ماده ۳۸ قانون آیین دادرسی مدنی

از ویکی حقوق
نسخهٔ تاریخ ‏۲۶ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۸:۲۳ توسط Nasim (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

تا زمانی که عزل وکیل به اطلاع او نرسیده‌است اقدامات وی در حدود وکالت، همچنین ابلاغهایی که از طرف دادگاه به وکیل می‌شود مؤثر در حق موکل خواهد بود، ولی پس از اطلاع دادگاه از عزل وکیل، دیگر او را در امور راجع به دادرسی، وکیل نخواهد شناخت.

توضیح واژگان

نمایندگی: رابطه ای است حقوقی که بموجب آن نماینده می‌تواند به نام و به حساب اصیل در انعقاد قرارداد شرکت کند و آثار آن را بطور مستقیم دامین گیر اصیل می‌شود. [۱]

پیشینه

ماده ۳۸ قانون جدید در قانون سال ۱۲۹۰ مشابهی ندارد و در قانون سال ۱۳۱۸ ضمن ماده ۶۵ این گونه آمده‌است: مادام که عزل وکیل به اطلاع او نرسیده‌است اقدامات او در حدود وکالت و همچنین ابلاغاتی که از طرف دادگاه به وکیل می‌شود مؤثر در حق موکل خواهد بود ولی همینکه اطلاع عزل وکیل به دادگاه رسید دادگاه دیگر او را در امور راجعه به دادرسی وکیل نخواهد شناخت [۲][۳] قانون جدید آیین دادرسی مدنی (ماده ۳۸) از قوانین قدیم کامل تر است زیرا انطباق بیشتری با نظریه نمایندگی ظاهری دارد. و خلاء اطلاع شخص ثالث در ماده ۶۵ سابق در ماده ۳۸ جبران شده‌است. [۴][۵]

نکات توضیحی و تفسیری دکترین

با توجه به تصریح ماده ۳۸ در صورتی که دادگاه از عزل وکیل مطلع باشد اقدامات اجرایی وکیل بی اثر خواهد بود و دادگاه نیز نباید اقدامات وکیل را ترتیب اثر دهد. [۶]/ [۷] در فرضی که دادگاه مطلع نمی‌باشد اگر موکل عزل وکیل را به وی اطلاع ندهد، اقدامات وکیل در حدود وکالت برای موکل معتبر می‌باشد [۸][۹][۱۰]

در مورد اینکه آیا در زمان فوت موکل نیز همچون عزل نیاز به اطلاع وکیل می‌باشد یا خیر اختلاف است، اعتقاد مشهور فقهای امامیه آن است که وکالت به صرف فوت موکل نابود می‌شود و علم و جهل وکیل تأثیری در نفوذ اقدامات او ندارد. این مورد را نمی‌توان به «عزل» که نفوذ تأثیر آن، متکی بر اطلاع وکیل بود، قیاس نمود چون دربارهٔ عزل، «اعلام موکل و علم وکیل» یک حکم استثنایی و خلاف قاعده است و اعمال وکیل بعد از فوت فاقد اثر می‌باشد، اما به نظر می‌رسد برای حفظ نظم در معملات و حمایت از بی گناهی که با وکیل طرف معامله می‌شود، باید اعمال وکیل را که بدون علم به فوت و جنون موکل بسته‌است نافذ شناخت. [۱۱]

سوالق و مستندات فقهی

در صورت اختلاف بین وکیل و موکل در مورد عزل به این نحو که موکل به وکیل بگوید از عزل با خبر بوده و وکیل انکار نماید، بینه بر موکل لازم است و صرف بینه بر عزل کافی نیست. اگر بینه ای از طرف موکل اقامه نشد، وکیل سوگند یاد می‌کند و در این صورت وکالت او ثابت خواهد بود و اگر امتناع نموئ وکالت از همان زمان که بینه بر عزل او اقامه شده‌است، باطل می‌شود. [۱۲]

اعتقاد مشهور فقهای امامیه آن است که وکالت به صرف فوت موکل نابود می‌شود و علم و جهل وکیل تأثیری در نفوذ اقدامات او ندارد. این مورد را نمی‌توان به «عزل» که نفوذ تأثیر آن، متکی بر اطلاع وکیل بود، قیاس نمود چون دربارهٔ عزل، «اعلام موکل و علم وکیل» یک حکم استثنایی و خلاف قاعده است .[۱۳]

مصادیق و نمونه‌ها

۱) اگر وکیل قبل از وصول خبر عزل درخواست ارجاع امر به کارشناسی نموده و حسب این درخواست دادگاه قرار کارشناسی صادر مرده باشد موکل مأخوذ است دستمزد کارشناس را ایداع نماید یا فرضاً وسایل و موجبات اجرای قرار معاینه و تحقیق محلی مورد درخواست وکیل خود را در وقت مقرر تهیه کند و نیز حساب مواعد از تاریخ ابلاغ به وکیل خواهد بود. [۱۴]

۲) اگر کسی به دیگری وکالت دهد که منزلش را بفروشد و آنگاه موکل وکیل را عزل نماید. وکیل مدعی شود که در مدتی که هنوز او را عزل ننموده یا خبر عزل به وی نرسیده به مفاد وکالت خود عمل نموده ولی موکل مدعی شود قبل از انجام مفاد وکالت و فروش منزل وی، وکیل را از وکالت خود عزل نموده‌است. که می‌گوییم معامله وکیل بر منزل درست بوده و ادعای موکل مسموع نیست .[۱۵]

منابع

  1. عباس بشیری، مریم پوررحیم، جمشید زمانی، بهزاد رجایی و دیگران. حقوق کاربردی وقف و اراضی موقوفه. چاپ 1. جنگل، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2679976
  2. علی رفیعی. روند نمای تقنینی قانون آیین دادرسی مدنی. چاپ 1. فکرسازان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2796192
  3. علی رفیعی. روند نمای تقنینی قانون آیین دادرسی مدنی. چاپ 1. فکرسازان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2796196
  4. مجله علمی پژوهشی نامه مفید شماره 82 اسفند 1389. دانشگاه مفید، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2712792
  5. عباس زراعت. محشای قانون آیین دادرسی مدنی در نظم حقوق ایران. چاپ 3. ققنوس، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 551940
  6. علی مهاجری. شرح قانون آیین دادرسی مدنی دادگاه های عمومی و انقلاب (جلد اول). چاپ 2. گنج دانش، 1381.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1617516
  7. یوسف نوبخت. نگاهی به آیین دادرسی مدنی. چاپ 1. رادنواندیش، 1393.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5228452
  8. علی مهاجری. قانون آیین دادرسی مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 1. فکرسازان، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 569788
  9. علی مهاجری. قانون آیین دادرسی مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 1. فکرسازان، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 569792
  10. یوسف نوبخت. نگاهی به آیین دادرسی مدنی. چاپ 1. رادنواندیش، 1393.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5228444
  11. اسداله لطفی. سلسله مباحث فقهی-حقوقی عقد وکالت. چاپ 1. جنگل، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2933764
  12. عبداله خدابخشی. مبانی فقهی آیین دادرسی مدنی و تأثیر آن در رویه قضایی (جلد اول) (قواعد عمومی، دادرسی نخستین و اثبات دعوا). چاپ 1. شرکت سهامی انتشار، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2648308
  13. اسداله لطفی. سلسله مباحث فقهی-حقوقی عقد وکالت. چاپ 1. جنگل، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2933764
  14. یوسف نوبخت. نگاهی به آیین دادرسی مدنی. چاپ 1. رادنواندیش، 1393.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5228448
  15. عبدالرسول دیانی. ادله اثبات دعوا در امور مدنی و کیفری. چاپ 1. تدریس، 1385.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1642380