ماده ۸۳۷ قانون مدنی
اگر کسی به موجب وصیت، یک یا چند نفر از ورثهی خود را از ارث محروم کند وصیت مزبور نافذ نیست.
توضیح واژگان
وصیت را، به معنای وصل و الحاق دانسته اند؛ به عبارتی موصی با وصیت، تصرفات زمان حیات خود در اموالش را، به تصرفات پس از وفات خویش وصل می کند.(660872) و تملیک عین یا منفعت مال به دیگری، پس از مرگ مالک را، وصیت گویند(1003247) و وصیت، عبارت است از ایقاعی قهری، که به موجب آن، وصی، حق دارد تصرفاتی، تحت عنوان موصی به را، در مال موضوع وصیت انجام دهد.(361162)
کلیات توضیحی تفسیری دکترین
برخی از حقوقدانان، معتقدند درصورتیکه متوفی، فقط دارای یک وارث باشد؛ می تواند او را با وصیت، حداکثر تا ثلث اموالش، از ارث محروم کند.(51641)
در تألیفات یکی از حقوقدانان، به بررسی نظراتی پرداخته شده است؛ که وصیت به محرومیت از ارث را، تا ثلث ماترک مجاز می شمارد؛ چرا که به عقیده طرفداران این نظر، جواز وصیت تا یک سوم مال، شکل و تشریفات خاصی نداشته؛ و می توان با محروم کردن یکی از وراث، نسبت به ثلث سهم خود، حصه مزبور را، به سایر ورثه اختصاص داد.(61379) و مشهور حقوقدانان، عقیده بر بطلان وصیت بر محرومیت از ارث دارند(24868) (695065)
ازآنجایی که مقررات ارث، از قوانین آمره، و امور قهری محسوب می گردد؛ و هیچ کس، نمی تواند مانع انتقال حصه هر یک از ورثه به وی شود؛ لذا وصیت به محرومیت از ارث، هیچگونه وجاهتی ندارد.(330160) وصیت به محروم نمودن یک یا چند نفر از وراث، نسبت به حصه خود، برخلاف نظم عمومی است.(695063) (90665) و منظور مقنن از "نافذ نبودن" وصیت به محرومیت از ارث، بطلان آن است؛ و درهرصورت قانونگذار، درنظرداشته که چنین وصیتی را، ملغی و فاقد اثر اعلام نماید.(61367) و وصیت به محروم نمودن یک یا چند نفر از ورثه، نسبت به سهم الارث خویش، در دسته وصیت عهدی قرارداشته؛ و باطل است.(49952) و ازآنجایی که وصیت به محرومیت از ارث، صحیح نیست؛ چنانچه شخصی قصد داشته باشد دارایی خود را، به اشخاصی که تمایل دارد تملیک نماید؛ می تواند آنها را صلح نموده؛ و حق فسخ را به مدتی طولانی، برای خود قراردهد.(431708)
مستندات فقهی
در بطلان وصیت به محرومیت وارث از سهم خویش، به آیه 12 سوره نساء استناد شده است: " يُوصِيكُمُ اللَّهُ فِي أَوْلَادِكُمْ ۖ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ ۚ فَإِنْ كُنَّ نِسَاءً فَوْقَ اثْنَتَيْنِ فَلَهُنَّ ثُلُثَا مَا تَرَكَ ۖ وَإِنْ كَانَتْ وَاحِدَةً فَلَهَا النِّصْفُ ....... ". علاوه بر آن، آیه 6 سوره احزاب نیز، در حمایت از اولوالارحام و نزدیکان بیان می دارد: " النَّبِیُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ وَأُولُو الأرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ فِی کِتَابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُهَاجِرِینَ إِلا أَنْ تَفْعَلُوا إِلَى أَوْلِیَائِکُمْ مَعْرُوفًا کَانَ ذَلِکَ فِی الْکِتَابِ مَسْطُورًا "(330158)
سوابق فقهی
وصیت به محروم بودن یکی از ورثه، نسبت به حصه خویش، به منزله وصیت به تملیک سهم او به سایر وراث می باشد. چنین نظری قابل انتقاد است؛ چراکه وصیت تملیکی، نیازمند احراز قصد انشاء می باشد؛ درحالی که فهم چنین قصدی در فرض مورد بحث، با هیچیک از دلالت های اصولی سازگار نیست.(50161)
رویه های قضایی
دادنامه شماره 75/21 مورخه 15/2/1374 شعبه 21 دیوان عالی کشور، محرومیت وارث از سهم خویش را در وصیت نامه، فاقد اثر و نفوذ می داند.(661188)
انتقادات
قانونگذار، با بیان لفظ "نافذ نیست"؛ در قسمت اخیر این ماده ، صراحت را رعایت نکرده؛ و موجب ابهام و فهم دوگانه ای، نسبت به حکم ماده شده است. چراکه از لفظ مزبور، هم می توان معنای بطلان را استنباط نمود؛ و هم معنای غیرنافذ بودن را.(526880) و "بطلان"، وضعیتی است که در مقابل "صحت" و "عدم نفوذ"، قرار دارد؛ و صحیح نیست درمواردی که حکم قضیه مورد بحث، بطلان است؛ از الفاظی نظیر "نافذ" استفاده نمود.(1054569)