ماده ۸۲۶ قانون مدنی
وصیت تملیکی عبارت است از این که کسی عین یا منفعتی را از مال خود برای زمان بعد از فوتش به دیگری مجاناً تملیک کند. وصیت عهدی عبارت است از این که شخصی یک یا چند نفر را برای انجام امر یا اموری یا تصرفات دیگری مأمور مینماید. وصیتکننده موصی، کسی که وصیت تملیکی به نفع او شدهاست موصیله، مورد وصیت موصیبه، کسی که به موجب وصیت عهدی، ولی بر مورد ثلث یا بر صغیر قرار داده میشود وصی نامیده میشود.
توضیح واژگان
وصی، شخصی است که در ولایت بر مورد وصیت، نایب موصی میگردد.[۱]
وصیت را، به معنای وصل و الحاق دانستهاند؛ به عبارتی موصی با وصیت، تصرفات زمان حیات خود در اموالش را، به تصرفات پس از وفات خویش، وصل میکند.[۲] و تملیک عین یا منفعت مال به دیگری، پس از مرگ مالک را، وصیت گویند.[۳] و وصیت، عبارت است از ایقاعی قهری، که به موجب آن، وصی حق دارد تصرفاتی تحت عنوان موصی به ر، ا در مال موضوع وصیت انجام دهد.[۴]
نکات توضیحی تفسیری دکترین
ذکر شرط عوض در وصیت تملیکی، بی معنا به نظر میرسد؛ چراکه در سایه اصل صحت، استناد به ماده ۱۰ قانون مدنی، زمانی اعتبار دارد که موضوع مورد بحث، عقد معین نباشد؛ درغیراینصورت مقررات قانونی مربوط به شرایط عقود معین، به مخاطره خواهند افتاد[۵]
در وصیت تملیکی، مخارج مربوط به مورد وصیت، از زمان موت موصی، به موصی له تعلق میپذیرد؛ اما در وصیت عهدی به تملیک، این هزینهها از زمان تملیک مال به موصی له، باید توسط وی پرداخت گردد و در وصیت بر منافع، موصی له مسئول تأمین مخارج نگهداری از موصی به است.[۶]به عقیده برخی حقوقدانان، عرف، دلالت بر ایقاع بودن وصیت تملیکی دارد؛ چراکه تملیک با وصیت محقق میشود؛ و با قبول موصی له استقرار مییابد.[۷] همچنین برخی از موافقان، وصیت تملیکی را، تملیک احسان، و درنتیجه ایقاع محسوب مینمایند.[۸] و به عقیده برخی دیگر وصیت، عقدی ذاتاً معلق است.[۹]
وصیت عهدی، تعهد محسوب میگردد.[۱۰] و ارکان وصیت عهدی، عبارتند از موصی و موصی به. مگراینکه موصی، شخص دیگری را، برای تنفیذ وصیت معین کند؛ که به او موصی الیه یا وصی گویند.[۱۱]
مستندات فقهی
در آیه ۱۸۰ سوره بقره، «کُتِبَ عَلَیْکُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ إِنْ تَرَکَ خَیْرًا الْوَصِیَّةُ لِلْوَالِدَیْنِ وَالأقْرَبِینَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَی الْمُتَّقِینَ»، سفارش شدهاست که موصی مال خویش را، به نحوی شایسته و متعارف، به نفع پدر، مادر و نزدیکان خویش، وصیت کند.[۱۲]
سوابق فقهی
وصیت عهدی، (وصیت به ولایت) نیز، نامیده شدهاست؛ زیرا به موجب چنین وصیتی، وصی در امری معین، ولایت پیدا میکند.[۱۳]
انتقادات
قانونگذار، درمورد عقد یا ایقاع بودن وصیت تملیکی، ساکت است. درواقع چنین وصیتی، ایقاع محسوب میگردد؛ زیرا به دلالت عرف، موصی بنیانگذار وصیت است؛ و تملیک رایگان را، به وجود میآورد؛ درحالی که موصی له، بدون حق گفتگو درمورد مفاد وصیت، فقط اختیار قبول یا رد آن را دارد. در مقام قانونگذاری، منطقی تر است که به هنگام وضع مواد مربوط به وصیت تملیکی، از این حقایق عرفی پیروی کرده؛ و وصیت مزبور را، ایقاع تلقی نمود.[۱۴]
قانونگذار، درمورد معوض یا رایگان بودن وصیت عهدی، سکوت اختیار نمودهاست. منظور از رایگان بودن وصیت عهدی، این نیست که وصی، حق اخذ اجرت ندارد؛ بلکه در چنین وصیتی، موصی، نمیتواند بابت تسلیط دیگری بر مال خود، یا اعطای ولایت به وی، مالی دریافت نماید.[۱۵]
مصادیق و نمونهها
ازآنجایی که سرقفلی، حقی مالی محسوب میگردد؛ پس وصیت تملیک سرقفلی به دیگری، منع قانونی ندارد؛ مشروط براینکه در قرارداد سرقفلی، لزوم مباشرت مستأجر ذکر نشده باشد.[۱۶]
ولی قهری، میتواند برای دوران پس از مرگ خویش، جهت اداره امور مولی علیه، وصی تعیین نماید.[۱۷]
منابع
- ↑ سیدمهدی میرداداشی، ولی اله علیزاده و مهدی حسنزاده. احوال شخصیه اهل سنت (طلاق، وصیت، ارث، حجر) در مذهب شافعی و حنفی. چاپ 1. خرسندی، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3043892
- ↑ یداله بازگیر. موازین حقوقی امور حسبی در آرای دیوانعالی کشور (جلد دوم) (وصیت، حصر وراثت، ارث). چاپ 1. جنگل، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2643544
- ↑ کاظم مدیرشانه چی. آیات الاحکام. چاپ 9. سمت، 1391. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4013044
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. اساس در قوانین مدنی (المدونه). چاپ 1. گنج دانش، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1444704
- ↑ عزیزاله فهیمی. مبانی و قلمرو اصل صحت در معاملات. چاپ 1. دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1701660
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. اساس در قوانین مدنی (المدونه). چاپ 1. گنج دانش، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1444624
- ↑ ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی (دوره عقود معین، قسمت سوم) (عطایا، هبه، وصیت). چاپ 7. گنج دانش، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2779076
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. اساس در قوانین مدنی (المدونه). چاپ 1. گنج دانش، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1444096
- ↑ ابوالقاسم گرجی. اندیشههای حقوقی (مفاهیم بنیادین حقوق مدنی و جزایی). چاپ 1. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 678400
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. ضمان عقدی در حقوق مدنی. چاپ 1. گنج دانش، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 35324
- ↑ ابوالقاسم گرجی. اندیشههای حقوقی (مفاهیم بنیادین حقوق مدنی و جزایی). چاپ 1. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 678400
- ↑ محمدعلی آقایی. آیات الاحکام حقوقی (مدنی- کیفری). چاپ 2. خط سوم، 1381. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2119572
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. حقوق مدنی (وصیت). چاپ 2. گنج دانش، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 295084
- ↑ ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی (دوره عقود معین، قسمت سوم) (عطایا، هبه، وصیت). چاپ 7. گنج دانش، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2779076
- ↑ ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی (دوره عقود معین، قسمت سوم) (عطایا، هبه، وصیت). چاپ 7. گنج دانش، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2778984
- ↑ یوسف طاهرموسوی. حقوق موجر و مستأجر در قانون روابط موجر و مستأجر مصوب 1376 (تخلیه اماکن تجاری، مسکونی، سرقفلی در حقوق ایران). چاپ 2. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1114008
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. حقوق مدنی (وصیت). چاپ 2. گنج دانش، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 301508