تقلب

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو

در لغت:

تقلب در لغت به معانی حیله، دگرگون شدن، قلب شدن، واژگون شدن، تزویر، جعل، دغل کاری، شید، غش، قلب، نادرستی، نیرنگ آمده است

در حقوق:

در حقوق، تقلب در قالب اسم (تقلب) و صفت (تقلبی، متقلبانه) به کار رفته است و حسب ترکیب به کار رفته، معنا و مفهوم و آثار ویژه خود را دارد:

حقوق تجارت

الف. در حقوق تجارت، می تواند منشا اثر ابطال باشد و به مفهوم جزایی آن نزدیک است و در تقلب، باید از یک وسیله متقلبانه که واقعیت را دگرگون نشان دهد، استفاده شده باشد و در ذات آن، قصد متقلبانه نیز نهفته است و به مفهوم جزایی آن نزدیک است و حتی تصریحا از دعوی تقلب ماده 42 قانون تجارت یاد شده است : الف- تقلب در ارزیابی سهام (ماده 42 قانون تجارت) مثل تقلب در ارزیابی سهم الشرکه غیر نقدی (بند ب ماده 115 قانون تجارت) ب- تقلب در دادن رای در مجامع عمومی از طریق دادن برگ سهام به شخصی که صاحب سهام نیست جهت تاثیرگذاری در فرآیند رای دهی (ماده 90 قانون تجارت) ج- وارد کردن نام اشخاص در شرکت به تقلب جهت جلب تعهد یا پرداخت قیمت سهام (بند 2 ماده 92 قانون تجارت) د- تقلب دلال در معامله (ماده 337 قانون تجارت) ه- ورشکستگی به تقلب (ماده 483 و 492 و 549 به بعد قانون تجارت) و- تقلب در میزان قروض و دارایی در قالب مدیون نمودن غیر واقعی خود (ماده 549 قانون تجارت) ز- تجارت به اسم دیگری یا اسم موهوم و تقلب در میزان قروض و دارایی (ماده 552 قانون تجارت) ح- مخفی کردن و از بین بردن دارایی تاجر ورشکسته (ماده 551 قانون تجارت) ط- ابراز طلب غیر واقعی در خصوص تاجر ورشکسته (ماده 551 قانون تجارت) نمونه هایی از این تقلب ها می باشند.

در خصوص اصل عدم اعتبار ایرادات در برابر دارنده ثالث با حسن نیت نیز ، تقلب دارنده ثالث از مستثنیات اصل فوق الذکر می باشد و به نظر می رسد صرف آگاهی ثالث از روابط پایه، مانع برخورداری نامبرده از حقوق ناشی از اصل فوق الذکر نباشد و تقلب ثالث مانند تبانی وی با شخص دارنده رابطه مستقیم جهت برخورداری از این اصل بدون داشتن روابط تجاری، از مستثنیات اصل فوق الذکر باشد.

حقوق بین الملل خصوصی

ب. در حقوق بین الملل خصوصی، مفهوم "تقلب نسبت به قانون " عبارت است از فرار از قانون صلاحیت دار داخلی یا خارجی، همراه با تغییر ارادی عناصر وابستگی همچون تابعیت و یا اقامتگاه". تقلب نسبت به قانون وقتی رخ می دهد که یکی از متداعیین که دارای دو تابعیت می باشد، از قاعده حل تعارض به قصد فرار از قانون صالح به نحو متقلبانه­ ای استفاده بکند تا قانونی به جز قانون صالح حاکم گردد و در چنین تقلبی نیز قصد سوء باید نهفته باشد.

حقوق بیمه

تقلب در حقوق بیمه، می تواند منجر به بطلان قرارداد بیمه گردد: ‌" چنانچه بیمه‌گذار یا نماینده او با قصد تقلب مالی را اضافه بر قیمت عادله در موقع عقد قرارداد بیمه داده باشد عقد بیمه باطل و حق بیمه‌دریافتی قابل استرداد نیست."[۱] و "اگر در یک قرارداد بیمه موضوعات مختلفه بیمه شده باشد در صورت اثبات تقلب از طرف بیمه‌گذار نسبت به یکی از آن موضوعات‌بطلان نسبت به سایر موضوعات نیز سرایت کرده تمام قرارداد باطل خواهد بود."[۲]

حقوق مدنی و سایر حوزه های حقوق خصوصی

ج. در قانون مدنی ایران، مفهومی تحت عنوان تقلب جز تحت عنوان ورشکستگی به تقلب قیم وجود ندارد اما محاکم و نویسندگان حقوق گاه از مفهوم تقلب نسبت به قانون وقتی استفاده می کنند که یک روش غیر قانونی با سر پوش گذاشتن و استفاده از ترفندهایی به روش قانونی استفاده می شود و مقصود نظر قانون نقض می گردد. در فقه امامیه نیز مفهوم حیل شرعیه در همین معنا به کار می رود. تقلب نسبت به قانون در این معنا، لزوما غیر قانونی نمی باشد و چاره اندیشی افراد در حفظ منافع و دور زدن قوانین، اقتضای بقای وی می باشد.

حقوق صنفی و حمایت از مصرف کننده

د. در حقوق صنفی و حمایت از مصرف کننده، تقلب عبارت است از عرضه یا فروش کالا یا ارائه خدمتی که ازلحاظ‌ کیفیت یا کمیت منطبق با مشخصات کالا یا خدمت ابرازی یا درخواستی نباشد.تقلب حسب دفعات تکرار در طول سال دارای جریمه می باشد و یکی از این جرایم پرداخت چند برابری مابه‌التفاوت ارزش کالا یا خدمت ابرازی یا درخواستی و کالای عرضه یا‌فروخته شده یا خدمت ارائه داده شده می باشد. تقلب مصداق تخلف صنفی است ولی درصورتی که در قوانین دیگر برای عمل متقلبانه مجازات شدیدتری‌پیش‌بینی شده باشد، فرد متقلب به مجازات مزبور محکوم خواهد شد . [۳]

حقوق جزا

ه. در قوانین جزایی اصلی، تقلب به صورت کلی جرم نیست بلکه هر گاه با تحصیل مال باشد، می تواند کلاهبرداری محسوب گردد. آنچنان که در ماده 1 قانون تشديد مجازات مرتكبين ارتشاء و اختلاس و كلاهبرداري مصوب 1364 : "هر كس از راه حيله و تقلب مردم را به وجود شركتها يا تجارتخانه ‌ها يا كارخانه ‌ها يا مؤسسات موهوم يا به داشتن اموال و اختيارات واهي‌ فريب دهد يا به امور غيرواقع اميدوار نمايد يا از حوادث و پيش ‌آمدهاي غيرواقع بترساند و يا اسم و يا عنوان مجعول اختيار كند و به يكي از وسايل‌ مذكور و يا وسايل تقلبي ديگر وجوه و يا اموال يا اسناد يا حوالجات يا قبوض يا مفاصا حساب و امثال آنها تحصيل كرده و از اين راه مال ديگري را ببرد ‌كلاهبردار محسوب و علاوه بر رد اصل مال به صاحبش، به حبس از يك تا 7 سال و پرداخت جزاي نقدي معادل مالي كه اخذ كرده است محكوم‌ مي‌ شود." و در موارد خاصی نیز تقلب صرفنظر از تحصیل مال، منع یا جرم انگاری شده است.

تقلب در قوانین گاه در کنار تزویر و جعل به کار رفته است مانند تقلب و تزویر (ذکر شده در ماده 42 قانون تجارت) و جعل و تقلب برگه هاي آزمايش.[۴] و گاه نیز همراه با حیله [۵]

تقلب در عبارات تقلب در مورد مسکوکات رایج داخله [۶] و توقیف سکه تقلبی [۷] و تقلب در تهیه آثار علمی (قانون پيشگيري و مقابله با تقلب در تهيه آثار علمي مصوب 1396) استفاده از وسايل سنجش تقلبي و با اوزان و مقياس هاي تقلبي (قانون تقويت و توسعه نظام استاندارد مصوب 1396) و موارد بسیار دیگری به کار رفته است.

باید دقت داشت که تقلب درهر مورد تعریف ویژه خود را دارد. برای مثال در جرم تقلب در تهیه آثار علمی ، هدف "ارائه اثر دیگری به عنوان اثر خود" به عنوان ملاک اساسی قلب حقیقت شرط است.[۸]

منابع