ماده ۲۳۵ قانون آیین دادرسی مدنی

نسخهٔ تاریخ ‏۱۱ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۳۷ توسط Javad (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «دادگاه، گواهی هر گواه را بدون حضور گواههایی که گواهی نداده اند استماع می کند...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

دادگاه، گواهی هر گواه را بدون حضور گواههایی که گواهی نداده اند استماع می کند و بعد از اداء گواهی می تواند از گواهها مجتمعاً  تحقیق نماید.

توضیح واژگان

ارتاب : در لغت به معنای شک می باشد و در اصطلاح زمانی است که در ضمن دادرسی اگر قاضی نسبت به شهود شک داشته باشد ، آنان را متفرق می سازد و پیرامون مشخصات موضوع شهادت از آن ها سوال می کند.533991

پیشینه

هدف از تصویب این ماده این است که اولا آزادی گواه در زمان شهادت بیشتر تامین شود ثانیا از تبانی و مواضعه بین شهود جلوگیری نماید114882

این ماده در ماده 70 قانون آیین دادرسی مدنی سال 1290 و همچنین در ماده 417 قانون ایین دادرسی مدنی سال 1318 بیان شده بود. 139852//699476

نکات توضیحی وتفسیری دکترین

فلسفه وضع این ماده تامین ازادی گواهان و جلوگیری از تبانی شهود می باشد.139585

در تعدد شهود مفاد شهادت شاهدین باید واحد باشد438967 و همچنین گواه فقط متکی به حافظه خود باشد و اظهارات گواه قبلی در او موثر نباشد865787  لذا دادگاه مکلف به استماع گواهی هر گواه به طور جداگانه می باشد ، حضور گواهانی که شهادت داده اند در زمان شهادت گواه بعدی منعی ندارد(مواجهه)، مگر اینکه دادگاه خلاف آن را تشخیص دهد.143037//118098///139586

بعد از استماع شهادت به صورت جداگانه دادگاه می تواند برای کشف حقیقت آز آنان به طور دسته جمعی نیز تحقیق نماید118097

عدم اطلاع گواهان از موضوع احضار با ادعای جلوگیری از تبانی  آن ها با وجود احراز عدالت در گواه فاقد توجیه است.143038

سوابق و مستندات فقهی

از نظر فقهی تفریق بین شهود فقط در موضع ریبه و بیم تبانی شهود با همدیگر ، جایز است ولی در جایی که موجب می شود شهود به زحمت بیفتند بخصوص در جایی که خود شهود اهل بصیرت و ایمان و حافظه خوب باشند ، غض و تعنیت شهود ( به زحمت انداختن آنها ) در چنین مواردی مکروه است.410284 البته در مورد تفریق شهود در فقه اختلاف نظر نیز وجود داشته و برخی ان را جایز نمی نمی دانند.653965

واقدی و اسحاق طبری گفته اند که : حنطله بن ابی سفیان به عمربن وابل ثقفی دستور داد که ادعا کند بر امیرالمومنین (ع) که هشتاد مثقال طلا به امانت نزد حضرت محمد(ص) نهاده بوده و حضرت از مکه فرارکرده و تو وکیل او هستی و اگر امیرالمومنین (ع) شاهد خواست ،ما گروه قریش علیه او شهادت می دهیم و به او برای این کار ،صدمثقال طلا دادند که از میان آن ها ، ده مثقال گردنبند هند بود. سپس امیر شاهدین را به صورت جداگانه احضار نمود و مکر کلام آنان را اشکار نمود و عمر نیز اقرار نمود که این مکر ابوسفیان بوده است و امانتی نزد پیامبر (ص) نبوده است.697606

رسول خدا (ص) در سخنرانی فرمودند:«شهادت باطل معادل شرک به خداوند متعال است ، سپس حضرت فرموده خداوند متعال را تلاوت کردند: از بت های پلید اجتناب ورزید و از سخن باطل بپرهیزید».697679

مصادیق و نمونه ها

واقدی و اسحاق طبری گفته اند که : حنطله بن ابی سفیان به عمربن وابل ثقفی دستور داد که ادعا کند بر امیرالمومنین (ع) که هشتاد مثقال طلا به امانت نزد حضرت محمد(ص) نهاده بوده و حضرت از مکه فرارکرده و تو وکیل او هستی و اگر امیرالمومنین (ع) شاهد خواست ،ما گروه قریش علیه او شهادت می دهیم و به او برای این کار ،صدمثقال طلا دادند که از میان آن ها ، ده مثقال گردنبند هند بود. سپس امیر شاهدین را به صورت جداگانه احضار نمود و مکر کلام آنان را اشکار نمود و عمر نیز اقرار نمود که این مکر ابوسفیان بوده است و امانتی نزد پیامبر (ص) نبوده است.697606