تقلب:

1. لغت: دگرگون شدن، قلب شدن، واژگون شدن، تزویر، جعل، دغل کاری، شید، غش، قلب، نادرستی، نیرنگ.

2. در حقوق تجارت، تقلب که گاه در کنار تزویر به کار رفته می تواند منشا اثر باشد و به مفهوم جزایی آن نزدیک است و در تقلب، باید از یک وسیله متقلبانه استفاده شده باشد: الف- تقلب در ارزیابی سهام (ماده 42 قانون تجارت) مثل تقلب در ارزیابی سهم الشرکه غیر نقدی (بند ب ماده 115 قانون تجارت) ب- تقلب در دادن رای در مجامع عمومی از طریق دادن برگ سهام به شخصی که صاحب سهام نیست جهت تاثیرگذاری در فرآیند رای دهی (ماده 90 قانون تجارت) ج- وارد کردن نام اشخاص در شرکت به تقلب جهت جلب تعهد یا پرداخت قیمت سهام (بند 2 ماده 92 قانون تجارت) د- تقلب دلال در معامله (ماده 337 قانون تجارت) ه- ورشکستگی به تقلب (ماده 483 و 492 و 549 به بعد قانون تجارت) و- تقلب در میزان قروض و دارایی در قالب مدیون نمودن غیر واقعی خود (ماده 549 قانون تجارت) ز- تجارت به اسم دیگری یا اسم موهوم و تقلب در میزان قروض و دارایی (ماده 552 قانون تجارت) ح- مخفی کردن و از بین بردن دارایی تاجر ورشکسته (ماده 551 قانون تجات) ط- ابراز طلب غیر واقعی در خصوص تاجر ورشکسته (ماده 551 قانون تجارت)

در خصوص اصل عدم اعتبار ایرادات در برابر دارنده ثالث با حسن نیت نیز ، تقلب دارنده ثالث از مستثنیات اصل فوق الذکر می باشد و به نظر می رسد صرف آگاهی ثالث از روابط پایه، مانع برخورداری نامبرده از حقوق ناشی از اصل فوق الذکر نباشد و تقلب ثالث مانند تبانی وی با شخص دارنده رابطه مستقیم جهت برخورداری از این اصل بدون داشتن روابط تجاری، از مستثنیات اصل فوق الذکر باشد.

2. (حقوق صنفی)  تعریف قانونی: عبارت است از عرضه یا فروش کالا یا ارائه خدمتی که ازلحاظ‌کیفیت یا کمیت منطبق با مشخصات کالا یا خدمت ابرازی یا درخواستی نباشد. ( ماده 59 قانون نظام صنفی کشور 13821224)

تقلب حسب دفعات تکرار در طول سال دارای جریمه می باشد و یکی از این جرایم پرداخت چند برابری مابه‌التفاوت ارزش کالا یا خدمت ابرازی یا درخواستی و کالای عرضه یا‌فروخته شده یا خدمت ارائه داده شده می باشد. تقلب مصداق تخلف صنفی است ولی درصورتی که در قوانین دیگر برای عمل متقلبانه مجازات شدیدتری‌پیش‌بینی شده باشد، فرد متقلب به مجازات مزبور محکوم خواهد شد . (ماده اخیر الذکر)