ماده ۸۶۶ قانون مدنی

از ویکی حقوق
نسخهٔ تاریخ ‏۴ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۰۸ توسط Keyhani (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «در صورت نبودن وارث، امر ترکه‌ی متوفی راجع به حاکم است. == توضیح واژگان == به رئ...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

در صورت نبودن وارث، امر ترکه‌ی متوفی راجع به حاکم است.

توضیح واژگان

به رئیس دادگاه عمومی که صلاحیت اصلی در رسیدگی به دعاوی را دارد؛ حاکم گویند.(39001)

پیشینه

در آیین یهود و مسیح، ترکه بلاوارث در اختیار مرجع دینی قرارمی گیرد.(767368)

نکات توضیحی تفسیری دکترین

منظور از حاکم در قوانین موضوعه، مجتهد جامع الشرایطی می باشد که مراجع قضایی، در اجرای امور مربوط به او، باید مأذون از سوی وی باشند؛ که امروزه این اذن، از سوی مقام رهبری، به دستگاه قضا اعطاء شده است. (279577) و مقصود از حاکم را در این ماده، دادستان و دادگاه دانسته اند.(24977) و متوفای فاقد وارث می تواند برای اداره ترکه، وصی تعیین نماید.(24978) و قانون مدنی، حکومت یا دولت را جایگزین (ولای امامت) دانسته است. لذا حاکم یا حکومت، وارث محسوب نمی گردند؛ بلکه به اداره و حفاظت از اموال و منافع عموم جامعه می پردازند؛ چراکه ترکه متوفای بدون وارث، قابلیت تملک خصوصی را ندارد.(1079947) مواردی که متوفی فاقد وارث بوده و نیز مواردی که وراث او هنوز شناسایی نشده اند؛ مشمول این ماده قرارمی گیرد. (1079947) و ترکه متوفای بلاوارث، به دولت منتقل خواهدشد تا برای مصارف عمومی خویش، هزینه نماید.(39002) و اگر تنها وارث متوفی، قاتل او باشد؛ ترکه وی در حکم ترکه متوفای بلاوارث خواهدبود.(49496) و بین مفاد این ماده با ماده 335 قانون امور حسبی، تضادی وجودندارد؛ درنتیجه ترکه متوفای بدون وارث، به خزانه دولت تعلق گرفته؛ و صرف بودجه عمومی خواهدشد.(3971)

مستندات فقهی

از امام باقر روایت شده که درصورت فقدان خویشاوند برای متوفی، و نیز عدم ولای عتق و ضمان جریره، ترکه وی جزء انفال خواهدبود. و از امام صادق روایت گردیده که درصورت فقدان مولی و اقربا برای متوفی، اموال او مشمول آیه 1 سوره انفال خواهدشد.(33486) و روایت شده که شخصی تازه مسلمان، به قتل خطایی کشته شد؛ و چون وارثی نداشت؛ امام علی دستور داد که دیه او را، درمیان گروهی از مسلمانان تقسیم کنند.(1269215)

سوابق فقهی

امام، وارث قراردادی محسوب می گردد. ترکه متوفای بلاوارث، جزء انفال بوده؛ و به امام تعلق دارد. زیرا چنین مالی در دسته انفال قرارگرفته و پس از پیامبر، متعلق به امام بوده و در دوران غیبت، باید در همان مسیری که سهم امام زمان صرف می شود؛ هزینه گردد.(33486) و کسی که فاقد وارث می باشد؛ می تواند همه اموالش را به نفع دیگری، وصیت کند. درمقابل، انتقادنموده اند که اگر چنین وصیتی برای غیر فقرا باشد؛ درمورد زاید بر ثلث، نافذ نیست. البته انتقاد مزبور را منتسب به روایتی ضعیف السند از امام صادق دانسته اند. (33486) و اموال شخص دست فروشی که ورثه او معلوم نیستند؛ درصورت تلاش برای یافتن وارث ایشان و حصول یأس در این زمینه، باید از طرف وارث وی صدقه داده شود.(8388) و شخصی که وارثی به جز امام ندارد؛ و نیز محتمل است در سانحه هوایی، مرحوم شده ؛ پس از حصول اطمینان از مرگ او، امر ترکه وی مربوط به حاکم شرع خواهد بود.(8386)

رویه های قضایی

به موجب نظریه مشورتی شماره 2999/7 مورخه 2/6/1374 اداره حقوقی قوه قضاییه، ترکه متوفای بلاوارث در صلاحیت ولی فقیه و حاکم بوده و با اذن کلی ایشان، در اختیار سازمان جمع آوری املاک تملیکی قرارخواهدگرفت.(1399689)

باتوجه به نظریه مشورتی شماره 5442/7 مورخه 16/8/1386 اداره حقوقی قوه قضاییه، درصورت فقدان وارث برای متوفی، طرح دعوی زوجیت که در امر ترکه مؤثر می باشد؛ به طرفیت دادستان، صورت می گیرد.(1393924)