر دانست. چرا که این حق ضامن ضامن حفاظت قضایی از حقوق و آزادی های افراد است.[۴] اصل لزوم پذیرش شکایات در قانون اساسی ایران نیز پذیرفته شده است. به موجب اصل 34 حق شکایت از جمله حقوق بنیادین افراد است.[۵] عده ای این ماده را ضمانت اجرای اصل 167 قانون اساسی و همینطور ماده 3 قانون مدنی می دانند.[۶] جرم مذکور در این ماده اگرچه در زمره جرایم عمومی است اما علی الاصول قابل پیگیری در دادسرا ها و دادگاه های انتظامی قضات نیز میباشد.[۷] چرا که رسیدگی به تخلفات قضات باید متفاوت از رسیدگی به تخلفات سایر افراد جامعه باشد.[۸]
عنصر مادی این جرم عبارت است از امتناع از قبول شکایت یا رسیدگی به آن و همچنین انجام رفتار خلاف صراحت قانونی یا تاخیر در صدور حکم.[۹] این جرم صرفا با ترک فعل محقق میشود مشورط بر اینکه اولاً مرتکب مقام قضایی باشد و در ثانی شکایت با رعایت مقررات قانونی به وی ارجاع شده باشد.[۱۰] همچنین رسیدگی به این شکایت باید از جمله وظایف قانونی مقام قضایی باشد.[۱۱]
عنصر معنوی جرم فوق دارای سوء نیت عام بوده و صرف علم مقام قضایی به خلاف قانون بودن عمل خود و عمد وی در انجام این کار برای تحقق جرم کافی است.[۱۲] عده ای معتقدند صرف امتناع مقام قضایی از رسیدگی به تظلماتی که حسب قانون و وظیفه بر عهده وی است، نشانگر قصد مجرمانه او بوده و نیازی به بیان آشکار و منجز قصد خود مبنی بر عدم قبول شکایت نیست.[۱۳]
در خصوص مجازات این جرم، اولا باید یادآور شد که مجازات انفصال تعیین شده در این ماده از نوع مجازات اصلی است. [۱۴] در ثانی با توجه به اشاره قانونگذار به امکان تکرار جرم بنظر میرسد چنانچه قاضی چند مرتبه مرتکب این رفتار شود، مشمول مقررات تعدد جرم گردد. البته مقصود از تکرار جرم در این ماده صرفا تکرار اعمال قید شده است و شامل تکرار هر جرمی نمیشود.[۱۵]
مواد مرتبط
منابع
- ↑ عباس زراعت. شرح قانون مجازات اسلامی (جلد دوم) (بخش تعزیرات). چاپ 2. ققنوس، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 374824
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد سوم). چاپ 4. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 333796
- ↑ عباس زراعت. شرح قانون مجازات اسلامی (جلد دوم) (بخش تعزیرات). چاپ 2. ققنوس، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 374896
- ↑ عباس ایمانی و امیررضا قطمیری. قانون اساسی در نظام حقوقی ایران پیشینه، آموزه ها، قوانین. چاپ 1. نامه هستی، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4379980
- ↑ عباس زراعت. شرح قانون مجازات اسلامی (جلد دوم) (بخش تعزیرات). چاپ 2. ققنوس، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 374900
- ↑ ایرج گلدوزیان. محشای قانون مجازات اسلامی. چاپ 5. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 672944
- ↑ عباس زراعت. شرح قانون مجازات اسلامی (جلد دوم) (بخش تعزیرات). چاپ 2. ققنوس، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 374868
- ↑ عباس زراعت. شرح قانون مجازات اسلامی (جلد دوم) (بخش تعزیرات). چاپ 2. ققنوس، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 374852
- ↑ عباس زراعت. شرح قانون مجازات اسلامی (جلد دوم) (بخش تعزیرات). چاپ 2. ققنوس، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 374812
- ↑ ایرج گلدوزیان. محشای قانون مجازات اسلامی. چاپ 5. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 672948
- ↑ رضا شکری و قادر سیروس. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوق کنونی (دکترین و رویه کیفری ایران). چاپ 8. مهاجر، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 812124
- ↑ عباس زراعت. شرح قانون مجازات اسلامی (جلد دوم) (بخش تعزیرات). چاپ 2. ققنوس، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 374816
- ↑ رضا نوربها. زمینه حقوق جزای عمومی به انضمام نمونه هایی از سؤالات امتحانی. چاپ 29. گنج دانش، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 303296
- ↑ ایرج گلدوزیان. محشای قانون مجازات اسلامی. چاپ 5. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 672956
- ↑ عباس زراعت. شرح قانون مجازات اسلامی (جلد دوم) (بخش تعزیرات). چاپ 2. ققنوس، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 374832