ماده ۴۷ قانون آیین دادرسی مدنی

از ویکی حقوق
نسخهٔ تاریخ ‏۹ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۶:۰۹ توسط Javad (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «اگر وکیل بعد از ابلاغ رأی و قبل از انقضای مهلت تجدیدنظر و فرجام خواهی فوت کند...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

اگر وکیل بعد از ابلاغ رأی و قبل از انقضای مهلت تجدیدنظر و فرجام خواهی فوت کند یا ممنوع از وکالت شود یا به واسطه قوه قهریه قادر به انجام وظیفه وکالت نباشد، ابتدای مهلت اعتراض از تاریخ ابلاغ به موکل محسوب خواهد شد.

تبصره - درمواردی که طرح دعوا یا دفاع به وسیله وکیل جریان یافته و وکیل یادشده حق وکالت در مرحله بالاتر را دارد کلیه آرای صادره باید به او ابلاغ شود و مبداء مهلت ها و مواعد از تاریخ ابلاغ به وکیل محسوب می گردد.

توضیح واژگان

رای : در لغت به معنای دیدن ، نگریستن با چشم و نظر و جمع آن آراست در علم اصول درباره تعریف آن اتفاق نظر وجو ندارد عده ای آن را به کار بردن اوج اندیشه می دانند و عده ای به گمان نامبتنی بر برهان رای اطلاق کرده اند و برخی دیگر باورهای غیر مستدل افراد را رای دانسته اند.105188

حدوث موارد خارج از اراده وکیل : در صورتی که وکیل فوت کند یا ممنوع از وکالت شود یا به واسطه قوه قاهره قادر به انجام وکالت نباشد، ابتدای مهلت تجدیدنظر خواهی و فرجام خواهی از تاریخ ابلاغ دادنامه به موکل محاسبه می شود.142151

پیشینه

مفاد این ماده در ذیل ماده 68 ق.ا.د.م سابق پیش بینی شده بود و عبارت ( ابلاغ به موکل بلااثر است ) در تبصره ماده 68 وجود نداشت(138098) ، ماده 47 آیین دادرسی مدنی جدید در قانون سال 1290 مشابه ندارد.699060

نکات توضیحی و تفسیری دکترین

این ماده ناظر به فوت وکیل یا ممنوع شدن او از وکالت و یا قادر نبودن او به اقدام به علت قوه قاهره ( مانند محبوس شدن ) در مهلت نجدیدنظر خواهی یا مهلت فرجام خواهی است که در این صورت ابلاغ قبلی دادنامه به او بلااثر می شود و مجددا دادنامه باید به موکل ابلاغ گردد و مبدا محاسبه مهلت کامل از تاریخ ابلاغ مجدد خواهد بود (1307166) هرچند در این ماده درباره محجور شدن وکیل در مهلت تجدیدنظر خواهی یا فرجام خواهی تصریح ندارد ، ولی اطلاق ممنوعیت از وکالت شامل حجر نیز می شود از این رو ، حکم ماده نسبت به مورد حجر نیز قابل تسری به نظر می رسد.1307180

تبصره ماده 47 در حقیقت مفهومی از ماده 46 می باشد و ضرورتی به ذکر آن نبود، زیرا بدیهی است که وقتی وکیل حق دادرسی در مرحله بالاتر را دارا باشد ، باید به او ابلاغ گردد نه به موکل .115421//

ماده 47 تا حدودی مرتبط به ماده 45 می باشد . در ماده 45 استعفا بعد از ابلاغ رای بی اعتبار بود اما در ماده 47 فوت یا ممنوعیت از وکالت یا عدم قدرت در اثر قوه قاهره معتبر دانسته شده است. تفاوتی که بین دو ماده 45و 47 وجود دارد آن است که استعفا مستقیما ناشی از اراده وکیل است اما حوادث مذکور در ماده 47 ناشی از اراده وکیل نیست و به همین جهت قانونگذار برای جلوگیری از تضییع جق موکل مقرر کرده است ابتدای مهلت تجدیدنظر خواهی یا فرجام خواهی از تاریخ ابلاغ دادنامه به موکل محاسبه گردد404417/115419

رویه های قضایی

1) به موجب نظریه مشورتی 10236/7 -24/9/1371 اداره حقوقی قوه قضاییه: با توجه به تبصره ذیل ماده 69 ق.ا.د.م ( ماده 47 کنونی) در مواردی که دادرسی به وسیله وکیل جریان افتاده و وکیل مزبور حق وکالت در مرحله بالاتر را دارد کلیه احکام و قرارهای صادره باید به وکیل ابلاغ شود و ابلاغ به موکل بلااثر است و مبدا مدت ها و مواعد از تاریخ ابلاغ به وکیل محصوب است.138102

2)نظریه مشورتی شماره 8804/7 – 24/11/1383 اداره حقوقی قوه قضاییه : چنانچه خواهان طبق تبصره ذیل ماده 47 ق.ا.د.م 1379 حق وکالت در مرحله تجدیدنظر را تا زمان صدور حکم دارا بوده ، وکالت وکیل با صدور حکم خاتمه می پذیرد و چون صدور حکم تخلیه در مرحله تجدیدنظر خواهی قطعیت پیدا می کند و مرحله بالاتری برای رسیدگی به حکم مذکور وجود ندارد لذا حکم صادره باید به موکل ابلاغ گردد تا در مهلت قانونی نسبت به پرئاخت حق کسب و پیشه در حق مستاجر اقدام نماید و منظور مرحله بالاتر در تبصره موصوف مراحل  مربوط به دادرسی است و شامل طرق فوق العاده رسیدگی نمی گردد.136068/1366860

3)نظریه مشورتی 3277/7 مورخ 22/7/1363 اداره حقوقی قوع قضاییه : بر اساس مندرجات ماده 683 قانون مدنی انجام مورد وکالت به وسیله شخص موکل فاقد مانع قانونی و بلا اشکال است و کیفیت عقد وکالت از نظر حائز بودن و بلا عزل بدون وکیل موثر در اختیار موکل برای انجام موضوع وکالت نمی باشد.116707