ماده ۹۸ قانون آیین دادرسی کیفری

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو

ماده ۹۸ قانون آیین دادرسی کیفری:بازپرس بايد شخصاً تحقيقات و اقدامات لازم را به منظور جمع آوري ادله وقوع جرم به عمل آورد ، ولي مي تواند در غيرجرائم موضوع بندهاي ( الف ) ، ( ب ) ، ( پ ) و ( ت ) ماده ( 302 ) اين قانون ، تفتيش ، تحقيق از شهود و مطلعان ، جمع آوري اطلاعات و ادله وقوع جرم و يا هر اقدام قانوني ديگري را كه براي كشف جرم لازم بداند ، پس از دادن تعليمات لازم به ضابطان دادگستري ارجاع دهد كه در اين صورت ، ضمن نظارت ، چنانچه تكميل آنها را لازم بداند ، تصميم مقتضي اتخاذ مي كند.

تبصره ماده 92: (الحاقي 24/03/1394) در بندهاي ( الف ) ، ( ب ) ، ( پ ) و ( ت ) ماده ( 302 ) اين قانون نيز بازپرس مي تواند با همكاري ضابطان دادگستري تحقيقات لازم را انجام دهد .

توضیح واژگان

تفتیش در لغت به معنای جست و جو و تحقیق است. بازجویی در مور جرم را تفتیش می نامند.این امر در گذشته در مورد جرایم آشکار بر عهده محتسب بود.[۱]در واقع تفتیش جرم به معنای کشف جرم از راه پی جویی و تحقیقات است.[۲]

نکات توضیحی تفسیری دکترین

مقام قضایی دریافت کننده اعلام جرم،در صورت دارا بودن صلاحیت رسیدگی،مکلف است یکی از دو اقدام ذیل را انجام دهد.1-شخصا به محل وقوع جرم رفته و انجام تحقیقات را به عهده بیگرد. 2-به ضابطین دادگستری نمایندگی اعطا کند. [۳]در واقع این ماده مکمل ماده 92 است که وظیفه تحقیقات مقدماتی تمام جرائم را بر عهده بازپرس قرار داده است و اکنون قائم به شخص بودن این وظایف مورد تصریح قرار گرفته است.[۴]ضمنا به تصریح ماده 125 و 126 قانون آیین دادرسی کیفری،ممنوعیت ارجاع پاره ای از تحقیقات به ضابطان،به شرح مقرر در ماده 98،در مورد معاینه محلی و تحقیقات محلی با استثناء مواجه شده است.[۵]گفتنی است گزارش ضابطین در صورتی معتبر است که موثق و مورد اعتماد قاضی باشد.در این صورت این گزارش ها ارزش اماره قضائی را خواهند داشت.[۶] در ادامه باید افزود این موارد تماما از اختیارات وسیعی است که قانونگذار به دادرس جزایی اعطا کرده است که دادرس حقوقی فاقد آن است.تفتیش،ارجاع امر به کارشناس،معاینه محل و...همگی به منظور کمک به دادرس و کشف حقیقت مادی است.[۷]

جستار وابسته

پیرو بخشنامه شماره 1/80/18826-80/10/4،صدور دستورهای شفاهی،به ضابطان و واحدهای انتظامی توسط قضات ممنوع است و باید دستور قضایی توسط قاضی خوانا و روشن نوشته شود و ذیل آن امضا شود.[۸]

منابع

  1. محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد دوم). چاپ 4. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 116628
  2. محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد دوم). چاپ 4. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 116632
  3. محمود آخوندی اصل. آیین دادرسی کیفری (جلد پنجم) (مباحث کاربردی حقوق). چاپ 1. سازمان چاپ و انتشارات، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2003256
  4. علی خالقی. نکته ها در قانون آیین دادرسی کیفری. چاپ 1. موسسه مطالعات و پژوهش های حقوقی شهر دانش، 1393.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4663760
  5. علی خالقی. نکته ها در قانون آیین دادرسی کیفری. چاپ 1. موسسه مطالعات و پژوهش های حقوقی شهر دانش، 1393.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4680020
  6. محمود آخوندی اصل. آیین دادرسی کیفری (جلد دوم) (سازمان و صلاحیت مراجع کیفری). چاپ 12. سازمان چاپ و انتشارات، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2758904
  7. هوشنگ شامبیاتی. حقوق کیفری اختصاصی (جلد اول) (جرایم علیه اشخاص). چاپ 1. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1937564
  8. عباس زراعت، حمیدرضا حاجی زاده و یاسر متولی جعفرآبادی. قانون آیین دادرسی کیفری در نظم حقوقی کنونی. چاپ 2. خط سوم، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 633520