ماده ۳۵۰ قانون مدنی

از ویکی حقوق
نسخهٔ تاریخ ‏۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۳۵ توسط Keyhani (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «مبیع ممکن است مفروز باشد یا مشاع یا مقدار معین به طور کلی از شئ متساوی‌الاجز...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

مبیع ممکن است مفروز باشد یا مشاع یا مقدار معین به طور کلی از شئ متساوی‌الاجزا و همچنین ممکن است کلی‌فی‌الذمه باشد.

توضیح واژگان

ذمه، در لغت یعنی امان، ضمان، عهد، عهده و پیمان. و در اصطلاح، به نفسی که عهدی را، عهده دار می گردد؛ ذمه گویند.(104890)

مفروز، یعنی تجزیه مبیع از سایر حصه ها، و معین نمودن آن.(265187)

کلیات توضیحی تفسیری دکترین

به نظر برخی از حقوقدانان، بیع کلی در معین، از جنبه تملیکی برخوردار بوده؛ و بیع کلی فی الذمه عهدی است.(11811681)

مبیع در بیع سلم، کلی فی الذمه است.(1054974)

در لزوم معلوم بودن موضوع قرارداد، تفاوتی در عین معین، کلی در معین، کلی فی الذمه، مبیع و ثمن نیست.(548532)

اگر مورد معامله کلی باشد؛ تعیین کمیت، جنس و اوصاف اساسی کالا، کافی بوده؛ و وصف مرغوبیت آن، می تواند مبهم باشد؛ که در اینصورت، انتخاب با متعهد است؛ به شرط آنکه انتخاب او معیوب نباشد.(23000)

نحوه معلوم نمودن مبیع، با توجه به کلی یا معین بودن آن، متفاوت است. در عین معین، فرد مورد معامله باید معین باشد؛ اما در رابطه با بیع کلی، تعیین جنس، کیفیت و کمیت مبیع کفایت می نماید.(911254)

به نظر برخی از حقوقدانان، بیعی که موضوع آن، کلی در معین باشد؛ تملیکی بوده؛ و به محض تحقق بیع، انتقال مالکیت از فروشنده به خریدار حاصل می گردد. و به نظر برخی دیگر، مشتری در بیع کلی در معین، دارای حقی است عینی، که مالکیت نبوده؛ و نسبت به مجموعه ای مشخص ایجاد می گردد؛ و وی به موجب همین حق می تواند بایع را، به تحویل مورد معامله از میان مجموعه ای از اموال همسان، خواستار گردد. چنین حقی، نه مالکیت بوده؛ و نه آثار آن را دارد.(37459)

قانونگذار در ماده 402 قانون مدنی، از مال کلی در معین، به "در حکم عین خارجی" تعبیر نموده است.(260859)

هرچند قانونگذار، مال کلی در معین را، در حکم عین معین دانسته؛ اما درواقع مبیع، مقداری معلوم از یک کل موجود در عالم خارج بوده؛ که نامعین است؛ و باید توسط فروشنده یا نماینده او تعیین گردد. به همین دلیل مالکیت کلی در معین، با مالکیت مشاع تفاوت دارد.(260859) 

با تجزیه مبیع از سایر حصه ها، و معین نمودن آن، مال مشاع تبدیل به مفروز می گردد.(265187)

اگر موضوع قرارداد کلی باشد؛ فروشنده باید مبیع را، مطابق با توصیفی که نموده؛ تحویل دهد؛ و اگر توصیفی در میان نباشد؛ باید فرد متعارف آن را تسلیم نماید.(1054777) و درمواردی که مبیع کلی باشد؛ بایع مکلف است همان فردی را، تسلیم نماید که دارای جنس، و وصف مورد تراضی طرفین است. چنانچه مبیع، دارای اقسام مختلف باشد؛ بایع می تواند هر فردی را که تمایل دارد؛ تسلیم نماید؛ به شرط آنکه از نظر عرف معیوب نباشد.(911491)

اگر موضوع تعهد، کلی بوده؛ و مطابق با اوصاف مورد توافق طرفین نباشد؛ ولی متعهدٌله آن را قبول نماید؛ باید قائل به این شد که درواقع، تعهد جدیدی به وجود آمده؛ و تعهد سابق، تبدیل به تعهد لاحق گردیده است.(30454)

سوابق فقهی

اگر مشتری، تعهد نموده باشد که مقداری گردو را، به خریدار تحویل نماید؛ و برخی از این گردوها، که بیش از حد متعارف است؛ سیاه و پوچ باشد؛ و الزام متعهد به تسلیم کالای سالم در مقابل اقلام فاسد، امکانپذیر نباشد؛ دراینصورت خریدار می تواند معامله را فسخ نماید.(54730)

مبیع در بیع سلم، کلی فی الذمه است.(1054974)

در بیع سلم؛ نیازی نیست که مبیع کلی، پیش از فرارسیدن موعد تسلیم، در عالم خارج موجود باشد.(1131176)

انتقادات

اصطلاح "کلی در معین"، از نظر علمی صحیح نیست؛ زیرا مال معین، نمی تواند واجد وصف کلی بودن هم باشد.(46124)

مصادیق و نمونه ها

  • اگر شخصی، دو کیلو از سیب های درون جعبه را، بخرد؛ تا وقتی که میوه های خریداری شده؛ از جعبه جدا نگردیده؛ مبیع، کلی در معین است.(929012)
  • فروش یک کیسه گندم 50 کیلویی، از میان 100 گونی گندم 50 کیلویی، بیع فرد مردد است.(1037488)
  • بیع خانه، به صورت کلی یا کلی در معین، صحیح نبوده؛ و منشأ چنین بطلانی، مجهول بودن برخی ویژگی های مهم مورد معامله، نزد طرفین است.(277407)