تحلیل نظریه رکنیت مدیران شرکتهای تجاری مطالعه تطبیقی در حقوق آلمان انگلیس و ایران


تحلیل نظریه رکنیت مدیران شرکتهای تجاری مطالعه تطبیقی در حقوق آلمان انگلیس و ایران عنوان رساله ای است که توسط محمد بیگی حبیب آبادی، با راهنمایی محمد عیسایی تفرشی و با مشاوره مرتضی شهبازی نیا در سال ۱۳۹۸ و در مقطع دکتری دانشگاه تربیت مدرس دفاع گردید.

تحلیل نظریه رکنیت مدیران شرکتهای تجاری مطالعه تطبیقی در حقوق آلمان انگلیس و ایران
عنوانتحلیل نظریه رکنیت مدیران شرکتهای تجاری مطالعه تطبیقی در حقوق آلمان انگلیس و ایران
رشتهحقوق خصوصی
دانشجومحمد بیگی حبیب آبادی
استاد راهنمامحمد عیسایی تفرشی
استاد مشاورمرتضی شهبازی نیا
مقطعدکتری
سال دفاع۱۳۹۸
دانشگاهدانشگاه تربیت مدرس


چکیده

شرکتهای تجاری نقش شگرفی در فعالیت و گسترش تجارت دارند و امروزه بسیاری از فعالیتها و معاملات تجاری توسط شرکتهای تجاری انجام می پذیرد. شرکتهای تجاری به عنوان موجوداتی اعتباری قادر به انجام اعمال خود نیستند و اعمال و تصمیمات شرکت تجاری باید توسط اشخاص حقیقی صورت پذیرد. اداره امور شرکت و روابط آن با اشخاص ثالث عموما توسط مدیران یا هیات مدیره شرکت انجام می شود. نظریات مختلفی راجع به تحلیل رابطه مدیران با شرکت توسط حقوقدانان مطرح شده است که مهمترین آنها دو نظریه نمایندگی مدیران و رکن بودن آنها است.اولین نظریه ای که جهت تبیین رابطه مدیران با شرکت تجاری ظهور کرد، نظریه نمایندگی است که منبعث از نظریه مجازی بودن شرکت تجاری است. مطابق این نظر شرکت تجاری موجودی فرضی است که قادر به انجام اعمال خویش نیست و اقدامات خود را توسط نمایندگان خود انجام می دهد.تحول حقوق شرکتها و پاسخگو نبودن نظریه فوق به بعضی پرسشها و واقعیت های موجود، منجر به ظهور نظریه رکنیت مدیران گردید که مبتنی بر نظریه واقعی بودن شرکتهای تجاری است.مطابق نظریه واقعی بودن شرکت تجاری، شرکت تجاری موجودی واقعی و دارای اراده همچون انسان است و اعمال و اقدامات خویش را همچون انسان توسط ارکان خویش انجام می دهد. برابر نظریه فوق مدیران و شرکت تجاری دو شخصیت حقوقی مستقل از یکدیگر نیستند، بلکه مدیران جزء لاینفک شرکت تجاری تلقی و اعمال و تصمیمات آنان اعمال و تصمیمات شرکت تجاری تلقی می شود. مطابق این نظریه، شرکت تجاری و مدیران آن یک شخصیت در نظر گرفته شده و اراده مدیران در اراده شرکت تجاری مستغرق شده و در نتیجه جانشین آن می گردد و ابراز اراده شرکت تجاری توسط مدیران یا هیات مدیره صورت می گیرد. البته در تحلیل رابطه بین آنها اختلاف نظر وجود دارد.برخی اعتقاد به یکی انگاری مطلق شرکت تجاری و مدیران دارند، به این نحو که شخصیت مدیران در شرکت تجاری مستغرق گردیده و وجود شخصی آنان نادیده انگاشته می شود و برخی دیگر معتقد به یکی انگاری نسبی شرکت تجاری و مدیران هستند، به این نحو که از منظر اشخاص ثالث شرکت تجاری و مدیران یکی تلقی گردیده، لکن از لحاظ روابط درونی شرکت تجاری وجود مدیران نادیده انگاشته نشده و بر آنان وظایفی تحمیل می شود. تحلیل رابطه شرکت تجاری و مدیر بر اساس نظریه رکنیت مدیران موجب تحولی در نظام مسیولیت شرکتهای تجاری از حیث تعهدات ناشی از قرارداد، مسیولیت مدنی و ارتکاب اعمال مجرمانه گردید. برابر نظریه فوق عمل مدیران منتسب به خود شرکت می گردد، نه اینکه عمل آنان به نمایندگی از شرکت باشد. مهمترین ویژگی نظریه رکنیت انتساب اعمال مدیران اعم از اعمال حقوقی، مادی و مجرمانه به شرکت تجاری است. کشورهای آلمان و انگلیس نظریه رکنیت مدیران را مورد پذیرش قرار داده اند، هرچند تفاوت هایی بین حقوق کشورهای فوق در جزییات مشاهده می شود. در حقوق ایران، نظریه رکنیت مدیران شرکتهای تجاری دارای جایگاه در میان حقوقدانان است، آنان بر اساس نظریه رکنیت مدیران اقدامات قصور آمیز و مجرمانه مدیران را به شرکت منتسب نموده و تحدید اختیارات مدیران را در برابر اشخاص ثالث منتفی می دانند. رویه قضایی ایران نیز متمایل به نظریه رکنت است.

کلیدواژه ها

  • مدیران
  • نظریه رکنیت
  • نظریه نمایندگی