ماده 195 قانون امور حسبی

نسخهٔ تاریخ ‏۱۳ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۴۷ توسط Itbot (بحث | مشارکت‌ها)

ماده ۱۹۵ قانون امور حسبی: درخواست برداشتن مهر و موم از دادگاه بخشی می‌شود که برای رسیدگی به امور ترکه صالح است و هرگاه ترکه در حوزه دادگاه بخش دیگری باشد دادگاه بخش محل وجود ترکه به دستور دادگاه مذکور اقدام به رفع مهر و موم می‌نماید و صورت مجلس مربوط باین عمل را به دادگاهی که دستور برداشتن مهر و موم را داده‌است می‌فرستد.

توضیح واژگان

درخواست: به معنای خواهش، مطالبه، تقاضا هم در امور کیفری وجود دارد و هم در امور مدنی، هرچند درخواست در امور مدنی مصادیق بیشتر و کاربرد فراوان‌تری دارد. مفهوم درخواست با دادخواست ارتباط زیادی دارد و تمییز آن‌ها از اهمیت فراوانی برخوردار است، چرا که در مورد درخواست لزومی ندارد که تشریفات خاص دادخواست رعایت گردد.[۱]

دادگاه: مرجعی است که به تجویز قانون برای رسیدگی به شکایات و دعاوی امور حسبی تشکیل می‌شود.[۲]

ترکه: یا ماترک یعنی قسمت مثبت دارایی به جامانده از متوفی.[۳]

نکات تفسیری دکترین

دادگاهی صالح به رفع مهر و موم است که صلاحیت رسیدگی به مهر و موم را داشته باشد و اگر ترکه در حوزه دیگری باشد. نیابت قضایی صادر خواهد شد.[۴]


نکات توصیفی هوش مصنوعی

  1. درخواست برداشتن مهر و موم باید به دادگاهی ارائه شود که صلاحیت رسیدگی به امور ترکه را دارد.
  2. در صورتی که ترکه در حوزه دادگاه دیگری باشد، دادگاه محل وجود ترکه به دستور دادگاه اصلی اقدام می‌کند.
  3. پس از رفع مهر و موم، صورت‌مجلس اقدامات انجام‌شده باید به دادگاهی که دستور را داده است، ارسال شود.
  4. دادگاهی که ترکه در حوزه آن قرار دارد، تنها بر اساس دستورات دادگاه صالح برای امور ترکه عمل می‌کند.
  5. هماهنگی و همکاری بین دادگاه‌های مختلف برای رفع مهر و موم ضروری است.

منابع

  1. عباس کریمی. آیین دادرسی مدنی. چاپ 1. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1549664
  2. یوسف نوبخت. نگاهی به آیین دادرسی مدنی. چاپ 1. رادنواندیش، 1393.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6405480
  3. محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد اول). چاپ 1. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 80940
  4. بهرام بهرامی. آیین دادرسی مدنی (جلد اول و دوم). چاپ 11. نگاه بینه، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1953232