ماده ۸۵۱ قانون مدنی

از ویکی حقوق
نسخهٔ تاریخ ‏۱۰ اکتبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۵۰ توسط Nasim (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

وصیت برای حمل صحیح است لیکن تملک او منوط است بر این که زنده متولد شود.

توضیح واژگان

وصیت را، به معنای وصل و الحاق دانسته اند؛ به عبارتی موصی با وصیت، تصرفات زمان حیات خود در اموالش را، به تصرفات پس از وفات خویش وصل می کند. [۱] و تملیک عین یا منفعت مال به دیگری پس از مرگ مالک را، وصیت گویند[۲] و وصیت عبارت است از ایقاعی قهری که به موجب آن، وصی حق دارد تصرفاتی، تحت عنوان موصی به را، در مال موضوع وصیت انجام دهد. [۳]

نکات توضیحی تفسیری دکترین

اصل عدم، مقتضی است که به هنگام ایجاب وصیت به نفع حمل، باید نطفه او منعقد شده باشد. [۴] و درمورد زمان انعقاد نطفه، می توان به اماره قانونی نسب استنادنمود. [۵] و چنانچه حمل، در فاصله کمتر از شش ماه از ایجاب وصیت، به دنیا آمده باشد؛ دلالت بر این دارد که نطفه او به هنگام وصیت نیز، تشکیل شده بوده است؛ زیرا حداقل مدت بارداری شش ماه است. [۶]

حمل، درصورتی مالک موصی به می شود که زنده به دنیا بیاید؛ [۷] [۸]  بنابراین اگر حمل، لحظاتی بعد از تولد بمیرد؛ ورثه او موصی به را، به سبب ارث تملک می کنند؛ نه به موجب وصیت. [۹]

برخی از حقوقدانان، وصیت بر معدوم به تبع موجود را، نافذ دانسته؛ و برخی دیگر باطل می شمارند. [۱۰]

در وصیت به نفع حمل، به محض تولد مالک موصی به می گردد. [۱۱]

سوابق فقهی

در وصیت به نفع حمل، چنانچه حمل زنده به دنیا بیاید؛ و پس از لحظاتی بمیرد؛ ورثه او جهت تملک موصی به، ابتدا باید وصیت را قبول نمایند. [۱۲]

اگر مادر طفل فاقد زوج بوده؛ و از تاریخ ایجاب وصیت تا تولد طفل، زمانی به مدت شش ماه یا بیشتر سپری شده باشد؛ طفل نامشروع بوده؛ و وصیت بر او باطل است. در انتقاد به این نظر، بیان شده که قاعده غلبه، با توجه به ظاهر حال مادران، آنان را از تولد فرزند نامشروع بری می داند. [۱۳]

در وصیت به حمل، همانند وصیت بر غیرمحصور، نیاز به قبول نمی باشد؛ و به محض زنده متولدشدن وی، تملک او نسبت به موصی به حاصل می گردد؛ و چنانچه لحظاتی پس از ولادت، فوت شود؛ ورثه او بدون نیاز به قبول، موصی به را تملک می کنند. [۱۴]

درصورت منتفی شدن نسب حمل با لعان، وصیت بر او نیز باطل می گردد، چراکه معمولاً موصی به اعتبار نسب حمل، به نفع او وصیت می کند. [۱۵]

منابع

  1. یداله بازگیر. موازین حقوقی امور حسبی در آرای دیوانعالی کشور (جلد دوم) (وصیت، حصر وراثت، ارث). چاپ 1. جنگل، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2643544
  2. کاظم مدیرشانه چی. آیات الاحکام. چاپ 9. سمت، 1391.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4013044
  3. محمدجعفر جعفری لنگرودی. اساس در قوانین مدنی (المدونه). چاپ 1. گنج دانش، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1444704
  4. سیدمصطفی محقق داماد. بررسی فقهی و حقوقی وصیت مواد 825-860 قانون مدنی. چاپ 4. مرکز نشر علوم اسلامی، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 201528
  5. مهدی شهیدی. ارث. چاپ 8. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 154836
  6. سیدمصطفی محقق داماد. بررسی فقهی و حقوقی وصیت مواد 825-860 قانون مدنی. چاپ 4. مرکز نشر علوم اسلامی، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 201544
  7. ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی (دوره عقود معین، قسمت سوم) (عطایا، هبه، وصیت). چاپ 7. گنج دانش، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2779212
  8. سیدمصطفی محقق داماد. بررسی فقهی و حقوقی وصیت مواد 825-860 قانون مدنی. چاپ 4. مرکز نشر علوم اسلامی، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 201588
  9. ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی (دوره عقود معین، قسمت سوم) (عطایا، هبه، وصیت). چاپ 7. گنج دانش، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2779212
  10. ودود برزی. نسبی بودن آثار قراردادها و تعهد به سود شخص ثالث در حقوق ایران. چاپ 1. آثار اندیشه، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1065052
  11. محمدجعفر جعفری لنگرودی. اساس در قوانین مدنی (المدونه). چاپ 1. گنج دانش، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1444656
  12. محمدجعفر جعفری لنگرودی. حقوق مدنی (وصیت). چاپ 2. گنج دانش، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 299264
  13. محمدجعفر جعفری لنگرودی. حقوق مدنی (وصیت). چاپ 2. گنج دانش، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 299276
  14. ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی (دوره عقود معین، قسمت سوم) (عطایا، هبه، وصیت). چاپ 7. گنج دانش، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2779200
  15. محمدجعفر جعفری لنگرودی. حقوق مدنی (وصیت). چاپ 2. گنج دانش، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 299288