ماده ۷۵۱ قانون مدنی
هر گاه کفالت به اذن مکفول بوده و کفیل با عدم تمکن از احضار حقی را که به عهدهی او است ادا نماید و یا به اذن او ادای حق کند میتواند به مکفول رجوع کرده آن چه را که داده اخذ کند و اگر هیچ یک به اذن مکفول نباشد حق رجوع نخواهد داشت.
توضیح واژگان
کفالت : در اصطلاح فقهی عبارت است از عقدی که به موجب آن کفیل تعهد می کند که مکفول را در وقت و زمان معینی مقابل مکفول له حاضر نماید.[۱]
نکات توضیحی و تفسیری دکترین
در کفالت تبرعی اگر کفیل بدهی مکفول را بدهد حق رجوع به مکفول را ندارد مگر اینکه ایفاء دین وی به اذن یا تقاضای مکفول باشد.[۲]«چنانچه کفالت به اذن انجام شود و کفیل ناچار به پرداخت دین گردد ، حق رجوع به مکفول را دارد ، هرچند که تادیه بدون اذن انجام گرفته و کفیل نیز توانایی تحصیل آن را داشته باشد.»[۳]
در قانون مدنی حکم صریحی در مورد عدم دسترسی به مکفول توسط کفیل نیامده است اما برخی اساتید حقوق معتقدند « در صورتی که غیبت مکفول چنان باشد که امید معقولی به یافتن او نباشد ، حکم قضیه مانند فوت اوست و در سایر موارد باید به کفیل مهلت داده شود.»[۴][۵]در مورد احضار مکفول نظر دیگری نیز وجود دارد که عده ای معتقدند قدرت احضار مکفول توسط کفیل شرط صحت عقد بوده و در صورت نبود این شرط کفالت باطل است.[۶]
سوابق و مستندات فقهی
«اگر کفیل مکفول را حاضر نکند و مال از کفیل گرفته شود ، پس اگر مکفول در کفالت و اداء به کفیل اذن نداده باشد ، کفیل حق رجوع به مکفول را به آنچه ادا کرده ندارد و اگر در اداء به او اذن داده باشد حق رجوع به مکفول را دارد ، چه برای کفالت هم اذن داده باشد یا نه و اگر در کفالت اذن داده باشد ، ولی در ادای آن اذن نداده باشد ایا حق رجوع به مکفول را دارد یا نه ؟ بعید نیست که در حکم مسئله تفضیل داده شود که در موردی که برای کفیل ارجاع و احضار او ممکن بوده ، حق رجوع نداشته باشد و در موردی که امکان نداشته ، حق رجوع داشته باشد.»[۷]
مصادیق و نمونه ها
- تعهد به وجه الکفاله مانند پرداخت دین از لوازم کفالت به شمار نمی اید مگر اینکه به اجبار از طرف مقام قضایی معین و وصول شود.[۸]
منابع
- ↑ جعفر ارجمنددانش. ترمینولوژی حقوق جزای اسلامی یا فرهنگ اصطلاحات حقوق جزای اسلامی. چاپ 4. بهنامی، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3935148
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. حقوق مدنی عقد کفالت. چاپ 4. گنج دانش، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2535388
- ↑ ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی (عقود معین، قسمت چهارم) (عقود اذنی، وثیقه های دین، ودیعه،عاریه، وکالت، ضمان). چاپ 6. سهامی انتشار، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2660912
- ↑ عباس جعفری دولت آبادی. ضبط اموال و شرایط آن در قرارهای تأمین کیفری در حقوق کیفری ایران. چاپ 1. بهنامی، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3219240
- ↑ سیدعلی حائری شاه باغ. شرح قانون مدنی (جلد دوم). چاپ 3. گنج دانش، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 204552
- ↑ عباس جعفری دولت آبادی. ضبط اموال و شرایط آن در قرارهای تأمین کیفری در حقوق کیفری ایران. چاپ 1. بهنامی، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3219216
- ↑ عبداله کیایی. قانون مدنی و فتاوای امام خمینی (جلد دوم). چاپ 1. سمت، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 50956
- ↑ ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی (عقود معین، قسمت چهارم) (عقود اذنی، وثیقه های دین، ودیعه،عاریه، وکالت، ضمان). چاپ 6. سهامی انتشار، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2660948