بررسی اصول و قواعد مشترک حاکم بر عقود جایز


بررسی اصول و قواعد مشترک حاکم بر عقود جایز عنوان رساله ای است که توسط ربیع اله ابدالی، با راهنمایی حسین شفیعی فینی 1 در سال ۱۳۹۸ و در مقطع دکتری دانشگاه خوارزمی دفاع گردید.

بررسی اصول و قواعد مشترک حاکم بر عقود جایز
عنوانبررسی اصول و قواعد مشترک حاکم بر عقود جایز
رشتهحقوق خصوصی
دانشجوربیع اله ابدالی
استاد راهنماحسین شفیعی فینی1
مقطعدکتری
سال دفاع۱۳۹۸
دانشگاهدانشگاه خوارزمی


چکیده

عقود جایز دارای اصول و قواعد مشترک اما پراکنده ای بوده و دارای نواقص و کمبودهایی هستند و برخلاف عقود لازم این اصول و قواعد به صورت دقیق، منظم، مدون و یکپارچه ای تدوین نیافته اند. از نظر مبنای لزوم و جواز عقود جایز، نظریات مختلفی ارایه گردیده است که باید مبنای لزوم و جواز عقد جایز را ماهیت منشا، اثر و هدف اصلی عقود جایز قرار می دادند. در این زمینه، تحقیق جامع و کاملی وجود ندارد. از اینرو، بمنظور انسجام هرچه بیشتر و تدوین یکپارچه ترِ اصول و قواعد مشترک عقود جایز، تحقیق پیشرو به روش توصیفی–تحلیلی با رویکرد کیفی در جهت حل مسیله فوق انجام یافته است. عقود جایز دارای اصول و قواعد مشترک شامل [از جهتِ] قواعد عمومی، قصد و رضا، موضوع معین، اهلیت و طرف های قرارداد، جهت وجود اذن، وجود عنصر امانت، مبنای لزوم و جواز عقد جایز و همچنین، قواعد حاکم بر انحلال آنها، هستند. رابطه بین لزوم و جواز عقد و التزام به مفاد عقد بدین معنا نیست که عقد جایز لازم الوفا نیست. و لذا یکی از اصول مشترک عقود جایز این است که عقد جایز هم مادامی که فسخ نشده است رعایت مفاد آن بر طرفین لازم است. شرط لزوم در عقد جایز به دلیل مغایرت با ماهیت منشا و آثار عقد جایز صحیح نیست. اگر استمرار اذن بعنوان یکی از آثار اصلی از عقود جایز برداریم این عقود منحل خواهند شد. مرگ و جنون و سفه باعث انفساخ عقود جایز می شوند در ماده ۹۵۴ ق.م نامی از جنون برده نشده است ولی به قیاس اولویت می توان آن را استنباط کرد زیرا وقتی سفه به دلیل اخلال در اذن باطنی باعث انحلال عقد می شود به طریق اولی جنون نیز باعث انحلال عقد می شود. اغماء در فقه امامیه به عنوان یکی از دلایل انفساخ عقود جایز شناخته شده، اما در قانون مدنی، در ردیف اسباب انفساخ نیامده است. حال آنکه فرد دچار اغماء (بخاطر حفظ حقوق مغمی علیه در جامعه امروز)، از نظر ناتوانی بدنی و عقلی مانند میت و از نظر ناتوانی در تعقل و درک، مانند مجنون و ضعیف تر از سفیه است؛ از اینرو، استنباط می گردد که در قانون مدنی ذیل ماده ۹۵۴ گنجانده شوند. با دقت در ساختمان عقود جایز و رابطه طرفین عقد، درمی یابیم که انفساخ شامل عقود جایزی است که در آنها اثر اصلی، اذن یا نیابت باشد. استمرار اذن و نیابت مستلزم تداوم منبع زاینده آن (یعنی ذهن و قوه تعقل) است. جنون و اغماء و فوت سبب اختلال در ذهن و قطع اذن می شود. مبنای انفساخ نیز همین قطع اذن بعنوان اثر اصلی عقود جایز است. یکی از مسایل مطرح در عقود لازم، جریان خیار در آن عقود اس–ت. فقیه–ان و اندی–شمندان حق–وق، عدم جریان خیار در عقود جایز را یک مسیله مسلم تلقی کرده اند و بر آن اجماع نموده اند. با بررسی نظرات و آراء مختلف فقها و حقوقدانان، اینگونه به نظر می رسد که شرط مدت مندرج در عقود جایز به طور مطلق لازم الوفاء نیست، اما درج چنین شروطی در اینگونه عقود، مادام که عقد برهم نخورده است، معتبر می باشد. در این میان، نباید اراده و تراضی اصلی طرفین را در انعقاد عقود و تاثیر آن در گسترش و کاهش دامنه تعهداتشان نادیده گرفت، حتی اگر این تعهدات در ضمن عقود جایز باشد، چرا که قانونگذار با پذیرفتن اصل حاکمیت اراده و لزوم احترام به آن، وفاء به چنین تعهداتی را تضمین کرده است. از دیدگاه این پژوهش ، لزوم و جواز عقد با ماهیت منشا، آثار و هدف اصلی عقد ارتباط مستقیم دارد و می توان مبنای لزوم و جواز عقد جایز را ماهیت منشا، اثر و هدف اصلی عقود جایز دانست.

ساختار فهرست رساله

مقدمه الف)بیان مسیله

ب) ضرورت انجام تحقیق

ج)ادبیات و پیشینه پژوهش

ه–)اهداف پژوهش

۱) هدف اصلی

۲) اهداف فرعی

و)سوالات پژوهش:

۱)سوال اصلی

۲)سوال های فرعی

ز)فرضیه های تحقیق:

ح)روش تحقیق :

فصل اول: مفاهیم و کلیات مبحث اول: مفهوم عقد

گفتار اول: تعریف لغوی عقد

گفتار دوم: مفهوم فقهی عقد

گفتار سوم: مهفوم حقوقی عقد

بند اول: مفاهیم مرتبط با عقد

الف) اذن

ب) امانت

گفتار چهارم : اقسام عقود

مبحث دوم: عقد لازم و عقد جایز

گفتار اول: عقد لازم

بند اول: تعریف عقد لازم

بند دوم: مبنای لزوم عقد

الف) لزوم و جواز مقتضای ذات عقد است.

ب) لزوم و جواز حکم شرعی است.

ج)بنای عقلا و عرف

د) اراده متعاقدان

ه–) نظریه ترکیبی یا مختلط

و)لزوم تابع ماهیت و آثار حقوقی عقد است.

ز) نظریه این تحقیق....................................................................................................................................................................۳۷ گفتار دوم: عقد جایز

بند اول :تعریف عقد جایز

بند دوم : مبانی جواز عقد

گفتار سوم :تقسیم بندی عقود جایز

بند اول: عقودی که از یک طرف جایز میباشند.

بند دوم: عقودی که نسبت به هر دو طرف جایز میباشد.

بند سوم : عقودی که پس از تسلیم موضوع تعهد لازم میشوند.

الف) امین ۵۰ ب) مسیولیت ۵۰ ج) ضمان

د) تعدی

گقتار چهارم:عقود امانی

بند اول : عاریه

بند دوم: سه نکته در مورد عاریه:

بند سوم : ودیعه

بند چهارم:ضمان در ودیعه

بند پنجم:رهن

بند ششم:شرکت

بند هفتم:مضاربه

بند هشتم: مفهوم حجر

فصل دوم: اصول و قواعد حاکم بر عقود جایز مبحث اول: قواعد عمومی

گفتار اول: اصل صحت قراردادها.............................................................................................................................................۷۶ گفتار دوم: اصل آزادی قراردادی................................................................................................................................. گفتار سوم : شرایط اساسی صحت عقود جایز

بند اول:قصد طرفین و رضای آنها:

بند دوم: اهلیت طرفین:

بند سوم: مورد معامله

بند چهارم: مشروعیت جهت معامله

بند پنجم: اصل استمرار اهلیت در عقود جایز ......................................................................................................................

مبحث دوم: قواعد اختصاصی

گفتار اول :وجود اذن

گفتار دوم: عناصر موجودی و عدم اذن:

بند اول: عناصر اذن

بند دوم: اصل استمرار اذن در عقود جایز................................................................................................................................۸۶ مبحث سوم: وجود عنصر امانت

گفتار اول: امانت

گفتار دوم:انواع امانت

گفتار سوم: لقطه

گفتار چهارم : تصرفات ولی قیم

گفتار پنجم: اقسام امانت

گفتار ششم: گستره مفهوم امانت در جامعه امروزه

فصل سوم: تاثیر شرط مدت در عقد جایز مبحث اول: عقود تملیکی

گفتار اول: قرض

بند اول: شرط مدت در عقد قرض

بنددوم: قید مدت و شرط مدت در قرض

بند سوم: قرض مدتدار ضمن عقد خارج لازم

مبحث دوم: عقود اذنی

گفتار اول: وکالت

بند اول: وکالت مدت دار ضمن عقد لازم

مبحث سوم: عقود مشارکتی

گفتار اول : مضاربه

گفتار دوم: شرکت

فصل چهارم : خیارات در عقود جایز مبحث اول: ادله نظریه رد خیار در عقود جایز و بررسی آنها

گفتار اول: اجماع فقها

گفتار دوم: نقد و ارزیابی دلیل اجماع

مبحث دوم: منافات ماهیت عقود جایز با جریان خیار

گفتار اول: نقد و ارزیابی دلیل دوم

گفتار دوم:توجیه اول فرمایش شیخ طوسی از سوی شیخ انصاری

گفتار سوم: توجیه دوم فرمایش شیخ طوسی از سوی شهید

مبحث سوم: خلاف اصل بودن جریان خیار در عقود جایز

گفتار اول: نقد و ارزیابی دلیل سوم

گفتار دوم: ادله نظریه پذیرش خیار در عقود جایز و بررسی آنها

بند اول: ادله عمومی صحت جعل شرط

بند دوم: اجماع فقها در اختصاص خیار مجلس به بیع

الف ) نقد و بررسی دلیل مذکور

ب) عدم قول به فصل و اجماع مرکب

فصل پنجم: انحلال عقود جایز مبحث اول: قواعد حاکم بر انحلال ارادی(فسخ)

مبحث دوم: قواعد حاکم بر انحلال قهری(انفساخ)

گفتار اول : انفساخ

گفتار دوم: انفساخ عقد جایز و موارد آن

گفتار سوم: موارد انفساخ عقد جایز

مبحث سوم : مبنای حقوقی و مستندها قانونی انفساخ عقد جایز در اثر مرگ و حجر

گفتار اول: مبنای حقوقی انفساخ عقد جایز در اثر مرگ و حجر

گفتار دوم: مستندات قانونی انفساخی عقد جایز در اثر مرگ و حجر

مبحث چهارم: اثر فوت و حجر در شاحصترین عقود جایز از جنبه فقهی و حقوقی

گفتار اول: تاثیر فوت و حجر احد طرفین در عقد کفالت

گفتار دوم: تاثیر فوت و حجر احد از طرفین در عقد عاریه

گفتار سوم: تاثیر فوت و حجر طرفین در عقد وکالت

مبحث پنجم: توافق طرفین در انفساخ به فوت، جنون و سفه

مبحث ششم: تفاسخ

گفتار اول: ماهیت تفاسخ

گفتار دوم: آثار تفاسخ

بند اول: مرگ

بند دوم: حجر

بند سوم: اسباب حجر

بند چهارم:جنون

بند پنجم:. سفه

بند ششم: ارتداد

بند هفتم مرض متصل به موت

بند هشتم: افلاس

فصل ششم :انفساخ عقود جایز در اثر اغماء و آثار آن مبحث اول:حالات و بیماریهای مشابه اغماء در اصطلاح پزشکی (کما)

گفتار اول: مرگ ساقه مغز یا مرگ مغزی

گفتار دوم:حالت نباتی مداوم یا زندگی نباتی

گفتار سوم: حالت استوپور

گفتار چهارم: حالت لال بی حرکت

گفتار پنجم: صرع

بند اول: مقایسه صرع با اغماء

گفتار ششم:غش

بنداول :مقایسه غش با اغماء

گفتار هفتم: بیهوشی ارادی

بند اول: مقایسه بیهوشی ارادی با اغماء (کما)

مبحث دوم: انفساخ عقود جایز در اثر اغماء(کما)

گفتار اول: اغماء (کما)

بند اول: اغماء(کما) در فقه امامیه

بند دوم: اغماء (کما) در فقه عامه

بند سوم: اغماء (کما) در قانون مدنی

مبحث سوم: مبانی حقوقی انفساخ عقود جایز در اثر اغماء (کما)

گفتار اول: حکم قانونگذار

گفتار دوم:نقض جواز تصرف

گفتار سوم: قطع اذن

گفتار چهارم: حفظ حقوق طرف ضعیف یا ناتوان عقد (مغمی علیه، مجنون و ...)

گفتار پنجم: آیا اغما (کما) را می توان از اسباب حجر دانست؟

مبحث چهارم:آثار انفساخ عقود جایز در اثر اغماء(کما)

مبحث پنجم: تعهدات پس از انفساخ عقود جایز

گفتار اول: پرداخت اجرت اعمال انجام شده

گفتار دوم: پرداخت مخارج و هزینه ها

گفتار سوم: تحویل اموال موضوع عقد یا ناشی از عقد

گفتار چهارم: تحویل منافع و نمایات به مالک

مبحث ششم: مزایای پذیرش انفساخ عقود جایز در اثر اغماء (کما)

گفتار اول: حفظ حقوق مغمی علیه

گفتار دوم:حفظ حقوق طرف مقابل مغمی علیه

مبحث هفتم: معایب پذیرش انفساخ عقود جایز در اثر اغماء (کما)

گفتار اول: ایجاد خدشه در روابط قراردادی افراد

گفتار دوم:ایجاد خلل در برخی از مشاغل

گفتار سوم: ایراد خسارت ناشی از تاخیر در وصول حق

مبحث هشتم: تکلیف اداره امور مغمی علیه

گفتار اول: اداره امور مغمی علیه در فقه امامیه

گفتار دوم: اداره امور مغمی علیه در حقوق موضوعه

مبحث نهم: وضعیت عقود پس از رفع اغماء (کما)

فصل هفتم : قابلیت رجوع در عقود جایز مبحث اول: بررسی قابلیت رجوع در عقود جایز در حقوق موضوعه ایران

گفتار اول: اقسام جواز

بند اول: جواز حکمی

بند دوم: جواز حقی

گفتار دوم: الزام آور کردن عقد جایز

گفتار سوم: شرط کردن عقد جایزو عدم رجوع آن در ضمن عقد لازم

بند اول: شرط کردن عقد جایز و ضمن عقد لازم

بند دوم: شرط عدم رجوع از عقد جایز ضمن عقد لازم

بند سوم: شرط کردن عقد جایز یا عدم رجوع ضمن عقد جایز

الف) شرط عدم جایز ضمن عقد جایز :

ب) شرط عدم رجوع از عقد جایز و ضمن عقد جایز دیگر

ج) شرط عدم رجوع از عقد جایز در خود عقد جایز

مبحث دوم: بررسی قابلیت رجوع در عقود جایز در فقه امامیه

گفتار اول: اقسام لزوم و جواز

بند اول: نظریه لزوم و جواز شرعی

بند دوم: نظریه لزوم و جواز عقد

گفتار دوم: مبنای لزوم و جواز

گفتار سوم: الزام آور کردن عقد جایز

بند اول: شرط کردن عقد جایز ضمن عقد لازم

بند دوم: شرط عدم فسخ و یا عقد جایز ضمن عقد جایز

بند سوم : توافق بر عدم فسخ در خود عقد جایز

گفتار چهارم: ماهیت عقد جایز مشروط

نتیجه گیری

فهرست منابع

ب– منابع عربی

ج–مقالات

کلیدواژه ها

  • عقود جایز
  • اصول و قواعد مشترک
  • انفساخ عقود
  • قابلیت رجوع
  • شرط مدت