ماده ۷۵۲ قانون مدنی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (Wikihagh admin صفحهٔ ماده 752 قانون مدنی را به ماده ۷۵۲ قانون مدنی منتقل کرد: فارسی سازی نویسه ها)

نسخهٔ ‏۲ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۶:۰۹

صلح ممکن است یا در مورد رفع تنازع موجود و یا جلوگیری از تنازع احتمالی، در مورد معامله و غیر آن واقع شود.

توضیح واژگان

صلح : به معنی آشتی و تسالم و توافق می باششد و اصطلاحا عبارت است از تراضی و تسالم بر امری می باشد خواه تملیک عین یا منفعت و یا اسقاط دین و یا حق و یا غیر آن ها باشد.[۱]

عقد صلح : عقدیست که اختصاص به موارد رفع نزاع و خصومت نداشته و در مقام معاملات دیگر نیز جایز است.[۲]

صلح دعوی : صلح در مورد موضوع متنازع فیه به منظور خاتمه دادن دعوی یا دعاوی مسلم یا محتمل را صلح دعوی نامند.[۳]

صلح ابتدایی : عقد صلحی که مسبوق به وجود حق و یا در مقام رفع منازعه محقق یا محتمل نباشد را صلح ابتدایی می نامند. [۴]

صلح اسقاط : صلحی که نتیجه آن ، اسقاط بعض یا تمام حق باشد را صلح اسقاط می نامند.[۵][۶]

صلح معاوضه : صلحی که بین طرفین عقد به منظور مبادله مال صورت می گیرد.[۷]

پیشینه

قانون مدنی به تبع از نظریات فقهی صلح را در مقام رفع تنازع و معاملات پذیرفته است ، اما در حقوق فرانسه صلح تنها در مقام رفع منازعه مطرح شده است.[۸]

نکات توضیحی و تفسیری دکترین

در مورد اینکه آیا سابقه خصومت و نزاع از عناصر عقد صلح است میان فقها اختلاف نظر وجود دارد ، اکثریت قریب به اتفاق فقهای امامیه حصومت محقق یا محتمل را از عناصر عقد صلح نمی دانند و قانون مدنی نیز ذیل این ماده به تبع فقه شیعه همین نظر را اختیار کرده است و راه هرگونه بحث را بسته است[۹] لذا عقد صلح همچون قرارداد های موضوع ماده 10 قانون مدنی با دایره بسیار وسیع مورد قبول قرار گرفته است تا جایی که برخی اساتید حقوق ، آن را یک عقد بی نام تلقی نموده و معتقدند عقد صلح از قواعد محدود عقود معینه تبعیت نمی کند و قواعد مشترک عقود در مورد عقد صلح با توجه به بحث ازادی اراده ها باید به مقدار فراوانی تعدیل شوند .[۱۰] همچنین مورد صلح ممکن است عین یا منفعت یادین یا سایر حقوق باشد.[۱۱]

سوابق و مستندات فقهی

از صلح در فقه اسلامی به سید العقود تعبیر می شود و در آن  بر اساس توافق طرفین - که به طور معمول نزاعی را پشت سر گذاشتند - انشای هرگونه ماهیتی از عناصر سه گانه تملیکی یا عهدی یا اذنی و معاوضی یا غیر معاوضی و ضمانی یا امانی امکان پذیر است بنابراین عقد صلح در قالب از عقود معین پیشین مقید نمی شود و تنها بر اساس نوع توافقی که طرفین با یکدیگر می کنند ماهیتی از عقد را بین یکدیگر منعقد می سازند ، اما بی تردید همان عناصر سه گانه  ماهیت شناسی عقود در صلح نیز جاری است.[۱۲] همچنین صلح بر عین و منفعت در مقابل مثل یا جنس آن ها یا مخالف آن ها ، جایز است زیرا زمانی که عقد صلح ،اثر بیع را داشته باشد می تواند مصالحه بر عین نمود و زمانی که اثر اجاره را داشته باشد می توان مصالحه بر منفعت نمود و حکم به هم مثل بودن یا هم جنس بودن یا مخالف بودن ، فرع بر آن است و  اصل صحت و عموم ایه قران اقتضا می کند که تمام این صورت ها صحیح باشد بلکه اعم از صلح بر عین و منفعت مانند صلح بر شفعه و حق خیار و حق اولویت تحجیر و حق سوق و حق مسجد که در مقابل عین و منفعت و حق دیگر قرار می گیردو دلیل آن شمول ایه « اوفوا بالعقود » می باشد.[۱۳]

رویه قضایی

خوانده قسمتی از منزل متعلق به خود را به فرزندش صلح نموده تا مهریه همسر ( خواهان ) قراردهد لکن در قبال خواهان تعهدی ننموده تا مکلف به ایفا آن باشد.[۱۴]

مستفاد از مواد 752 و 766 قانون مدنی عقد صلح در مقام جلوگیری از تنازع موجود یا تنازع احتمالی قابل پذیرش است.[۱۵]

مصادیق و نمونه ها

  • ورثه ای بخواهند اموال مورث را بین خود تقسیم کنند و احتمال بدهند دیگری بعدا دعوی وراثت کند و موجب زحمت آنان را فراهم سازد ،ممکن است به آن شخص هرچند که هنوز از ناحیه او آغازی نشده و وراثت خود را مدلل ننموده مقداری از ترکه را بدهند و نتیجه این خواهد شد که اگر ادعایی بعدا نمود از درجه اعتبار ساقط می شود.[۱۶]
  • صلح عین مانند خودرو در برابر یک قطعه فرش ، صلح منفعت مانند این که شخصی طلب خود از شخصی به شخص دیگری صلح کند ؛ و صلح حق مانند این که شخصی حق ارتفاق خود را از ملک دیگری در برابر مبلغی به صاحب ملک صلح کند.[۱۷]
  • صلح حق دعوی مانند این که شخصی علیه زنی دعوی زوجیت طرح کرده و زن انکار می کند و سپس پیشنهاد صلح از طرف زن به مرد می شود که با گرفتن مالی از دعوی خود چشم بپوشد.[۱۸]

منابع

  1. یوسف درویشی هویدا. شیوه های جایگزین حل و فصل اختلاف (ADR). چاپ 1. میزان، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4923548
  2. گزیده ای از پایان نامه های علمی در زمینه حقوق مدنی (جلد اول). چاپ 1. جنگل، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 901232
  3. محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد سوم). چاپ 4. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 334532
  4. مجموعه مقالات پیام آموزش با موضوع حقوق مدنی عقود. چاپ -. معاونت آموزش و تحقیقات قوه قضاییه، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2493612
  5. محمدجعفر جعفری لنگرودی. ضمان عقدی در حقوق مدنی. چاپ 1. گنج دانش، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 36276
  6. محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد اول). چاپ 1. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 81608
  7. محمدجعفر جعفری لنگرودی. حقوق مدنی (رهن و صلح). چاپ 4. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 541120
  8. فقه و حقوق تطبیقی (مجموعه مقاله). چاپ 2. سمت، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1155576
  9. محمدجعفر جعفری لنگرودی. حقوق مدنی (رهن و صلح). چاپ 4. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 543112
  10. مالکیت زمانی (ماهیت حقوقی و دعاوی مرتبط). چاپ 1. راه نوین، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3136116
  11. مهدی شهیدی. حقوق مدنی (جلد ششم) عقود معین (1) (بیع، معاوضه، اجاره، جعاله، قرض، صلح). چاپ 3. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 255816
  12. فقه و حقوق تطبیقی (مجموعه مقاله). چاپ 2. سمت، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1153228
  13. عباس زراعت. فقه استدلالی(عقود معین) (شرح کامل کتاب الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه). چاپ 1. فکرسازان، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2228240
  14. یداله بازگیر. قانون مدنی در آیینه آرای دیوانعالی کشور (صلح و اجاره و احکام راجع به آنها). چاپ 2. فردوسی، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5645080
  15. یداله بازگیر. آرای دیوانعالی کشور در امور حقوقی(جلد دوم) ( بیع، اجاره، شرکت، ودیعه، وکالت، صلح ، رهن، هبه و اخذ به شفعه). چاپ 2. بازگیر، 1382.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5547676
  16. سیدعلی حائری شاه باغ. شرح قانون مدنی (جلد دوم). چاپ 3. گنج دانش، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 204564
  17. مهدی شهیدی. حقوق مدنی (جلد ششم) عقود معین (1) (بیع، معاوضه، اجاره، جعاله، قرض، صلح). چاپ 3. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 255816
  18. محمدجعفر جعفری لنگرودی. حقوق مدنی (رهن و صلح). چاپ 4. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 541044