اعتراض شخص ثالث نسبت به آراء قضایی
اعتراض شخص ثالث نسبت به آراء قضایی عنوان رساله ای است که توسط جهانبخش رهنمای کردآسیابی، با راهنمایی سام محمدی و با مشاوره حمید ابراهیمی در سال ۱۳۹۹ و در مقطع دکتری دانشگاه مازندران دفاع گردید.
عنوان | اعتراض شخص ثالث نسبت به آراء قضایی |
---|---|
رشته | حقوق خصوصی |
دانشجو | جهانبخش رهنمای کردآسیابی |
استاد راهنما | سام محمدی |
استاد مشاور | حمید ابراهیمی |
مقطع | دکتری |
سال دفاع | ۱۳۹۹ |
دانشگاه | دانشگاه مازندران |
چکیده
اعتراض شخص ثالث، یکی از شیوه های شکایت از آرای دادگاه های عمومی، انقلاب و تجدید نظر و حکم داوری در امور ترافعی و نیز تصمیمات حسبی است. این روش اعتراضی، در دو پیکره اعتراض ثالث اصلی و طاری، سبب می شود علی رغم انشای حکمی قطعی و لازم الاجراء، بین دو یا چند شخص راجع به حقی معین، آن پرونده و رای موضوع آن، به واسطه تزاحم با حقوق شخص یا اشخاص ثالث، در معرض رسیدگی مجدد قرار گیرد. شخص ثالثی که خود یا نماینده او به عنوان اصحاب دعوا، مداخله ای در دادرسی منتهی به رای و یا مشارکتی در تعیین داور یا داوران نداشته و از طرفی، قایم مقام یکی از طرفین نبوده است، می تواند در صورت ارایه ادله ای متقن مبنی بر ذیحقی و اثبات ادعای خلل به آن حق (کلا یا جزیا)، موجبات الغاء رای معترض عنه را در محدوده اعتراض و خلل، فراهم سازد. اعتراض ثالث حسب نوع آن، اصلی یا طاری، بدون آنکه طرح آن مقید به مهلت معین باشد، در دادگاه صادرکننده حکم قطعی و یا دادگاه رسیدگی کننده به دعوای اصلی، با رعایت ترتیبات دادرسی نخستین، مورد رسیدگی قرار می گیرد. حق شخص ثالث در اعتراض به رای، بر اصل نسبیت آراء، استوار است که به دلیل قابلیت استناد و حتی اجرای رای علیه ثالث، برای پرهیز از آثار زیانبار آن، ناگزیر از اعتراض خواهد بود. فراوانی و آمار قابل توجه دعاوی اعتراض شخص ثالث، فقدان نص قانونی در مواردی خاص و ابهامات موجود در مقررات اعتراض ثالث در قانون آیین دادرسی... در امور مدنی مصوب ۱۳۷۹، چالش های زیادی را فراروی دادرسان محاکم و صاحبان فن گسترده است. از جمله آنکه، چه نوع آرایی، قابلیت اعتراض توسط ثالث دارند؟ اعتراض شخص ثالث به آراء کیفری چه وضعیتی دارد؟ تکلیف آراء صادره از مراجع خاص به ویژه رای ماهوی دیوان عالی کشور موضوع ماده ۴۷۷ قانون آیین دادرسی کیفری، به علت منصوص نبودن در قانون چه می شود؟ پژوهنده به این نتیجه می رسد که اولا اعتراض ثالث در امور ترافعی فقط احکام دادگاه ها را دربر می گیرد و قرارها به علت فقدان رکن ضرری و دلایل متعدد دیگر، مشمول این نهاد خاص اعتراضی نمی شوند ثانیا جنبه مالی احکام کیفری قابل اعتراض توسط شخص ثالث متضرر است ثالثا رای ماهوی دیوان عالی کشور، به دلیل قابلیت استناد علیه اشخاص ثالث و خلل به حقوق آنان، قابل اعتراض توسط ثالث در همان مرجع، می باشد.
ساختار و فهرست رساله
مقدمه
فصل نخست– شناخت اعتراض شخص ثالث
مبحث نخست– مفاهیم و پیشینه اعتراض شخص ثالث
گفتار نخست– مفاهیم
بند نخست–مفهوم دعوا
الف– دعوا به مفهوم عام
ب– دعوای اصلی
بند دوم– مفهوم اعتراض شخص ثالث
الف– مفهوم اعتراض
ب– مفهوم– شخص
پ– مفهوم شخص ثالث
۱– مفهوم شخص ثالث در دعاوی طاری
۲– مفهوم شخص ثالث در اعتراض شخص ثالث
ت– مفهوم اعتراض شخص ثالث
گفتار دوم– پیشینه اعتراض شخص ثالث
بند نخست– قوانین
الف– قانون موقتی اصول محاکمات حقوقی ۱۲۹۰ قمری
ب– قانون آیین دادرسی مدنی ۱۳۱۸ شمسی
پ– قانون آیین دادرسی مدنی ۱۳۷۹
بند دوم– مقایسه مفاهیم در قوانین سابق و فعلی
مبحث دوم– تمیز اعتراض شخص ثالث از نهادهای حقوقی مشابه
گفنار نخست– تمیز اعتراض شخص ثالث از شیوه های دیگر شکایت از آراء
بند نخست– تمیز اعتراض شخص ثالث از واخواهی
الف– شباهت ها
ب– تفاوت ها
بند دوم– تمیز اعتراض شخص ثالث از تجدیدنظرخواهی
الف– شباهت ها
ب– تفاوت ها
بند سوم– تمیز اعتراض شخص ثالث از فرجام خواهی
الف– شباهت ها
ب– تفاوت ها
بند چهارم– تمیز اعتراض شخص ثالث از اعاده دادرسی
الف– شباهت ها
ب– تفاوت ها
گفتار دوم– تمیز اعتراض شخص ثالث از دعاوی طاری ورود و جلب ثالث
بند نخست– تمیز اعتراض شخص ثالث از ورود شخص ثالث
بند دوم– تمیز اعتراض شخص ثالث از جلب شخص ثالث
گفتار سوم– تمیز اعتراض شخص ثالث حکمی از اعتراض ثالث اجرایی
مبحث سوم– مبنای حقوقی اعتراض شخص ثالث
گفتار نخست– اصل نسبیت رای
گفتار دوم– قدرت اثباتی رای
گفتار سوم– نظریات حقوقی
بند نخست– اجباری بودن اعتراض ثالث (نظریه فرض قانونی)
بند دوم– اختیاری بودن اعتراض ثالث (نظریه ایراد)
بند سوم– اصل اختیاری بودن و استثنای اجباری بودن اعتراض ثالث
گفتار چهارم– مبنای اعتراض شخص ثالث در حقوق ایران
فصل دوم– شرایط اعتراض شخص ثالث
مبحث نخست– صدور رای در دعوا
گفتار نخست– مرجع صدور و ماهیت رای
بند نخست– مرجع صدور رای
الف– دادگاه های دادگستری
۱– مرجع حقوقی
۲– مرجع کیفری
ب– مراجع غیر دادگستری
۱– دیوان عدالت اداری
۲– شورای حل اختلاف
۳– نهادهای اداری
۴– نهادهای داوری
پ– دیوان عالی کشور
۱– آراء قابل فرجام
۲– آراء موضوع ماده
ق آ د ک ۹۴
بند دوم– ماهیت رای
الف– ترافعی بودن موضوع رای
۱– عناصر و خصوصیات رای قابل اعتراض
ب– استثناء– امور حسبی
۱– احکام در امور حسبی
۲– تصمیم به مفهوم خاص
۳– دستور در امور حسبی
پ–حکم بودن رای
۱–حکم
۱–۱–حکم مثبت– پذیرش دعوای خواهان
۱–۲–حکم منفی– عدم پذیرش دعوای خواهان
۱–۲–۱– حکم بی حقی خواهان
۱–۲–۱–۱– عدم اثبات حق موضوع ادعا
۱–۲–۱–۲–وصول حق موضوع ادعا
۱–۲–۲– حکم بطلان دعوا
۱–۲–۲–۱– فقدان منشاء قانونی حق مورد دعوا
۱–۲–۲–۲– منع صریح قانونی در مطالبه حق مورد ادعا
۲– قرار
۲–۱– اختلاف نظر در دکترین
۲–۱–۱– بیان دیدگاه ها
۲–۱–۱–۱– قابلیت اعتراض ثالث به مطلق قرارها
۲–۱–۱–۲–امکان اعتراض ثالث به احکام (و نه قرارها)
۲–۱–۱–۳–امکان اعتراض ثالث به قرارهای قاطع یا نهایی
۲–۱–۱–۴– دیدگاه اعتراض ثالث به برخی از قرارهای نهایی
۲–۱–۱–۵– اعتراض ثالث به قرارهای تامینی یا توقیفی
۲–۱–۲– نقد نظریات
۲–۱–۲–۱– نقد نظریه قایلین به اعتراض ثالث به قرارهای اعدادی
۲–۱–۲–۱–۱– رای نبودن قرارهای اعدادی
۲–۱–۲–۱–۲– قابلیت عدولِ قرارهای اعدادی
۲–۱–۲–۱–۳– جریانی بودن پرونده در مورد قرارهای اعدادی
۲–۱–۲–۱–۴– فقدان رکن ضرری در مورد قرارهای اعدادی
۲–۱–۲–۱–۵– قابل اعتراض نبودن قرارهای اعدادی
۲–۱–۲–۱–۶– استفاده از مواد قانونی در باب اعتراض ثالث
۲–۱–۲–۲– نقد نظریه امکان اعتراض ثالث به قرارهای قاطع یا نهایی
۲–۱–۲–۳– نقد نظریه امکان اعتراض ثالث به قرارهای تامینی و توقیفی
۲–۱–۲–۳–۱– تامین خواسته
۲–۱–۲–۳–۲– دستور موقت
۲–۱–۲–۴– سایر قرارها
بند سوم– بررسی آرای خاص از حیث قابلیت اعتراض ثالث ۱۰۶ الف– آراء مربوط به احوال شخصیه ۱۰۷ ب– آراء مربوط به مالکیت و حقوق عینی ۱۰۸ پ– آراء مربوط به بطلان و انحلال شرکت ها ۱۱۱ ت– حکم ورشکستگی ۱۱۳ ۱– ماهیت اعتراض به حکم ورشکستگی ۱۱۴ ۱–۱–واخواهی بودن اعتراض به حکم ورشکستگی ۱۱۴ ۱–۲–تلقی اعتراض به عنوان اعتراض ثالث ۱۱۵ ۱–۲–۱–تقاضای ورشکستگی توسط تاجر ۱۱۵ ۱–۲–۲–تقاضای ورشکستگی توسط برخی از طلبکاران ۱۱۶ ۱–۲–۳–درخواست ورشکستگی توسط دادستان ۱۱۷ ث– اعتراض ثالث حکمی به رای ناشی از اعتراض ثالث اجرایی ۱۱۸ ج–اعتراض ثالث به آراء مراجع قضایی استثنایی ۱۱۹ چ–اعتراض ثالث به گزارش اصلاحی ۱۲۰ گفتار دوم– قطعیت رای
بند نخست– نظریه عدم ضرورت قطعی بودن رای
بند دوم– نظریه ضرورت قطعی بودن رای
بند سوم– دیدگاه منتخب
بند چهارم– اعتراض ثالث و آراء غیرقطعی قابل اجراء به طور موقت
مبحث دوم– ورود خلل به حقوق شخص ثالث
گفتار نخست– وجود حق قانونی برای شخص ثالث
گفتار دوم– ورود خلل به حق شخص ثالث
بند نخست– ضرورت احراز ذینفعی
الف– مفهوم خلل و تفاوت آن با ضرر
ب– عدم ضرورت فعلیت یا منجز بودن ضرر ثالث
مبحث سوم– دخالت نداشتن شخص ثالث در دعوا
گفتار نخست– عدم مداخله به اصالت
بند نخست– منتفی شدن مداخله با استرداد دعوا یا دادخواست
بند دوم– شرایط مداخله اصیل
الف– ملاک بودن مداخله در معنای قانونی
ب– ضرورت مداخله توسط فرد ذی سمت
بند سوم– شرط نبودن فقدان اطلاع معترض ثالث از دادرسی دعوای اصلی
بند چهارم– قلمرو مداخله در دادرسی منتهی به صدور حکم
گفتار دوم– عدم مداخله به نمایندگی
بند نخست– نمایندگی قانونی به مفهوم اخص
بند دوم– نمایندگی قراردادی
بند سوم– نمایندگی قضایی
گفتار سوم– نداشتن عنوان قایم مقامی
بند نخست– تعریف قایم مقام
بند دوم– اقسام قایم مقام
الف– قایم مقام عام
ب– قایم مقام خاص
پ– طلبکاران مدیون
۱– اثر حکم نسبت به طلبکاران
۲– موارد تلقی طلبکار به عنوان شخص ثالث
بند سوم– شخص ثالث محسوب نشدن قایم مقام
بند چهارم– موارد تردید
الف– اصیل به عنوان شخص ثالث
ب– نماینده به عنوان شخص ثالث
پ– قایم مقام به عنوان ثالث
۱– ادعای حقی مستقل توسط قایم مقام
۲– انتقال حق یا مال قبل از اقامه دعوا یا صدور حکم
۳– اثبات خلاف فرض قایم مقامی
مبحث چهارم– شرایط اعتراض ثالث در امور حسبی
مبحث پنجم– شرایط اعتراض ثالث به حکم داور
گفتار نخست– احراز ثالث بودن معترض به رای داور
گفتار دوم– شرط خللِ رای داوری به حقوق ثالث
گفتار سوم– قطعیت رای داوری
فصل سوم– اقسام، چگونگی و آثار اعتراض شخص ثالث
مبحث نخست– اقسام و چگونگی اعتراض شخص ثالث
گفتار نخست– اقسام اعتراض شخص ثالث
گفتار دوم– اعتراض شخص ثالث اصلی
بند نخست– تعریف
بند دوم– چگونگی اعتراض
الف– ضرورت تقدیم دادخواست بدون تعیین خواسته
ب– ضرورت پرداخت هزینه دادرسی
پ– ضمانت اجرای دادخواست ناقص
۱– رد فوری دادخواست اعتراض ثالث
۲– توقیف دادخواست اعتراض ثالث و رفع نقص
بند سوم– مهلت اعتراض اصلی
الف– اصل– فقدان مهلت
۱– قلمرو زمانی اعتراض ثالث از حیث اجرای حکم معترض عنه
۱–۱– اعتراض ثالث قبل از اجرای حکم
۱–۲– اعتراض ثالث بعد از اجرای حکم
۱–۲–۱– عدم اسقاط حق اساسِ اعتراض
۱–۲–۲– اسقاط حق اساسِ اعتراض
ب– استثناء– وجود مهلت خاص
۱– حکم ورشکستگی
۲– رای دیوان عدالت اداری
بند چهارم– چگونگی رسیدگی
الف– رعایت ترتیبات دادرسی نخستین
ب– قابل طرح نبودن دعاوی طاری در اعتراض ثالث
پ– رسیدگی به اعتراض اشخاص ثالث متعدد به حکم واحد
بند پنجم– مرجع صالح
الف– دادگاه صادرکننده حکم قطعی
۱– دادگاه بدوی
۱–۱– دادگاه حقوقی
۱–۲– دادگاه کیفری
۱–۳– دادگاه انقلاب
۲– دادگاه تجدیدنظر استان
ب– شورای حل اختلاف
۱– قطعیت در مرحله بدوی– شورای حل اختلاف
۲– قطعیت در مرحله تجدیدنظر– دادگاه عمومی حقوقی
پ– دیوان عدالت اداری
۱– شعبه بدوی دیوان
۲– شعبه تجدیدنظر دیوان
ت– شعب خاص دیوان عالی کشور موضوع ماده
ق آ د ک
ث– مرجع صالح اعتراض به رای داوری
۱– داوری داخلی
۲– داوری تجاری بین المللی
گفتار سوم– اعتراض شخص ثالث طاری (غیراصلی)
بند نخست– تعریف
بند دوم– چگونگی اعتراض
الف– اصل– عدم ضرورت تقدیم دادخواست
ب– استثناء– ضرورت تقدیم دادخواست
پ– ضرورت پرداخت هزینه دادرسی
ت– ضرورت ارجاع مقام قضایی
بند سوم– مهلت اعتراض ثالث طاری
بند چهارم– مرجع صالح
الف– اصل– صلاحیت دادگاه رسیدگی کننده به دعوای اصلی
ب– استثناء– صلاحیت دادگاه عالیِ صادرکننده رای معترض عنه
بند پنجم– چگونگی رسیدگی
الف– ضرورت رعایت ترتیبات دادرسی نخستین
ب– امکان اظهار اعتراض ثالث طاری ضمن واخواهی به رای غیابی
پ– عدم امکان اعتراض ثالث طاری به رای کیفری مورد استناد در دعوای اصلی
گفتار چهارم– مقایسه اعتراض ثالث اصلی و طاری
الف– موارد تشابه
ب– موارد تفاوت
گفتار پنجم– تمیز اعتراض ثالث طاری از اعاده دادرسی طاری
مبحث دوم– آثار اعتراض شخص ثالث
گفتار نخست– اثر تعلیقی
بند نخست– اثر تعلیقی بر اجرای حکم
الف– بیان اصل– نداشتن اثر تعلیقی
ب– بیان استثناء– تاخیرِ اجرا
۱– شرایط تاخیر در اجرای حکم
۱–۱– درخواست تاخیر توسط معترض ثالث
۱–۲– ورود زیان غیر قابل جبران
۱–۳– اخذ تامین متناسب
۱–۳–۱– کاربرد تامین در تاخیر اجرای حکم
۲– قرار تاخیر اجرای حکم و مدت آن
۲–۱– صدور قرار تاخیر
۲–۲– تعیین مدت معین
۳– اعتراض ثالث بعد از اجرای حکم
۴– تفاوت اثر تعلیقی اعتراض ثالث حکمی بر اجرا با اثر تعلیقی اعتراض ثالث اجرایی
بند دوم–اثر توقیفی اعتراض طاری بر دادرسی
گفتار دوم– اثر انتقالی
گفتار سوم– اثر نسبیت یا نسبی بودن
گفتار چهارم– اثر عدولی و تصحیحی با فرض پذیرش اعتراض ثالث
مبحث سوم– صدور رای، ابلاغ و شکایت از آن
گفتار نخست– صدور رای و ابلاغ
بند نخست– قرار های قاطع (نهایی)
بند دوم– صدور حکم
الف– نپذیرفتن اعتراض ثالث
ب– پذیرش اعتراض ثالث
۱– ضرورت تعیین تکلیف راجع به دعوای اصلی همراه با الغای رای معترض عنه
۲– عدم امکان صدور رای اجرایی به نفع معترض ثالث
بند سوم– شکایت از رای ناشی از اعتراض ثالث
الف– واخواهی
ب– تجدیدنظرخواهی و سایر روشهای اعتراض به رای
نتیجه و پیشنهادات
کلیدواژه ها
- اعتراض
- شخص ثالث
- اعتراض اصلی
- اعتراض طاری
- رای قطعی